=عباس نقی زاده
کد خبر: ۲۴
انسان یک واحد زیستی ، روانی ، اجتماعی و روحانی است . این واحد در معرض عوامل زیستی )گرما، سرما، ضربه ، میکرب ...( یا عوامل آسیب زای روانی )محیط سرد خانوادگی ، فقدان والدین ...( یا عوامل آسیب زای اجتماعی )مهاجرت ، جنگ ، فقر...( قرار می گیرد. بیش از دو هزار سال پیش از این ، )افلاطون ( خط مشی پزشکان هم عصر خود را از لحاظ جداسازی روان از تن ، به عنوان بزرگترین خطای عصر خویش دانسته است.مولوی نیز ارتباط روان و تن را در این جمله به زیبایی بیان کرده است : "تن زجان و جان ز تن مستور نیست".برای درک بهتر مساله مثالی می زنیم . یک انسان اولیه غارنشین را مجسم کنید که برای کسب روزی و در تلاش معاش ، از غار خود خارج می شود، صد قدم به جلو نرفته است که جانور درنده ای را در نزدیکی خود می بیند، از ایجا به بعد یک سلسله تغییرات خود به خود در بدن این انسان غارنشین پدید می آید، از جمله ضربان قلب افزایش می یابد که خود سبب بالا رفتن فشار خون می شود، مردمک چشم گشاد می شود، تنفس سریعتر می شود، قند خون بالاتر می رود، بدن عرق می کند، موهای بدن راست می ایستد. به هر حال انسان غارنشین به این ترتیب برای جنگیدن و گریختن آماده می شد و مجبور بود که به یکی از این دو روش اقدام کند. اما بشر این دوره برخلاف دهها هزار سال پیش با خطر جانور درنده روبه رو نیست . او اکنون عضو متمدن یک جامعه شهری است ؛ با این تفاوت که برای بشر امروزی در مقابل فشارهای روانی واکنش حرکتی وجود ندارد. برای نمونه ، کارگر کارخانه با بدخلقی و پرخاشگری سرکارگر روبه رو شود که او را مورد توهین و تحقیر نابجایی قرار داده است ، همان حالات روانی و واکنش های جسمی که در برابر یک جانور مهاجم ممکن بود پدید آید، در وجود این کارگر ظاهر می شود، از جمله ترس ، خشم ، افزایش فشار خون و چربی و قند. اما او نمی تواند پا به فرار بگذارد و یا بجنگد. او به کار احتیاج دارد تا زندگی خود را تامین کند، از این رو واکنش حرکتی بدنی یا لفظی نشان نمی دهد. خشم خود را فرو می خورد و ترس در وجودش باقی می ماند و سرانجام در اثر پرخاشگری مداوم و ترس همیشگی ، این خطر وجود دارد که به افزایش فشار خون شریانی ، یا افزایش چربیهای خون ، مرض قند، بیماری های دستگاه گوارش و یا هرگونه بیماری "روان - تنی " دیگر مبتلا شود. در کل تاثیر مسائل روانی بر جسم از چشم پوشیده نیست . خود شما هم تجربه کرده اید که در اثر مسائل روحی ، تغییرات جسمی پیدا می کنید. شرم موجب برافروختگی چهره و لرزش صدا و ترس سبب خشکی دهان و پریدگی رنگ و لرزش بدن می شود. نگرانی ، مشکلات شغلی ، مشاجرات خانوادگی و دیگر تجربیات ناراحت کننده عاطفی بر دستگاه گوارش ، دستگاه تنفس و دستگاه قلبی و عروقی و دیگر اعضا تاثیر سوء میگذارد. متاسفانه بیماران "روان - تنی" تمایل دارند در جستجوی یک منشا جسمی برای بیماری خود باشند و علل روان شناختی را انکار میکنند.واکنش انسانها در برابر استرس ها به صورت بیماری جسمی یا بیماری روانی و یا اختلال در رفتارهای اجتماعی تظاهر می یابد. مثالی در این مورد موضوع را روشن تر خواهد کرد. از دست دادن همسر که یک استرس شدید روان شناختی به شمار می آید، در یک نفر سبب بیماری قلبی و عروقی و یا سکته قلبی می شود، در یک نفر دیگر سبب افسردگی می گردد و در شخص دیگر موجب روی آوردن به اعتیاد به دخانیات و حتی اعتیادهای خطرناکتر می شود که نوعی بیماری اجتماعی است . چگونگی واکنش هر فرد به ویژگیهای روانی - اجتماعی - زیستی او و نوع و شدت و تعداد استرس های وارده بستگی دارد. در حال حاضر پزشکان اندیشمند بر پیوستگی و اتحاد روان و تن تاکید می کنند و درمان یکی از این دو را بدون توجه به دیگری نامعقول می دانند. اهمیت بررسی نقش هیجانات در نابهنجاری های سلوک و رفتار به ویژه ارتکاب جرایم امری بسیار آشکار است و بنابراین باید کوشش کرد مطالب و جوانب مربوط به هیجانات را هر چه کاملتر و دقیقتر شناخت.وظیفه اصلی والدین و مربیان آموختن واکنش های هیجانی به کودکان و نوجوانان است . در این امر مهم باید افراد را با ارزشهای واقعی اشیا و امور آشنا کنند. اگر بخواهیم افراد را از نظر ابراز واکنش های هیجانی متعادل بار آوریم ، باید آنان را از هرگونه پیشداوری ، تعصب و تحمیل نظر بر حذر بداریم ؛ زیرا رعایت نکردن این موارد در هیجان اختلال ایجاد می کند و موجب بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی شود.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها