یازدهم آذرماه به روایتی نود و پنجمین سالگرد تولد جلال آل‌احمد نویسنده نامدار ایرانی است. به همین بهانه، گفتگویی با وجیهه سامانی نویسنده و منتقد ادبی داشته‌ایم. از سامانی تاکنون حدود یازده اثر داستانی منتشر شده است که شاید مشهور‌ترین آن‌ها رمان «خواب باران» باشد که به تازگی به چاپ سوم رسیده است.
کد خبر: ۱۱۷۸۷۷۳
سبک نوشتاری آل‌احمد صریح، محکم و نافذ است

به گزارش نشر جام جم به نقل از آنا، وجیهه سامانی، نویسنده رمان «خواب باران» گفت: سبک نوشتاری جلال آل‌احمد در عین روانی و سادگی، صریح، محکم، نافذ و تأثیرگذار است.

رمان دیگر وی با عنوان «آن مرد با باران می‌آید» در سال ۱۳۹۱ اثر برگزیده جشنواره داستان حوزه هنری شد.

سامانی همچنین داور جشنواره‌های ادبی و داستانی متعددی همچون قلم زرین، ققنوس، جشنواره ادبیات بسیج هنرمندان و جشنواره داستان‌نویسی خودنویس بوده است.

سامانی گفت: تلاطم‌های زندگی آل‌احمد از او شخصیتی متمایز و متفاوت از دیگر نویسندگان هم دوره خود ساخت. وی روحیه جستجوگری داشت؛ به موقعیت و شرایط از پیش تعیین‌ شده تن نمی‌داد، مرعوب مسائل جاری روزگار و زمانه‌اش نشد و به نوعی پیشتاز و سدشکن بود. همین‌ها باعث شد که در عرصه نویسند‌گی یک شخصیت منحصر‌به‌فرد باشد. آنچه بیش از همه شخصیت و آثار جلال را از دیگران متمایز می‌ساخت، نگاه چند وجهی او به وقایع اطراف و توجه به لایه‌های زیرین و متفاوت اجتماع بود.

نویسنده رمان «خواب باران» عنوان کرد: آل‌احمد هم مقاله‌نویس بود، هم داستان‌نویس و هم مترجم. آثاری که آل‌احمد از نویسنده‌های معروفی مانند آلبر کامو، آندره ژید و اوژن یونسکو ترجمه ‌کرد، باعث شد تا جامعه ادبیات ایران با این نویسندگان و جهان فکری آنها آشنا شود. آل‌‌احمد در ساده‌نویسی و روان‌نویسی و استفاده از زبان و لحن مردمی، ادامه‌دهنده محمدعلی جمال‌زاده است. سبکی که در عین روانی و سادگی، صریح، محکم، نافذ و تأثیرگذار بود. در ادامه سبک جلال، می‌توان به زنده‌یاد نادر ابراهیمی اشاره کرد که از نثر و زبان آل‌احمد تأثیر زیادی پذیرفته بود.

وی افزود: آل‌احمد در مقالاتش برخلاف داستان‌ها، نثر فاخر و سنگینی داشت. او در مقالات خود از نثر کهن فارسی و تأثیری که از نویسندگان پیشرو فرانسه گرفته بود بهره برد و از این رو مقالاتش نثری سنگین و فاخر داشت، اما در داستان‌ها شاهد یک نثر فشرده، کوتاه و موجز با یک ضرب‌آهنگ تند و در عین حال خیلی دقیق و صریح هستیم. آل‌احمد در آثارش به صراحت حرف و پیام خود را ارائه می‌کرد. داستان‌های او مبتنی بر موجزنویسی بود. این سبک نویسندگی، روی نویسندگان هم‌دوره او تأثیر زیادی داشت. در حال حاضر هم می‌بینیم که سبک نوشتاری جلال آل‌احمد بر تعداد قابل توجهی از نویسندگان فعلی ما تأثیر آشکاری داشته است.

سامانی گفت: جلال آل‌احمد به هنر متعهد پایبند بود. او هنر را ابزاری برای رساندن پیام و محتوا می‌دانست و از همین رو معتقد بود نویسنده باید به کمک نوشتن، مضمون و پیامی را به مخاطب منتقل کند.

دبیر جایزه قلم زرین در سال ۱۳۹۶ گفت: نکته دیگر این که آل‌احمد فرم و محتوا را از هم مجزا می‌دانست و بین آنها قائل به تفکیک بود؛ هم به فرم بها می‌داد و هم به محتوا و اجازه نمی‌داد تا هیچ‌کدام از این دو، دیگری را تضعیف کند. یعنی به دنبال این نبود که فرم خوب، محتوا را بپوشاند و یک اثر توخالی ارائه شود و از آن طرف هم به خاطر محتوا، فرم را قربانی نمی‌کرد. آل‌احمد در ارائه هنر متعهد، فقط به جامعه خود توجه نداشت و پیامش به نوعی یک پیام جهانی و عمومی بود. یعنی به نقش انسان و ارزش‌های انسانی توجه داشت.

این نویسنده در ادامه گفت: نکته آخر که شاید کمتر به آن پرداخته شده، جایگاه زنان در آثار جلال است. در دوره‌ای که جلال آل‌احمد می‌زیست، متأسفانه جامعه ما یک جامعه به شدت مردسالار بود و زنان هم در خانه و هم در اجتماع، مقهور این فرهنگ غلط بودند؛ عموماً زنانی حقیر و منفعل، تو سری خور و بی‌سواد یا ابزار دست مردان.

وی بیان کرد: جلال در داستان‌هایش، صریح و واضح به نقش انفعالی زنان در جامعه می‌پرداخت و از خلال روایت داستان‌ها و پردازش شخصیت‌ها معلوم بود که به این امر معترض است. او در داستان «بچه مردم» به دور از شعار و کلیشه‌گویی، خیلی هنرمندانه جامعه و نقش و جایگاهی که برای زنان ساخته را به قلم در می‌آورد. او همچون آینهای که مقابل دیدگان دیگران قرار داده باشد، نگاه منفی جامعه به نقش و جایگاه زنان را نشان می‌دهد و به نقد می‌کشد. وقتی آثار جلال را می‌خوانیم می‌بینیم که برخلاف تصویری که از آن دوران ارائه می‌شود، دوران زن‌ستیز و مرد‌سالاری را در دهه ۴۰ و ۵۰ داشته‌ایم. این جنبه از آثار متعهدانه جلال و نقد و نظر و نگاهش به زن، بسیار ارزشمند و درخور تقدیر است.

سامانی در انتها گفت: جلال آل‌احمد جزء نویسندگان روشنفکر و پیشرو محسوب می‌شود و نمی‌توانیم او را متعلق به جبهه و تفکر خاصی بدانیم، هر چند همواره گروه‌های مختلف کوشش می‌کنند که وی را به نام خود مصادره کنند. اما جلال، یک هنرمند درددیده و درد چشیده، یک انسان آزادمنش و نویسنده‌ای متعهد بود که زشتی‌ها و پلیدی‌هایی را که در جامعه می‌دید، صریح و بدون خودسانسوری بیان می‌کرد. از این رو می‌توان بدون شک او را یک نویسنده متعهد روشنفکر دردمند نامید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها