رضا یزدانی
کد خبر: ۱۱۷۶۸۷۸
تهران طهران

آهنگساز: کارن همایونفر
ترانه: اندیشه فولادوند

حوصله ندارم اما … همه ی قصه رو می گم
همه ی قصه رو حتی… اونجایی که دوست ندارم
بذار صحبت کنیم این بار… جای اینکه بنویسیم
راجع به دو جین سوالو… یه سری عقده ی بدخیم
می دونم که دیگه مُردم… مرگمم موقتی نیست
این جواز دفن و کفنه…یه صدای لعنتی نیست
توی این بحبحه ی شک.. وسط این همه بحران
خودمو گوشه ی آسفالت… جا گذاشتم تو اتوبان
ژست بی خوابی و منگی… واسه من نگیر دوباره
کسی که جلوت نشسته… عصبی و لت و پاره
من دیگه اصن نمی خوام.. تیغ و رو رگم بسرن
پایتخت دود و گوگرد… قهرمان قصه ی من
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
خط موشک و تو دستت … نسل من خط کشی می کرد
واسه انفجار قلبت … شعر من خودکشی می کرد
جعبه جعبه استخون و … غم پرچمای بی باد
کودکی نسل ما رو …. به قرنطینه فرستاد
من با زندگی و شعرم … یا با تو شوخی نداشتم
واسه تو شوخی بودیم ما … خیلی تلخه سرنوشتم
حالا هی غلط بگیر از … دیکته های نانوشتم
یا که اوراق بهادار … بده جای سرنوشتم
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
بین این صدتا اتوبان … یه مسیر منحنی نیست
که کسی پشت سرم هی … نده فرمان واسه ی ایست
وقتی آژیر و کشیدن … توی گوش لت و پارم
خودم عین بمب دستی … شعرمم شد انفجارم
یه نفر رو در و دیوار … خون خاطره می پاشه
یه نفر که می گه این بار … بذار انگشت و رو ماشه
خیلی ساده نرسیدیم … سر صحنه واسه اجرا
انگاری که محض خنده … گرگه زد به گله ی ما
منزوی شو توی قلبت … یاد کارون شب دجله
سر کوچه های بن بست …. یاد حجله پشت حجله
بچه های خاک و بارون .. یادته ریختن تو میدون
مادراشون پشت شیشه … پدراشون ته دالون
پس چرا با تو غریبه س … نسل بی خاطره ی من
یادمون نیست که چجوری… واسه همدیگه می مردن
پاش بیفته باز دوباره … روی مغربت می بارم
باز توی منطقه ی مین … دست و پامو جا میذارم
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اگه عاشقت نبودم … پا نمیداد این ترانه
بیخیال بدبیاری … زنده باد این عاشقانه
اسم پایتخت و با خون … می نویسم واسه یادداشت
تنها چیزی که تو دنیا … روی پاهام نگهم داشت
سر و ته کنم تو جاده … مقصدم تهش همینجاست
وسط برجای تهرون … ازدحام شعر و رویاست
میگذره این روزا از ما … ما هم از گلایه هامون
عادی می شن این حوادث … اگه سختن اگه آسون
توی پاییز مجاور … وسطای ماه آذر
شد قرارمون که با هم … بزنیم به سیم آخر
اسم پایتخت و با خون … می نویسم واسه یادداشت
تنها چیزی که تو دنیا … روی پاهام نگهم داشت
سر و ته کنم تو جاده … مقصدم تهش همینجاست
وسط برجای تهرون … ازدحام شعر و رویاست
میگذره این روزا از ما … ما هم از گلایه هامون
عادی می شن این حوادث … اگه سختن اگه آسون
توی پاییز مجاور … وسطای ماه آذر
شد قرارمون که با هم … بزنیم به سیم آخر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها