در گفت‌وگوی تفصیلی با جام‌جم آنلاین مطرح شد:

کارنامه 40 ساله انقلاب از زبان وزیر سابق نفت و تلفن

در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی ایران هستیم، 40 سالگی زمان مناسبی به نظر می‌رسد تا با نگاه به قبل ببینیم از کجا به کجا رسیده‌ایم، بسیاری معتقدند در این 40 سال با وجود همه سختی‌ها وضعیت رفاهی مردم زیر و رو شده و عده‌ای دیگر می‌گویند بعد انقلاب شرایط زندگی ایرانی‌ها سخت‌تر شده است، عده‌‌ای دیگر هم معتقدند پیشرفت‌هایی که در این 40 سال اتفاق افتاده به مقتضای زمانه خواه ناخواه انجام می‌شد و مدیرت انقلابی کاری فراتر از آن انجام نداده است.
کد خبر: ۱۱۸۳۷۷۴
کارنامه 40 ساله انقلاب از زبان وزیر سابق نفت و تلفن

جام‌جم آنلاین: برای بررسی واقعیت ماجرا به سراغ فردی رفتیم که بسیاری آن را به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 92 می‌شناسند. با این حال سیدمحمد غرضی سابقه وزارت نفت و وزارت پست، تلگراف و تلفن را در کنار استانداری، نمایندگی مجلس، شورای شهر و ریاست سازمان نظام مهندسی در کارنامه خود دارد و بر همین اساس گزینه مناسبی برای بررسی عملکرد 40 ساله انقلاب اسلامی به نظر می‌رسد، موضوعی که در گفت‌وگوی جام‌جم آنلاین با این سیاستمدار باسابقه بررسی شده است.

وضعیت رفاهی مردم نسبت به قبل از انقلاب چه مقدار فرق کرده است؟

انقلاب که پیروز شد اراده جامعه بر توسعه بود و ما هم به عنوان مهندسانی که در انقلاب سربازی می‌کردیم به این نتیجه مطلوب رسیدیم که مردم به حرفمان توجه و عمل می‌کردند، همین مساله موجب شد تمامی شبکه‌های امروز کشور نسبت به شرایط سال 1350 یا 1355 تفاوت بسیار زیادی داشته باشد.

من چون مهندس برق هستم این‌‌ها را دیده‌ام که مثلا شبکه برق 7 هزار مگاواتی قبل از انقلاب امروز 70 هزار مگاوات است یا در مورد شبکه گازی که می‌شود گفت اصلا نبود و فقط به زیر 100 هزار مشترک محدود می‌شد که حدود 20 هزارتای آن در تهران، مقداری در شیراز و مقداری در مشهد بود امروز به 25 میلیون مشترک رسیده که روزانه معادل 4 میلیون بشکه نفت و یا بیش از 600 میلیون مترمکعب گاز در اقصی نقاط کشور مصرف می‌کند.

قبل از انقلاب 20 هزار مشترک گاز در تهران داشتیم که بخشی از آن‌ها در کوی آبان بودند، وقتی وزیر نفت شدم گفتند باید مشاور فرانسوی و پیمانکار ایتالیایی برای گسترش شبکه بیایند، گفتم این که کاری ندارد ما در داخل هم می‌توانیم این کار را انجام دهیم، چندین شرکت مشاور و پیمانکار در داخل کشور تشکیل و به سرعت شروع به کار کردند و تا سال 64 که من وزیر نفت بودم به 274 شهر گاز رسانی شده بود که واقعا باری از دوش کدبانوهای خانه برداشته شد، شما اطلاع ندارید در آن زمان با چه گرفتاری‌ای خانه‌ها گرم می‌شد یا پخت و پز می‌کردند.

امروز شاهد پیشرفت‌های بسیار زیاد کشور در شبکه‌های راه‌آهن، برق، بانک، بیمه‌، جاده‌ای، آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، بهداشت و درمان، صداوسیما، روزنامه‌ها و غیره هستیم ولی در شبکه مخابرات که من 12 سال به نمایندگی از مردم وزیر بودم به خوبی یاد دارم وقتی سال 64 وارد وزارت پست و تلگراف و تلفن شدم حدود یک میلیون مشترک داشتیم؛ یک خط تلفن در بازار تهران 1 میلیون 600 هزار تومان، در شهرک غرب 400 هزار تومان و در خیابان دولت 600 هزار تومان ارزش داشت و این در حالی بود که یک پیکان حداکثر با قیمت 50 تا 60 هزار تومان در بازار خرید و فروش می‌شد و مردم از نظر ارتباطات بشدت دچار آسیب بودند، با این حال خداوند نصیب من کرد که وقتی وارد وزارتخانه شدم ظرف کمتر از دو سال بودجه وزارتخانه از بودجه شرکت نفت بیشتر شد، روش این کار هم اینگونه بود که به مردم گفتم یک خط تلفن بهتر از یک پیکان است، یک پیکان راننده، بنزین، قطعات یدکی و غیره می‌خواهد اما من ارتباط شما را با دو ریال که قیمت یک مکالمه بود برقرار می‌کنم، به مردم گفتم به من سرمایه بدهید تا من این کار را انجام می‌دهم و این کار با استقبال مردم مانند استقبالی که از انقلاب، استقلال کشور و جنگ داشتند به همراه مدیریت ما که امیدواریم غل و غش در آن نبوده باشد انجام شد.

باید خدا را شکر کنم که در چندین وزراتخانه نیرو، کشور، نفت، صنایع، پست و تلگراف، تلفن و هرجایی که کار کرده‌ام کارشناسان زبده، باسواد و فعال دور من را گرفته بودند مثلا من وقتی به وزارت نفت رفتم که بنزین و گازوئیل کوپنی بود ولی چند ماه که گذشت من آن‌ها را آزاد کردم، همین که آزاد کردم جنگ و دعوا را شروع کردند و حتی کار را به حضرت امام کشیده شد که آقا این رفته است بنزنین و نفت را آزاد کرده است، امام هم فرموده بودند آزاد کرده کاری نکرده است.

در آن زمان ظرفیت پالایشگاه تهران 220 هزار بشکه بود ولی کارشناسان و مدیران ظرفیت را به 550 هزار بشکه در روز رسانده بودند کاری که در اصفهان، آبادان و دیگر جاها هم انجام شد.

از همه اینها می‌خواهم به این برسم که کشور پر از مواهب نیروی انسانی است و وقتی این نیروی‌ها به سرمایه‌گذار برسند کشور آباد می‌شود و همین مساله موجب شد سال 66 با وجود اینکه جنگ و گرفتاری وجود داشت، اکثر وزارتخانه‌ها نمی‌توانستند حقوق بدهند و من یک ریال از دولت و هیچ جای دیگر حقوق نمی‌گرفتم، فقط می‌ایستادم و کار می‌کردم و با وجود اینکه مثلا در تهران فقط 20 مرکز تلفن وجود داشت به سرعت در کمتر از دو الی سه سال به 110 مرکز تلفن به نام حضرت امیر و حضرت زینب که دیروز میلادشان بود رسیدیم.

این کارها در شرایطی انجام شد که من حتی دلار 7 تومانی دولتی را هم نمی‌گرفتم بلکه با اجازه بانک مرکزی دلار آزاد با قیمت 60 تومان می‌خریدم اما به دلیل اینکه مردم تکنولوژی، وفای به عهد و انجام کار را مشاهد کرده بودند به قدری در شرکت پست و تلگراف پول جمع شد که نقدینگی شرکت مخابرات از بانک مرکزی هم بیشتر شد و یک روزی من اعلام کردم یک مساوی 50 است یعنی در یک سال به اندازه 55 سال کار انجام شده بود.

برخی مطرح می‌کنند اگر وضعیت زمان شاه ادامه پیدا می‌کرد هم ما اکنون شاهد همین پیشرفت‌ها می‌بودیم.

جواب یک سطری آن صحبت این است که قبل از انقلاب مردم به دستگاه حکومتی اعتنا نداشتند ولی بعد از انقلاب به دستگاه دولت اعتنا کردند و بالاخص در دهه شصت دولت خیلی عزیز بود.

برای آن بزرگانی که می‌گویند کشور خودش می‌توانست ترقی کند می‌گویم ممکن بود که فیزیکی برخی از جاها توسعه پیدا کند، ما نمی‌توانیم بگوییم که کشور می‌خوابید ولی این مقایسه را تقدیم به ملت ایران می‌کنم که در ذهن آنها و بالاخص جوانان بماند. بالاخره شبکه مخابراتی و اینترنت را به سرعت راه انداخته‌ایم، موبایل وارد کشور شده و در حالی که الان جمعیت کشور 80 میلیون نفر است 160 میلیون سیم‌کارت دست مردم است یعنی هر نفری به طور متوسط دو سیم کارت دارد البته من بزرگی را دیدم که 5 سیمکارت داشت و هر کدام را برای کاری استفاده می‌کرد، حال می‌خواهیم این شرایط را با آمریکایی که برای بسیاری راس همه توسعه‌هاست و در ذهن عده‌ای همه چیز آنها درست است مقایسه کنیم.

آمریکا 320 میلیون جمعیت و 270 میلیون سیم کارت دارد؛ من یک هم‌دوره‌ای در دانشکده فنی داشتم که بعد در وزارت نیرو همکار بودیم، او بعد از انقلاب به آمریکا رفت اما بعضی از مواقع به من تماس می‌گرفت، چهار پنج سال پیش تماس گرفته بود و می‌گفت ما به هر کدام از فامیل‌ از بچه تا پیر تماس می‌گیریم همگی موبایل دارند چطوری ممکن است؟ گفتم این یک کشور جهان سوم است که آمده در دنیای نرم‌افزار کار کرده است، گفت هزینه سیم‌کارت در ایران چقدر است گفتم 5 هزار تومان می‌دهید یک خط تلفن می‌گیرد گفت یعنی فقط دو دلار (آن روز دلار 2500 تومان بود) گفتم بله، مگر آمریکا شرایط چگونه است؟ گفت در آمریکا شش شرکت قوی با هم رقابت می‌کنند ولی با هم قرار گذاشته‌اند که ماهیانه 50 دلار به عنوان آبونمان از مشترکین بگیرند بعد هزینه مکالمه هم سرسام است، آن روز گفتم در کشور ما به طور متوسط مردم برای موبایل ماهیانه 30 هزار تومان بابت مکالمه پرداخت می‌کنند و من خودم حدود 70 الی 80 هزار تومان پرداخت می‌کنم که این 30 هزار تومان حداکثر کرایه تاکسی است.

سال 75 که من وزیر بودم بسیاری از شهرها موبایل داشتند، در این سال به خانه سفارت در ژنو رفته بودم، به سفیر گفتم موبایل اینجا می‌گیرد گفت نه اینجا که تهران نیست همه جا خط بدهد فعلا در ژنو شبکه در محدوده خود شهر است و اینجا محدوده خارج از شهر است این در حالی بود که در آن زمان تمامی جاده‌های ایران موبایل خط می‌داد، چون من این تفسیر فقهی را داشتم که وقتی شما خدماتی را می‌فروشید باید همیشه برای خدمت حاضر باشید، وقتی که خطوط موبایل مراکز استان راه افتاد تمام توان خود را گذاشتیم بر روی اینکه همه مرزها، جاده‌ها و راه‌آهن مجهز شود و خداوند این توفیق را به مردم ایران داد که بهترین شبکه مخابراتی در غرب آسیا با ارزان‌ترین قیمت در خدمت شماست، همانطور که خطوط برق، گاز و بقیه خدمات هم وجود دارد.

وقتی با روشنفکرای طرفدار آمریکا در جلسات برخورد می‌کنیم شروع می‌کنند به ما و انقلاب توهین کردن، بعد می‌نشینم مقایسه می‌کنم قلوبشان راضی می‌شود ولی زبان آنها باقی می‌ماند؛ واقعیت این است که ما ملت ایران ریگ کف جوی هستیم، هر حادثه‌ای که پیش می‌آید ما دیده می‌شویم، ما مشروطه به پا کردیم، نفت را ملی کردیم، جنگیدم و امروز هم توانسته‌ایم به شکلی از توسعه فرهنگی دست پیدا کنیم که مردم به هیچ‌چیزی قانع نمی‌شوند، اینکه مردم به هیچ چیزی قانع نمی‌شوند بزرگترین دستاورد انقلاب است و احتمالا نسل‌های بعدی وقتی راضی خواهند شد که از آمریکا، اروپا یا ژاپن جلو بیفتند.

مردم این کشور همان‌هایی هستند که طبق فرمایش پیامبر گرامی اسلام اگر علم در ثریا باشد آن را بدست می‌آورند و باور کنید که من این موضوع را دیده‌ایم؛ وقتی وزیر نفت بودم سخت‌ترین کار مانند خاموش کردند چاه‌های نفتی که می‌سوخت را کارگرها با هزینه‌های بسیار کم و خدمات بسیار زیاد در صنعت نفت انجام می‌دادند؛ وقتی به وزارت پست، تلگراف و تلفن آمدم همه مختصصان به من کمک کردند، در دهه شصت چند ده‌ هزار و در دهه هفتاد چند صد هزار متخصص ایرانی در داخل و خارج کشور بودند، متخصص کامپیوتر، مسائل مخابراتی و غیره هر چیزی که اندوخته علمی و فنی داشتند عرضه کردند، هرچند اینکه ما انتظار داشته باشیم که همه مردم ما را قبول کنند انتظار بی‌جایی است با این حال اکنون کشور آنچنان به لحاظ انسانی و امکاناتی اقتدار پیدا کرده که وقتی کرمانشاه زلزله می‌آید به یک باره 6 میلیون آنجا می‌ریزند.

با همه این‌ها اکنون مدیریت ما زیر سوال است، مدیریت ضعیف بوده و به همین دلیل دل مردم راضی نشده است، هرچند به لحاظ فیزیکی خیلی کارها کرده‌ایم با این حال مردم هنوز راضی نشده‌اند و دولت‌هایی که آمده‌اند بشدت از مردم فاصله گرفته‌اند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها