ناگفته های استراتژی جدیدامریکا
کد خبر: ۶۴۰

حملات امریکا و متحدین آن کشور به افغانستان ، بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر "توسل به زور" حدود50 ساعت ادامه دارد و مقامات کاخ سفید، همچنان به تقسیم بندی جاهلانه "یا با ما، یا بر ما" ادامه داده و ضمن اعلام این که "جنگ به افغانستان محدود نمی شود و به سایر کشورها نیز حمله خواهیم کرد"، گستاخانه در مورد نقش سازمان ملل متحد به این پاسخ اکتفا می کنند که "ما اهداف حمله خود را به شورای امنیت اطلاع خواهیم داد."در اینجا دو نکته مهم نهفته است : اول این که ؛ اصرار امریکا بر نامحدود بودن این حملات از بعد زمانی و جغرافیایی ، بوی آتش افروزی و دهشت افکنی را در سراسر منطقه پراکنده است . بدین معنی که گرچه امریکا ابتدای حرکت خود را با شعار عوامفریبانه "آسوده کردن جهان از تروریسم " آغاز کرد، اما کوچکترین اطلاعاتی درخصوص عاملان حوادث 11 سپتامبر و همین طور "آنچه برای جنگ در سر دارد" به افکارعمومی دنیا ارائه نکرده ، موافقت منفعلانه اکثر کشورها را به دست آورد.در این فرآیند، دیپلماسی ایالات متحده چنان از فن جنگ روانی و استتار مقصود نهایی بهره برد که دستگاه دیپلماسی حمایتگران و حتی "پارلمان جهانی " یعنی سازمان ملل را نیز در انتخاب راهی ناگزیر ناچار ساخت.نکته دوم ، استراتژی فعلی امریکاست . این بار ایالات متحده برخلاف سنت دیرینه عیاران آن سرزمین ، یعنی شبیخون های دفعی و ضربتی گانگستری ، استراتژی فرسایشی و "لاک پشتی " را برای بزرگترین راهزنی بین المللی تاریخ خود برگزیده است . این استراتژی بر چند پایه استوار است:1 ابهام آفرینی و کتمان اسناد و اهداف ، این فرصت را در اختیار امریکا می گذارد که با فرو بردن ملتهای بیداری که "با امریکا" نیستند در "اتمسفر مجهولات " اقدامات زمان بندی شده را با تحلیل روزآمد واکنش ها ساماندهی کند و البته با توجه به عدم اطمینان از امنیت منافع خود درون و بیرون امریکا، همچنان که ضربه زدن به اهداف را گام به گام پیش می برد، ضربه های احتمالی به منافع خود را نیز گام به گام دریافت کند! این دیدگاه اصولا افکارعمومی درون امریکا را در سایه ترس از ناامنی به انصراف از اعتراض مجبور می سازد. مسائلی نظیر پخش خبر "احتمال جنگ میکروبی و شیمیایی علیه امریکا توسط تروریست ها" و اعلام حالت فوق العاده در شهرهای امریکا در همین راستا در دستور رسانه ها و سیستم کنترل داخلی کاخ سفید قرار گرفته است.2 فرسایشی شدن اقدامات امریکا از حیث زمان ، مهمترین بهانه برای توجیه حضور در منطقه خواهد بود. این گفته که "جنگ ما حتی اگر بن لادن دستگیر شود و یا طالبان سقوط کند، پایان نخواهد یافت "، دلیلی است که ایالات متحده ابدا مشتاق نیست که به این زودیها بن لادن را پیدا کند و طالبان را ساقط!!به تجربه عراق نگاه کنید، یک دهه است عراق در چنگ امریکاست ، بنابراین نباید تعجب کرد که کماندوهای امریکا سالهای سال به دنبالبن لادن یا ملاعمر بگردند و آنها را نیابند! تا آنها پنهان هستند امریکا حضور خود را موجه جلوه خواهد داد.3 وقتی حضور امریکا در منطقه به طور نسبی موجه شود، امکان هرگونه توسعه طلبی نیز فراهم خواهد شد. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی هدف اصلی امریکا از جنگ خودساخته را "توسعه دستگاه سلطه " عنوان فرمودند.با توجه به موارد فوق ، بدیهی است که سازمان های بین المللی مستقل بویژه سازمان کنفرانس اسلامی و کشورهای مسلمان و بیدار منطقه باید با اتخاذ سیاستی هماهنگ و هوشیارانه به تجهیز دیپلماسی خود و افکارعمومی شان همت گمارند.بویژه وزرای امورخارجه کشورهای اسلامی که امروز و در قطر گردهم می آیند، وظیفه ای بس مهم در این زمینه بر عهده دارند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها