افسانه ای به نام باتی گل
کد خبر: ۶۷۶
گابریل عمر باتیستوتا حالا در رم هم برای خود محبوبیتی دست و پا کرده و یک حاکم بی تاج و تخت است.بچه بی سر و صدا و محجوب سانتافه حالا در مرکز کشور ایتالیا با بهترین و شاید پولدارترین تیم فوتبال رم و ایتالیا به میدان میرود.بررسی زندگی و فراز و نشیب هایی که این بازیکن در طول دوران ورزشی اش پشت سر گذاشته است ، بی شک خالی از لطف نیست.گابریل دراول فوریه سال 1969 در منطقه ای به نام رکونکوسیستای سانتافه به دنیا آمد. او بچه ای کم حرف ، اما پرتحرک بود و هیچگاه از حمایت های پدرش محروم نماند.او در کتابی که به نام "یو باتی گل " به چاپ رسید، این چنین از روزهای کودکی اش می گوید: مثل بیشتر کودکان آرژانتینی نبودم آن طور که از امریکای لاتین برداشت می شود، در فقر به سر نمی بردم . پدرم "بابا عمر" همیشه در کنارمان بود و همواره با وجود او، احساس خوشبختی می کردیم . او هنوز مرا از راهنمایی خودش بینصیب نمیگذارد.مادرم هم موجودی دوست داشتنی بود و هست . گلوریا )مادرم ( خوش برخورد، صبور و باحوصله بود و همین خصلت ها، او را در فامیل ما منحصر به فرد کرده بود. مادرم در اداره زندگی خانوادگی اش توانایی بالایی داشت و بخوبی زندگی خود و بچه هایش را جمع می کرد. با وجود این پدر و مادر طبیعی است که احساس خوشبختی کنم.گابریل از دوران قبل از فوتبال چیز زیادی ننوشته و تنها به ذکر خصوصیاتی از پدر و مادر و همین طور چند خط از سرگرمی هایش اکتفا کرده است : هر وقت خسته می شدم ، بابا عمر مرا با خود به گردش می برد و چند دقیقه ای در فضای آرام کنار خانه بازی می کردم . گلوریا می گوید که در آن سنین ، به تاب بازی خیلی علاقه داشتم.از بازی بر روی تاب و سرسره تا رسیدن به قله شهرت و افتخار، فقط چند گام بود. گابریل احساس عجیبی در مورد آن روزها دارد و هنوز هم با گذشت 13 سال ، وقتی خاطره اش را به یاد می آورد، به طرز عجیبی احساساتی می شود و اشک در چشمانش حلقه می زند. می گوید: نوزده ساله بودم که برای اولین بار در زندگی ام طعم یک لیگ گرم و پرهیجان را چشیدم.بعد از سه سال کار در باشگاه های ریز و درشت ، به تیمی راه پیدا کرده بودم که خوب می دانستم می تواند سکوی پرتاب من باشد.در فصل 198889 - در نیوالد بویز به بازی گرفته شدم ، ولی در همان سال باشگاهم را تغییر دادم.گابریل در فصل 8889 - لیگ دسته اول آرژانتین ، در دومین بازی نیوالدبویز به میدان آمد و از همان بازی ، جای خود را در ترکیب این تیم محکم کرد. او در آن سال در مجموع 16 بازی برای نیوالد بویز انجام داد که 4 گل ثمره حضور این بازیکن در این تیم بود.در همان فصل سرمربی ریورپلاته - یکی از باشگاه های مطرح آرژانتین - استعداد عجیب گابریل جوان را کشف کرد و او را به تیم خود آورد.این بازیکن جوان در فصلهای 8889 - و8990 - فقط17 بازی برای ریوپلاته انجام داد که حاصل آن 6 گل برای این تیم مطرح بود.باتیستوتا پس از حضور موفق در نیوالد بویز و ریورپلاته به دنبال عرصه دیگری برای درخشش بود؛ جایی که زیر ذره بین باشگاه های پولدار دنیا باشد؛ جایی برای مطرح شدن . او به دنبال یک نردبان ترقی بود. به طور قطع ، بوکاجونیورز می توانست نقش سکوی پرتاب را برای او بازی کند. بازی در این تیم ، رویای کودکی گابریل بود: "زمانی که به من پیشنهاد بازی در بوکا داده شد، اول باور نمی کردم ، اما بعد به خودم گفتم تو خودت را نشان داده ای و حضور در بوکاجونیورز حق توست.من می دانستم در این تیم چه بازیکنانی توپ زده بودند و به خصوص می دانستم که دیگوی بزرگ )مارادونا(، روزی پیراهن همین باشگاه را میپوشید."حضور باتیستوتا در تیم رویایی اش زیاد هم دوام نداشت . حدس او درست از آب درآمده بود. فقط یک فصل حضور او در بوکا )در فصل 199091 -( کافی بود تا باشگاه های بزرگ ، روی این چهره جدید آرژانتین دست بگذارند.گابریل برای پیوستن به باشگاه های داخلی آرژانتین با مشکل چندانی رو به رو نبود، چون تمام تیمهای حاضر در لیگ دسته اول کشورش را می شناخت ؛ اما برای حضور در لیگ های خارجی باید وسواس بیشتری به خرج میداد."من باید از باشگاه های فرانسه و ایتالیا یکی را انتخاب می کردم . بیشتر بازیکنان برزیلی در گام اول برای مطرح شدن ، فرانسه را انتخاب می کنند؛ اما من ایتالیا را انتخاب کردم . با تمام داستان هایی که در مورد ایتالیا و لیگ سری A برایم نقل کرده بودند، نمی دانم چرا من باز هم این لیگ را انتخاب کردم . شاید به خاطر جذابیت و گرمای عجیب آن وشاید به این خاطر که در ایتالیا کمتر از فرانسه احساس غربت میکردم."باتیستوتا شاید خودش انتقال به اروپا را مدیون بوکاجونیورز بداند، اما همه کارشناسان بر این عقیده اند که کوپا امریکا مایه شهرت او شد.سال 91 یعنی همان سالی که گابریل به فیورنتینا انتقال یافت ، تیم ملی آرژانتین قهرمان جام ملتهای امریکای جنوبی شد و گابریل نقش عمده ای در قهرمانی آرژانتین ایفا کرد تا همه نگاه ها به او دوخته شود. او حتی در فینال هم به گلزنی ادامه داد و تیم خود را قهرمان کرد.گابریل در میان تیمهایی که به او پیشنهاد بازی داده بودند، فیورنتینا را برگزید. پس از یک فصل بازی در بوکا، او خوب می دانست که چه حسابی روی او باز شده است . او در فصل 199091 -،19 بازی برای بوکا انجام داد و11 گل زد. این آمار بدی نبود، اما گابریل بعدها نشان داد که بهتر از این هم میتواند باشد.شهر فلورانس ؛ شهری که بعدها با نام گابریل گره خورد، سالهای سال پذیرای باتیستوتا بود و حتی چند ماهی نیز شایعه نامزد شدن او برای احراز مقام شهردار شهر فلورانس بر سر زبانها افتاد.تیم اول شهر فلورانس "فیورنتینا"بود و حضور باتیستوتا در این تیم بنفش می توانست مردم خونگرم این شهر زیبا را به روزهای آینده خوشبین کند.باتیستوتا در نخستین سال حضورش در فیورنتینا )فصل 92 -91 (27 بازی انجام داد و13 گل زد.فصل بعد در32 بازی 16 گل زد و در فصل سوم حضورش در فیورنتینا )فصل 94 -93 (، در26 بازی 16 گل به ثمر رساند.گابریل در فصل 95 -94 در32 بازی 26 گل زد تا همه چشمها را خیره کند؛ این بیشترین تعداد گل او در یک فصل در مدت 11 سال حضورش در لیگ سریA بود.باتیستوتا در فصل پنجم حضور در فیورنتینا در31 بازی 21 گل زد. در فصل بعد، در32 بازی 14 گل به ثمر رساند و در فصل هفتم در31 بازی باز هم به 21 گل رضایت داد.گابریل در فصل هشتم حضورش در فیورنتینا )فصل 99 -98 ( در28 بازی 21 گل زد و سرانجام در آخرین سال حضورش در فلورانس )در فصل 2000 -1999 ( در30 بازی 23 گل زد تا در مجموع 9 فصل حضور در فیورنتینا، شمار گلهای خود را به 171 برساند.او با این تعداد گل ، رکورد گلزنی در تاریخ باشگاه فیورنتینا را شکست . رکورد گلزنی در این باشگاه متعلق به یک گلزن سوئدی این باشگاه در دهه های 50 و60 میلادی بود که 158 گل به ثمر رسانده بود.سالها حضور در شهر فلورانس و تلاش برای سرافرازی این تیم ، از گابریل چهره ای محبوب و دوست داشتنی ساخته بود. در تمام فلورانس صحبت از او بود و کمتر کسی گمان می کرد که این چهره محبوب و وفادار هم روزی قصد ترک فلورانس را داشته باشد، اما سرانجام او هم رفت . خودش احساسی عجیب در روزهای پایانی حضور در فلورانس داشت . سالها حضور در فلورانس نتوانسته بود او را از نظر قهرمانی ورزشی ارضاء کند. هر چند که او در این شهر کمبودی نداشت و همه به او محبت می کردند، اما باید طعم قهرمانی را می چشید: "من باید در تیمی بازی می کردم که قهرمان می شد؛ قهرمان ایتالیا و حتی قهرمان اروپا، اما تمام افتخاری که با فیورنتینا به آن رسیدم ، یک بار قهرمانی جام حذفی و یک بار قهرمانی در سوپر جام ایتالیا بود؛ همین ! می دانستم که تصمیم من برای ترک فلورانس تبعات بسیاری خواهد داشت ، ولی باید می رفتم . در این شرایط انتظار داشتم تماشاگران هم مرا درک کنند و بخوبی هم این کار را انجام دادند".آ.اس .رم برای به خدمت گرفتن باتیستوتا رقم بالایی به فیورنتینا پیشنهاد کرد و این تیم که در شرایط بحرانی و عجیب و غریبی به سر می برد، به رغم میل باطنی ، به این انتقال راضی شد.34 میلیون دلار برای انتقال باتیستوتا به رم پرداخت شد تا به این ترتیب جوان گمنام رکونکوئیستا به جمع 20 بازیکن گران قیمت تاریخ فوتبال دنیا بپیوندد.حضور باتیستوتا در رم و گل او به فیورنتینا و گریه مشهورش پس از گل که همه دنیا را تحت تاثیر قرار داد، گوشه ای از خبرسازی این بازیکن بزرگ بود.او در فصل 2001 -2000 در تمام بازیهای رم حاضر نبود و از مجموع 38 بازی رم ، در28 بازی به میدان رفت و20 گل زد تا یکی از علل بی چون و چرای قهرمانی رمیها باشد.رم به واسطه حضور بازیکنانی چون باتیستوتا و توتی پس از18 سال با مربی سرشناس خود کاپلو، سرود قهرمانی سر داد.گابریل از آن دسته بازیکنانی است که در خارج از کشور فوق العاده محبوبند و در داخل کشور مغضوب . او شاید همچون کانتونا نباشد، اما مانند او اسیر یک اختلاف سلیقه شده است.مارچلو بیلسا سرمربی تیم ملی آرژانتین اگر چه بهانه ای چون مصدومیت را برای دعوت نکردن باتیستوتا به اردوی تیم ملی فوتبال آرژانتین در اختیار داشت ، اما به دلیلی خاص او را دعوت نمی کرد و گابریل از این موضوع آگاه بود: "من می دانم که بیلسا علاقه چندانی به من ندارد و من هم از این موضوع گله ای ندارم ؛ چون در این مورد حق ندارم به او اعتراض کنم."بیلسا اعتقاد چندانی به گابریل ندارد و این امر بخوبی از نوع تصمیم هایی که او در تیم ملی آرژانتین گرفته ، مشخص است.بیلسا بیشتر ترجیح می دهد که هرنان کرسپو مهاجم اول او باشد و این را در هر شرایط نشان داده است . به این ترتیب او باید به دنبال زوج مکمل برای کرسپو باشد؛ چرا که از نظر گابریل نمی تواند نقش مکمل را بخوبی بازی کند، چون گابریل در تیم خود همواره مهاجم اول بوده است و برای او مکمل تعیین کرده اند.با آن که باتیستوتا رکورد گلهای ملی را در کشور آرژانتین شکسته است ، اما اینها هیچکدام دلیل قانع کننده ای برای بیلسا نیست .رکورد گلهای ملی در اختیار دیگو آرماندو مارادونا بود که او36 گل زده را در بازیهای رسمی ملی در پرونده خود ثبت کرده بود، اما باتیستوتا در حدود60 بازی ملی ،44 گل به ثمر رساند که این نشان از توانایی بالای این بازیکن دارد؛ چرا که آرژانتین در بازیهای رسمی ملی معمولا با تیمهای پرتوان و قدرتمند روبه رو میشود.جدای از بازی دوشنبه آخرین بازی ملی باتیستوتا در مهر سال گذشته و در مقابل اروگوئه انجام شد. آن بازی که در چارچوب بازیهای مقدماتی جام جهانی بود، با برتری 2 بر یک آرژانتین خاتمه یافت .از آن دیدار تا بازی بامداد دوشنبه )که آرژانتین در آسونسیون میهمان پاراگوئه بود( نام باتیستوتا از فهرست تیم ملی آرژانتین خط خورده بود و طبیعی است که بهانه بیلسا برای یک سال انزوای گابریل، مصدومیت او بود.بیلسا پس از اطمینان از صعود آرژانتین به جام جهانی ، باتیستوتا را به تیم ملی دعوت کرد تا او را برای پیکارهای مرحله نهایی جام جهانی امتحان و از سویی فشار مطبوعات را کم کند. باتیستوتا در بازی دوشنبه گل تساوی آرژانتین را در مقابل پاراگونه به ثمررساند.باتیستوتا نامی است که همواره در یاد و دل علاقه مندان واقعی فوتبال باقی خواهد ماند؛ بازیکنی که شاید اخلاقش را از مادرش به ارث برده باشد. گابریل ، با اخلاق و تعصبی مثال زدنی و همین طور گلهایی که هیچ گاه از یادها نخواهد رفت ، بخشی از تاریخ فوتبال آرژانتین و ایتالیاست ؛ چرا که او در مدت 11 سال حضورش در اروپا، پا را از ایتالیا فراتر نگذاشته است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها