وقوع انقلاب اسلامی ایران تحولاتی بنیادین در زمینه‌های مختلف ادبی را رقم زد. یکی از این تحولات به پررنگ شدن حضور زنان در ادبیات برمی‌گردد، حالا چه از لحاظ افزایش تعداد نویسندگان و شاعران زن و چه از لحاظ افزایش آثار متعدد با محوریت زن. پررنگ شدن زنان در ادبیات ایران یکی از مهم‌ترین اتفاقات این حوزه به شمار می‌رود.
کد خبر: ۱۱۸۳۷۲۱
هویت زنانه در ادبیات پس از انقلاب

به گزارش جام جم آنلاین، زمانی زن در ادبیات ایران جایگاه ارزشمندی نداشت. جایگاهی که برای او در نظر گرفتند و او را به آن قالب درآوردند بر اساس کلیشه‌های جنسیتی، واپس زده، وابسته به غرب‌گرایی و با زمینه‌های جذابیت‌های بصری و جنسی بود. چنین ویژگی‌هایی، تصویری مبتذل و بی‌ارزش از زن در ادبیات ایران رقم زده و او را به اضمحلال برده بود.

نقش زن در دهه‌های پیشین ادبیات ایران را می‎توان روی جلد کتاب‎هایی دید که آنقدر مبتذل بودند تا اصلا نشود آن کتاب‎ها را در دایره ادبیات قرار داد. این زنان روی جلد با همان جذابیت‎های بصری، بخشی از رمان فارسی در زمان‎های دور بودند، حال آنکه در آثار فاخر ایرانی کمتر رد پای آنها پیدا می‎شد. آنها یا موجوداتی ضعیف و تو سری‎خور بودند؛ یا اینکه حصاری دور خود می‌دیدند که از سوی شخصیت‎ اصلی مرد داستان دور آنها چیده شده بود. این شخصیت‎ها به صراحت موجوداتی ناقص و ضعیف توصیف می‌شدند که در آثار برخی نویسندگان قبل از انقلاب می‎توانیم نمونه‌هایی از آن را ببینیم، همانند آنچه که علی محمد افغانی در کتاب «شوهر آهو خانم» به ما نشان داد.

به غیر از مواردی بسیار استثنایی و انگشت‌شمار، تعداد قهرمانان زن داستان‌های ایرانی بسیار کم بودند. آنها اگر شخصیت اول یک رمان می‌شدند معرفی شخصیتشان بر اساس تفکراتی مبتذل بود. آنها در فضای حاکم بر جامعه ایران چه به عنوان نویسنده و چه به عنوان قهرمان اصلی داستان نمی‌توانستند نقش خود را نشان بدهند.

اما این رویه در سال‌های بعدی تغییر کرد. زن در ادبیات داستانی ایران رشد کرد، قهرمان اصلی شد و نشان داد کلیشه‌های جنسیتی بسیار بی‌ارزش هستند. زنان نیز هم‌پای مردان قلم به دست گرفتند و به اغنای بیشتر ادبیات ایران کمک کردند و به این ترتیب بخشی از ادبیات ایران «زنانه» شد. این زنانه شدن در بخش‎های مختلفی رقم خورد و باعث شکل‎گیری تحولی بزرگ در ادبیات داستانی و شعری ایران شد.

داستان زنانه، هویت زنانه

همان‎طور که ذکر شد نقش زنان در ادبیات پس از انقلاب را می‎توان از دو دیدگاه بررسی کرد. یکی اینکه آنها شخصیت محوری آثار قرار گرفتند و دیگری اینکه خود آنان خالق آثار جدید شده و به موفقیت‌هایی نیز دست یافتند.

در میان آثار مختلفی که در رابطه با حوزه زنان نوشته شد آثاری بی‌ارزش نیز به رشته تحریر درآمد که هرگز به صورت چشم‌گیری دیده نشد و باز هم ثابت کرد آثار مبتذل و بی‎ارزش هرگز فرصتی برای نمود در طول زمان پیدا نمی‌کنند.

یکی از تحولات ادبیات ایران، روی کار آمدن تعداد پرشمار نویسندگان زن بود، از نسرین ثامنی گرفته تا فتانه حاج سیدجوادی و یا فهیمه رحیمی و ده‌ها نویسنده دیگر. از دیگر نویسندگان مطرح زن پس از انقلاب در حوزه رمان فارسی می‌توان به فرخند آقایی، فرشته احمدی، پرینوش صنیعی، مرجان ساتراپی، فریبا کلهر اشاره کرد. این نویسندگان بیشتر به انتشار آثاری پرداختند که با فاصله گرفتن از معیارهای غیراخلاقی دهه‎های پیشین سعی در ارائه سبک جدیدی از داستان‎ها و رمان‎های عامه‎پسند داشتند. «بامداد خمار» که از سوی فتانه حاج سیدجوادی به رشته تحریر درآمد یکی از ملموس ترین و بهترین آثار در حوزه رمان‌ها و ادبیات عامه‌پسند بود که پس از 23 سال هنوز تجدید چاپ می‌شود.

فهمیه رحیمی نیز یکی از عامه‌نویس‌های پس از انقلاب بود که آثار او در بین دختران دبیرستانی بسیار مورد توجه قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شد. در این میان نقش نویسندگانی مثل سیمین دانشور به صورت پررنگ‌تر دیده شد و آثار این نویسنده بزرگ در حجم بسیار گسترده‌تری مورد توجه اقشار مختلفی قرار گرفت.

نکته بسیار مهم این است که داستان‌های عامه‎پسندِ پس از انقلاب که از سوی نویسندگان زن نوشته می‌شد هر چند در بسیاری موارد از ارزش ادبی چندان بالایی برخوردار نبود اما حداقل این است که کاملا از ضد ارزش ها فاصله گرفته بود.

ماجرای داستان ایرانی اما با رمان فارسی کاملا فرق دارد. در سال‌های اخیر نیز نویسندگان زن متعددی در حوزه داستان ایرانی مشغول به نوشتن شدند، از نسل جدیدتر نویسندگان هم می‎توان به نسیم مرعشی اشاره کرد که خالق آثار ارزشمندی در حوزه داستان ایرانی شده و جوایز متعددی را نیز نصیب خود کرده است.

دوره جدید شعر ایرانی با حضور پررنگ زنان

شعر ایران پس از انقلاب نیز با تغییراتی بنیادین از لحاظ موضوع، تفکر و محتوا روبرو شد. بخش مهمی از این تغییرات به دلیل وقوع انقلاب، جنگ تحمیلی و سایر رویدادهای اجتماعی و سیاسی بود که به دستمایه انواع شعر تبدیل شد. پس از انقلاب یکی از مواردی که در حیطه شعر و شاعری به شکل بسیار پررنگی دیده شد حضور پررنگ زنان بود. این زنان پس از انقلاب خود را در شعر نشان دادند، در قالب‌های مختلف و با موضوعات متعدد همانند انقلاب، دفاع مقدس و ... شعر سرودند و آن را در اختیار مخاطبان قرار دادند.

بخشی از این اشعار جهت ترویج افکار مختلف در زمینه‌های دینی و انقلابی بود. فاطمه راکعی، سپیده کاشانی و ... تعدادی از این شاعران هستند.

در این بخش نیز نوع دیگری از شعر وارد بازار ایران شد که به همان «ادبیات عامه‌پسند» شبیه است. ما همان‌طور که می‌توانیم داستان عامیانه داشته باشیم، شعر عامیانه هم داریم و شاهد آثار متعددی در این زمینه از سوی شاعران مختلف در بازار کتاب شعر بوده‎ایم. در میان شاعران زن پس از انقلاب، مریم حیدرزاده مهم‎ترین فردی است که اشعارش در قالب کتب مختلف به شدت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. البته در حیطه شعر ایران هنوز چالش‎های متعددی در رابطه با حضور پررنگ تر زنان به چشم می‎خورد. در واقع مهم‎ترین انتقاد این است که چرا حضور زنان شاعر نتوانست پررنگ‌تر از این باشد؟

نمایش به روایت زنان

پس از انقلاب اسلامی ایران مبحث «نمایشنامه نویسی» نیز به طور جدی‎تری در ادبیات ایران دنبال شد. پیش از انقلاب شاهد نمایشنامه‎نویس‎های متعددی در ایران نبودیم و در واقع پس از انقلاب بود که آثار متعددی در این زمینه منتشر شد. نکته مهم این است که زنان نمایشنامه‎نویس نیز گام به عرصه گذاشتند و آثار متعددی را از خود بر جای گذاشتند.

فرزانه آقایی‎پور، ژیلا تقی‎زاده، رزا جمالی، کتایون حسین‎زاده، زویا زاکاریان، مهین تجدد و... از جمله نمایشنامه‎نویس‎های پس از انقلاب هستند؛ چیستا یثربی هم یکی دیگر از همین زنان است که در سال‎های اخیر آثارش به شدت مورد توجه قرار گرفته.

نیاز بیشتر به هویت زنانه

ادبیات ایران همچنان با حضور پررنگ زنان پیش می‌رود. اما نیاز به هویت زنانه بیشتر از چیزی است که دیده می‌شود؛ در واقع ادبیات برای پویایی و بالندگی بیشتر نیاز به حضوری پررنگ تر از زنان اهل قلم دارد که امید است در سال‌های آتی به آن دست پیدا کنیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها