بیشتر ربات‌ها بسیار قدرتمند و دقیق هستند، اما هیچ‌کاری را خارج از برنامه‌ای که به آنها داده شده است، نمی‌توانند انجام دهند. یک بازوی رباتی معمولی اگر چیزی که قرار است بلند کند چند سانتی‌متر جابه‌جا شده باشد یا شکلی متفاوت با آنچه پیش‌فرض ربات است داشته باشد، نمی‌تواند آن را بلند کند.
کد خبر: ۱۱۵۵۲۳۴
آغاز عصر قیام ربات‌ها
آنها نمی‌توانند تفاوت بین یک تکه پاستیل و یک مکعب سربی را متوجه شوند؛ به همین دلیل این بازوی رباتی جدید که می‌تواند تکه‌های غیر همسان مرغ سوخاری را از یک ظرف پر از مرغ به صورت تصادفی بردارد، نشان‌دهنده هوش رباتی است. اما وقتی ماجرای ربات‌ها و فناوری هوش مصنوعی کنار هم قرار بگیرد چه اتفاقی رقم خواهد خورد؟

بیشتر رباتهای صنعتی خیلی تحتتأثیر پیشرفتهای حوزه هوش مصنوعی قرار نگرفتهاند. در پنج سال گذشته برنامههای هوش مصنوعی توانستهاند برای شناسایی تصاویر، برنده شدن در بازیهای روی میزی مثل تخته نرد و پاسخ به صدای انسانها بدون اینکه شخصی مداخلهای در آن داشته باشد، مورد بهرهبرداری قرار بگیرند. همچنین اگر زمان کافی برای تمرین در اختیار هوش مصنوعی قرار بگیرد، میتواند به خودش تواناییهای جدیدی آموزش بدهد. تمام این پیشرفتها در حالی است که همصنفان هوش مصنوعی، یعنی رباتها، همچنان در حال تلاش برای ایجاد قابلیتهایی مثل باز کردن در یا برداشتن یک سیب هستند.

اما این شرایط رو به تغییر است. بازوی رباتی که بتازگی تولید شده است، کاری تکراری و طاقتفرسا را برعهده دارد. با هر بار خم شدن، یک تکه مرغ از ظرف مرغهای سوخاری برمیدارد و به آرامی آن را در بخش مشخصی از ظرفهای مخصوص چندبخشی غذاهای ژاپنی که روی صفحه روان پشت سر هم قرار گرفتهاند، میگذارد. لحظهای بعد نوبت ظرف بعدی است. این ربات که با نرمافزاری مربوط به کارخانهای در شهر سانفرانسیسکو به نام اوسارو (Osaro) کنترل میشود از هر ربات مشابه دیگری هوشمندتر است. نرمافزار این ربات به او آموخته است که هر پنج ثانیه یک تکهمرغ در ظرف قرار بدهد.

نرمافزار کنترلکننده بازوی رباتی، میتواند اشیایی را که در برابرش قرار میگیرد، شناسایی کند، زمانی که به هم چسبیدهاند یا له شدهاند را متوجه شود و بتواند تصمیم بگیرد که به چه صورتی در چنین حالتهایی عمل کند. مشابه تمام الگوهای الگوریتمی هوش مصنوعی، این نرمافزار نیز از طریق تجربه آموزش میبیند. با کمک یک دوربین مداربسته به همراه نرمافزار یادگیری ماشین که روی رایانهای بسیار قوی در نزدیکی آن نصب شد و آزمون و خطای کافی، میتواند اشیایی که از مقابلش عبور میکند را به صورت کارآمدتری بگیرد.

رباتهای مخصوص محیطهای کار که مجهز به هوش مصنوعی هستند، میتوانند بسیاری از مراحل کار را خودمختار انجام دهند. آنها میتوانند در هر بخشی که نیاز به دستهبندی، بستهبندی کردن یا باز کردن بستهبندی است جایگزین نیروی انسانی شوند. با توجه به این که میتوانند به آسانی مسیر خود را در کارخانهای بسیار شلوغ پیدا کنند، گزینههای خوبی برای کار در بخشهای تولیدی هستند. اگر نخواهیم به این تحولات، قیام رباتها بگوییم قطعا میتوانیم آن را انقلاب رباتها بنامیم. در حال حاضر مطالعات و آزمایشهای متعددی برای هوشمندسازی رباتها در حال انجام است، اما رباتها و هوش مصنوعی به صورت کاملا مجزا از هم متولد و گسترده شدهاند.

جدایی در زمان تولد

عصر رباتها سالیان درازی است که آغاز شده است. در سال 1333، مخترعی به نام جورج دِووُل (George C. Devol)، اختراع خود را که یک بازوی مکانیکی قابل برنامهریزی بود به ثبت رساند. در سال 1340، یک کارآفرین تولیدکننده به نام جوزف اِنگِلبرگر (Joseph Engelberger) این طرح را به یک ماشین بسیار سنگین و عجیب و غریب به نام یونیمِیت (Unimate) ارتقا داد که در بخش اتصال قطعات کارخانه جنرالموتورز آمریکا فعالیت میکرد.

از ابتدای این مسیر، همواره داستانهای تخیلی و خیالپردازیهای بسیاری در مورد هوش این دستگاههای ساده وجود داشت؛ به همین دلیل اِنگِلبرگر نام دستگاه خودش یعنی یونیمیت را به احترام ایزاک آسیموف، نویسنده داستانهای علمی-تخیلی «ربات» که نامی برای ماشینهای انساننمای داستانهای او بود، انتخاب کرد. البته دستگاههای او در واقع دستگاههای مکانیکی بود، که برای انجام فعالیت خاصی طراحی شده بودند و نرمافزار سادهای عملکرد آنها را کنترل میکرد. حتی رباتهای امروزی که به مراتب پیشرفتهتر شدهاند نیز همچنان مانند انسان کندذهنی هستند که برای انجام هر کاری باید به آنها برنامه داده شود.

اما هوش مصنوعی مسیر متفاوتی را طی کرده است. سال 1329 تصمیم گرفته شد که از ابزارهای محاسباتی برای رفتارهای انسانگونهای مانند منطق و تحلیلگری استفاده شود. برخی محققان نیز سعی کردند که برای این فناوری، ظاهری فیزیکی ایجاد کنند. حتی در سالهای خیلی دور (حدود سالهای 1327 و 1328) ویلیام گِرِی والتر (William Grey Walter) متخصص اعصاب دانشگاه بریستول انگلستان، دو دستگاه خودمختار به نامهای الیزه و المِر اختراع کرد که ظاهری شبیه لاکپشت داشتند و درون آنها از مدارهای عصبی خیلی سادهای استفاده شده بود که باعث میشد بتوانند به سمت منبع نوری حرکت کنند. هدف او از اختراع این دو دستگاه کوچک این بود که نشان بدهد ارتباط ساده چند نورون در مغز میتواند باعث بروز چه رفتارهای پیچیدهای در انسانها شود.

الهام از گذشته

مشخص شده است که تلاش برای درک و بازسازی هوش به دوران روم باستان بازمیگردد و در واقع تلاش برای ایجاد هوش مصنوعی پیشینهای طولانی اما پیشرفت اندکی داشته است. از سوی دیگر طراحی ماشینهایی که بتوانند کارهای مفیدی در دنیای شلوغ امروز انجام بدهند کار بسیار پیچیدهای است. هوش مصنوعی و رباتها چندین و چند سال است که در یک گروه آزمایشگاهی قرار داشتند و محققان تلاشهای زیادی برای اجرای الگوریتم یادگیری ماشین در رباتهای صنعتی کردهاند، هیچکدام از آنها وارد صنعت نشدهاند.

محققان حدود شش سال پیش متوجه شدند چگونه از روشی قدیمی برای ساخت هوش مصنوعی بسیار قوی بهره ببرند. دانشمندان بتازگی در حال بررسی و استفاده از الگوریتم شبکه عصبی هستند که میتوان گفت تا حدودی با الهام گرفتن از نحوه عملکرد نورونها و سیناپسهای نورونی در مغز ایجاد شده است. محققان به این نتیجه رسیدهاند زمانی که به شبکههای عصبی مصنوعی خیلی بزرگ اطلاعات زیادی وارد شود، میتوانند کارهای بسیار پیچیدهای مانند شناسایی اشیا در یک تصویر (بسیار نزدیک به دقت انسانی) انجام دهند.

اکنون پیشرفتهای هوش مصنوعی کاملا برعکس گذشته سرعت گرفته است. از روش یادگیری عمیق (روشی که بسیار شناختهشده است) امروزه برای انجام کارهایی که نیاز به قدرت درک دارند مانند شناسایی چهره، ترجمه سخنرانی و آموزش خودروهایی که راننده خودکار دارند برای شناسایی عابران پیاده و تابلوهای راهنمایی و رانندگی استفاده میشود. این پیشرفتها نشان میدهد که خیلی دور از ذهن نیست بزودی رباتهایی متولد شود که قادر باشند صورتتان را شناسایی کنند، کاملا هوشمندانه گفتوگو کنند و به آسانی مسیر خود را به آشپزخانه و آوردن یک لیوان پیدا کنند.

هوش مصنوعی در بدنی مصنوعی

یکی از کاربردیترین بهرهبرداریها از هوش مصنوعی در جهت شناسایی افراد در تصاویر است؛ قابلیتی که اکنون در بخشهای حفاظتی و امنیتی برخی از شبکههای اجتماعی در حال بهرهبرداری است، اما محققان حوزه هوش مصنوعی به چیزهایی فراتر از دیدن و گوش کردن فکر میکنند و به دنبال ایجاد قدرت استدلال و عمل براساس آن هستند. از نظر آنها رباتها قطعهای مهم برای ساختن این پازل بزرگ خواهند بود.

هوش انسانی در اثر کنش با جهان حقیقی شکل میگیرد. کودکان از طریق بازی کردن با اشیای مختلف آموزش میبینند. بنابراین به نظر میرسد شاید از طریق الگو گرفتن از همین رفتار زیستی انسانی انقلاب عظیمی در حوزه ماشینها نیز ایجاد شود. زمانی که رباتهای انساننما متولد شدند، دیدگاه، مهارت و هوش بهطور همزمان متحول شدند و با سرعت بالایی پیشرفت کردند؛ زیرا رباتها قادر بودند که با دو دست خود همه چیز را لمس کنند، اشیا را دستکاری کنند و از این طریق مغزشان را ارتقا بدهند تا عملکرد بهتری داشته باشند، بهتر صحبت کنند و روابط اجتماعی بهتری ایجاد کنند.

بنابراین اگر هوش مصنوعی با جهان واقعی تعامل داشته باشد و بتواند به طریقی محیط اطراف را همانند کودکان کاوش کند، میتوانیم شاهد تحولات عظیم آن و ساخت رباتهایی با ویژگیهایی نزدیک به انسانها باشیم.

منبع: MIT Technology Review

عسل اخویانطهرانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها