موسی فقیه حقانی، استاد دانشگاه گفت: یزیدیان نخبگان منحرف‌ و سایر اقشار مردم را به نحوی از تبعات مقاومت در کنار امام حسین ‌ترسانده بود و سعی می‌کردند میان آن‌ها با رهبران اختلاف بیاندازند تا جنبه قدسی رهبری دینی را خدشه‌دار کنند.
کد خبر: ۱۱۶۵۲۴۱
یزیدیان مردم و نخبگان منحرف را از تبعات مقاومت ‌ترسانده بود

به گزارش جام جم آنلاین، گفته‌شده قیام عاشورا آیینه عبرتی برای تمام دوره‌هاست و سرنوشت امت اسلامی در سال 61 هجری قمری و در زمین کربلا ممکن در تمام زمان‌ها و مکان‌ها تکرار شود، به‌منظور بررسی شباهت‌های آن دوران بازمان کنونی به سراغ موسی فقیه حقانی، استاد دانشگاه و معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران رفته‌ایم و در گفت‌وگو با این استاد دانشگاه ضمن مقایسه شرایط فعلی با آن دوران، عبرت‌های قیام عاشورا برای زمان حاضر را بررسی کرده‌ایم.

بنی‌امیه رفاه‌طلبی و حرام‌خواری را در امت اسلامی تزریق کرده بود

شرایط امت اسلامی در زمان قیام امام حسین (ع) چگونه بود؟

سید‌الشهدا علیه نظام انحرافی و استکباری بنی‌امیه و به‌منظور اصلاح امور امت قیام کردند؛ تا امور امت اسلامی را که متأسفانه بعد از پیامبر به انحراف کشیده شده بود اصلاح کنند، قیامی که ازیک‌طرف رویکرد ضد استکباری و از طرف دیگر رویکرد اصلاحی داشت؛ در دوره‌ای که سید‌الشهدا قیام کردند، بنی‌امیه توانسته بود ارکان خود را مستحکم کند، امت اسلامی یک دوره سخت پر از نیرنگ و تزویر را با معاویه گذرانده بود و بعد هم رفاه‌طلبی و حرام‌خواری را در میان امت اسلامی تزریق کرده بود؛ بنی‌امیه به این وسیله اولاً با جانشینی یزید، خلافت را تبدیل به سلطنت کرده بود و بعد با روش معاویه در خریدن و منحرف کردن رجال، انحراف‌های بزرگی در امت اسلامی ایجاد کرده بود، به همین دلیل سیدالشهدا باید در چند جبهه می‌جنگید. یک جبهه، متوجه کردن امت اسلامی به انحرافی است که دچار آن شده‌اند و آن‌ها را به مقدار زیادی از آرمان‌های اولیه اسلامی دور کرده ‌است و از طرف دیگر باید با نیرنگ بنی‌امیه مقابله می‌کردند که چهره‌های شاخصی را در حوزه‌های سیاسی در اختیار داشتند و همین چهره‌ها ازجمله عواملی بودند که موجب شدند متأسفانه امت اسلام حتی در عراق و کوفه هم با قیام سیدا‌لشهدا همراهی نکنند.

مردم عراق هرچند اساساً با بنی‌امیه دشمنی داشتند و حتی دوره کوتاه خلافت حضرت امیر مقداری حق‌گرایی را در آن‌ها افزایش داده بود ولی متأسفانه هنوز بینش سیاسی قوی نداشتند؛ وضعیت مردم کوفه ازیک‌طرف مقداری حق‌طلبی بدون بینش سیاسی بود و از طرف دیگر بخشی از جامعه رفاه‌طلب بود و آن‌ها هم خیلی با جریان حق همراهی نمی‌کردند در این وضعیت سیدالشهدا با تمام دارایی و وجودش به صحنه آمد و معلوم است یک جنگ نابرابری از جهت عِده و عُده و امکانات اتفاق خواهد افتاد، بااین‌حال سیدالشهدا هیچ‌گاه نترسید، به‌هیچ‌وجه عقب نکشند و حتی تا لحظه آخر توکل بر خدا داشت.

خاصیت مبارزه با استکبار و استبداد جهانی این است که او با تمام امکانات و بوق‌های تبلیغاتش که خیلی هم قوی است به میدان می‌آید که عبیدالله و یزید خیلی در این مورد مهارت داشتند و آن‌قدر هم‌صداها را زیاد کرده بودند که صدای حق به‌سختی گوش می‌رسید، مانند زمان فعلی درنبرد با استکبار جهانی که صدای آن‌ها خیلی بلند است و قدرت ظاهری آن‌ها هم هرچند از درون پوشالی است خیلی قوی به نظر می‌رسد بااین‌حال وقتی جبهه حق مانند این 40 سال ایستادگی می‌کند بیشتر تهی بودن استکبار جهانی نشان داده می‌شود.

رفاه‌طلبان کوفه می‌دانستند چگونه با قشر ضعیف جامعه بازی کنند

آیا رفاه‌طلبی دلیل عدم همراهی مردم کوفه با امام حسین (ع) بود؟

مردم کوفه و عراق رفاه‌‌طلب نبودند بلکه این نخبگان آن‌ها بودند که رفاه‌طلبی داشتند، یعنی یک طبقه‌ای توانسته بود به امکاناتی برسند و در مقابل یک قشر وسیعی از امکانات محروم بودند منتها آن طبقه مرفه می‌دانست چگونه باید با این قشر ضعیف بازی کند و او را نسبت به محرومیت‌ها و حمله نظامی بترساند.


مایحتاج اولیه قشر محروم، زمین‌بازی مرفهین در جریان قیام امام حسین و قیام مختار بود

قشر مرفهی که از طریق حرام به رفاه رسیده‌اند، با افکار عمومی بازی می‌کنند و معمولاً هم زمین‌بازی آن‌ها ارزاق و مایحتاج اولیه است که قشر محروم به آن راضی هستند؛ مردم کوفه از یک حمله نظامی گسترده ترسیدند و یزید هم به همان روش پدرش به‌وسیله زر و سیم اشراف آن‌ها را خرید و نخبگان به موضع همراهی با دشمن افتادند البته بخشی از آن‌ها هم که تحفظ داشتند به موضع احتیاط‌های شرعی افتادند؛ برخی از این تشابهات بسیار عجیب است، اینکه می‌گویند تاریخ آینه‌ عبرت است در همین‌جا مشخص می‌شود، مقایسه کنید خشک‌مقدسانی را که با قیام سیدالشهدا همراهی نکردند و توجیهات شرعی هم برای کار خودشان می‌آوردند با افرادی که به نحوی با ظاهر مذهبی در مقابل حکومت دینی و ولی‌فقیه موضع می‌گیرند؛ برخی که موضع لیبرالیستی دارند مشخصاً مبانی‌ آن‌ها معلوم است اما بعضی به اسم مبانی دینی از ادبیاتی استفاده می‌کنند که حتی لیبرالیست‌ها و دشمنان هم به آن تمسک پیدا می‌کنند و مثلاً شما از بی‌بی‌سی ادبیات آن‌ها را می‌شنوید که ما در اسلام حکومت نداریم یا ولایت به معنای دوستی و نه سرپرستی است.

دشمن در زمان قیام امام حسین نخبگان منحرف و اقشار مردم را از تبعات مقاومت ‌ترساند

مشی دشمن اول‌ازهمه اختلاف افکندن است که در قیام هم سیدالشهدا این کار را کردند، البته نتوانستند در هسته اصلی نخبگانی که گرد سیدالشهدا جمع شده بودند خللی ایجاد کنند و حتی دریکی دو روز آخر مانده به شهادت سیدالشهدا چهره‌های جدیدی هم مثل حر و وهب و غیره در همان یکی دو روز آخر پیوستند که نشان می‌دهد جریان حق چه مقدار برای پذیرش ظرفیت دارد، اما از طرف دیگر یزدیان نخبگان منحرف و سایر اقشار مردم را به نحوی از تبعات مقاومت در کنار امام حسین ‌ترسانده بود و سعی می‌کردند میان آن‌ها با رهبران اختلاف بی اندازند تا آن جنبه قدسی رهبری دینی را خدشه‌دار کنند و حتی دشمنان سعی می‌کردند این نکته به گوش مردم نرسد که سیدالشهدا ذریه پیامبر است و درحالی‌که در قرآن تأکید شده پیامبر الا مودت فی القربا هیچ مزدی نمی‌خواهد. امت اسلامی موظف است مودت اهل‌البیت را داشته باشد؛ اکنون هم دشمن به دنبال این است تا مردم را از ولایت‌فقیه هوشیار و بیداری که ایستاده و رفتار دشمن را رصد می‌کند و هوشیاری را به جامعه تزریق می‌کند جدا کند؛ حال این وظیفه مردم است تا با درس گرفتن از تجربه‌های تاریخی دشمن را ناکام بگذارد.

مردم کوفه قبل از عاشورا تهدید شده بودند که اگر با امام حسین بمانید شامی‌ها حمله می‌کنند و آسایش خود را از دست می‌دهد بعدازاینکه مردم کوفه با امام حسین همراهی نکردند چه سرنوشتی پیدا کردند؟

جریان باطل باوجوداینکه شاید شعار مردم‌گرایی می‌دهد، اساساً برای مردمشان و جایگاهی قائل نیست، در جریان قیام امام حسین هم دیدیم وقتی با ولی و جریان حق همراهی نشد، بدترین حوادث و محرومیت‌ها برای امت اسلامی نه‌تنها در عراق بلکه در کل جامعه اسلامی در مکه و مدینه اتفاق افتاد، آن‌هم درحالی‌که اگر همان موقع مردم پای ولی خدا می‌ایستادند و در مقابل استکبار و جریان انحرافی بنی‌امیه ایستادگی می‌کردند هیچ‌کدام از این اتفاقات نمی‌افتاد؛ تکه کلامی مقام معظم رهبری دارند مبنی مقاومت هزینه دارد ولی هزینه‌های ترک مقاومت چندین برابر است، این موضوعی است که ما واقعاً آن را در تاریخ اسلام دید‌ه‌ایم، هر جا که مقاومت شد با کمترین هزینه توانستیم به پیروزی برسیم و هر جا مقاومت نشد هزینه‌های خیلی بالایی دادیم و سالیان سال امت اسلامی دچار استبداد وحشتناکی شد.

ما جریانی را از 40 سال پیش آغاز کرده‌ایم که کل مناسبات بین‌المللی را در چه در نظام دوقطبی و تک‌قطبی و چه الآن که دوباره در حال حرکت به‌سوی نظام چندقطبی هستیم برهم زده است و خب این مسئله هزینه دارد اما هزینه آن نسبت به آن چیزی که با ترک مقاومت به ما تحمیل می‌شود خیلی کم است، درست است که ما برای مقاومت شهید دادیم ولی این واقعاً در برابر آن هزینه‌ای که در 57 سال دوره پهلوی‌ها دادیم به‌هیچ‌وجه قابل‌مقایسه نیست، ما در دوره پهلوی 57 سال تمکین کردیم و تسلیم انگلیس و آمریکا شدیم نتیجه آن این شد که به‌اندازه 100 تا 150 سال از دنیا عقب بیفتیم چون در عین وابستگی پهلوی‌ها به غرب چیز زیادی دست به ما داده نمی‌شد؛ وقتی پهلوی‌ها رفتند ما یک صنعت مونتاژی داشتیم که تبعات آن سال‌های سال ملت ما را اسیر خودکرده بود و درزمینه زیرساخت‌ها تقریباً هیچ حرکت شاخصی انجام ندادیم، راه‌های ما هیچ‌کدام قابلیت استفاده برای حمل‌ونقل را نداشت، تلفات جاده‌ای ما بالابود، قطعی فراگیر برق داشتیم و از 25 میلیون ایرانی 15 میلیون بی‌سواد بودند، این‌ها همه مسائلی است که در یادداشت‌های اسدالله علم و یا خاطرات اشرف پهلوی ذکرشده است؛ نتیجه 57 سال مماشات بخشی از جامعه این مسائل بود البته در همین 57 سال دوره پهلوی هم مردم در چند مقطع انقلاب کردند ولی بالاخره جامعه مماشات کرد و هزینه زیادی داد و این هزینه‌ها در حالی بود که اگر دشمن موفق شود یک سال جلوی پیشرفت شمارا بگیرد به‌اندازه 20 سال برای شما عقب‌ماندگی ایجاد می‌شود.

ما در شرایطی که عرض می‌کنم، نیستیم ولی شعب ابی‌طالب را تصور کنید که پیامبر در آن شرایط قرار داشت و بعد آن فتوحات بزرگ اتفاق افتاد یعنی یک مقاومت در شعب ابی‌طالب موجب شد کل جزیره العرب ابتدا در سیطره اسلام قرار بگیرد بعد عراق و آفریقا به دست آمد و الآن هم اسلام یک دین جهانی است، این فتوحات نشان می‌دهد که اگر قدری تحمل و مقاومت نشان دهید خداوند برکاتش را نازل می‌کند و حتماً هم این اتفاق برای ما در این لحظات سرنوشت‌ساز بشریت رخ خواهد داد.

باید حواسمان باشد تا در سرنوشت‌سازترین لحظات حیات بشریت پیشگامی خود را از دست ندهیم
بشریت در سرنوشت‌سازترین لحظات حیات خود به سر می‌برد باید حواسمان باشد تا در این لحظات پیشگامی خود را از دست ندهیم، ملت ایران در شکستن سلطه و به سخره گرفتن استکبار جهانی ملتی پیشگامی بود و به دنیا نشان داد می‌توان جلوی این‌ها ایستاد و پوزه آن‌ها را به خاک مالید که این افتخار بزرگی برای ملت ایران بود، ما نباید خیلی از کنار این ساده بگذریم؛ آیندگان حتماً شهادت خواهند داد که یک ملت با انقلابی بزرگ، بزرگ‌ترین قدرت‌های جهانی را به چالش کشید و پوزه آن‌ها را به خاک مالید، ان‌شاءالله مردم هرچه زودتر با مقاومت این پیروزی را ببینید و به آن آرامش واقعی که با ظهور حجت خدا رخ خواهد داد برسیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها