مادر خلبان پرواز شماره 655 ایرباس که توسط ناو آمریکایی در آب های خلیج فارس مورد هدف قرار گرفت با ذکر خاطراتی از فرزند شهید خود و شدت علاقه او نسبت به شغل خلبانی، در مورد ادعای آمریکایی ها مبنی بر اینکه به اشتباه هواپیما را زده اند، اظهار نظری جالب نمود.
کد خبر: ۱۱۵۱۰۹۴
آمریکا بی‌خود می‌کند از حقوق بشر حرف بزند/ ماجرای جالب آزمایش چشم خلبان شهید محسن رضاییان

به گزارش جام جم آنلاین روز یکشنبه، 12 تیر ماه 1367، ساعت ‌10:10 صبح با فرمان برج مراقبت بندرعباس، هواپیمای ایرباس به با هدایت خلبان محسن رضاییان از فرودگاه برخاست و تنها هفت دقیقه بعد در حالی که تقریبا یک چهارم مسیر کوتاه هوایی بندرعباس – دبی را پیموده بود، توسط یک فروند موشک ناو وینسنس آمریکا، منهدم شد و 290 نفر سرنشین شامل ‌56 مرد، ‌52 زن، 56 کودک زیر دو سال و 16 خدمه بر فراز آب‌های خلیج فارس جان باختند.

به همین مناسبت سراغی از مادر خلبان شهید این پرواز ابدی گرفتیم، خانم زهرا رضاییان مادری که با گذشت 30 سال از این واقعه تلخ همچنان از آسمانی شدن فرزندش متاثر است ولی در گفت وگوی جام جم آنلاین برگی از خاطرات محسن را ورق می زند که در این متن می خوانیم.

خانم رضاییان قدری از آقا محسن به ما بگویید چطور شد که خلبان شدند؟

از همان اول شغل خلبانی را دوست داشت و همیشه می گفت من باید خلبان بشوم. سال اول خدمت سربازی در نیروی هوایی بود که در آزمایشات مربوط به خلبانی شرکت کرد اما قبول نشد.

به چه دلیل؟

محسن در شمال کشور مشغول خدمت بود وقتی به تهران آمد تا صبح فرادی آن روز در آزمایش شرکت کند چون شب قبل خوب نخوابیده بود در امتحان چشم قبول نشد. اما در آزمایشات بعد آن قدر اصرار و شرکت کرد که بالاخره موفق به قبولی در آزمایشات خلبانی شد و به آرزوی بچگی خودش رسید.

ایشان تا قبل از شهادت متاهل و داراری فرزند هم بودند؟

بله ازدواج کرده بود و دارای سه فرزند دو دوختر و یک پسر بود.

زمان حادثه کجا بودند؟

همسر و نوه هایم آن موقع آلمان بودند.

از آنها با خبر هستید؟

بله پسر محسن در رشته کامپیوتر مشغول فعالیت است و دخترها هم درس وکالت خوانده اند.

تا قبل از شهادت چقدر از سابقه کار آقا محسن گذشته بود؟

تقربیا 15 سال بود که از طریق دانشگاه وارد کار خلبانی شد.

اول بار کجا و از چه طریقی از سقوط هواپیمای پسرتان مطلع شدید؟

من در منزل بودم، برادر بزرگتر محسن افسر نیروی بود. در روز حادثه به خانه ما تلفن کرد و گفت مادر از محسن خبری ندارید، گفتم نه چطور؟ در جواب من گفت به ما گفتند مثل اینکه آمریکا یک هواپیمای مسافربری را در خلیج فارس با موشک زده، خواستم ببینم شما اطلاعی ندارید.

آقا محسن در مسیری که هواپیما را زدند قبلا هم سابقه پرواز داشتند؟

بله بیشتر پروازهای محسن در همین مسیر (بندرعباس- دبی) بود.

خوب برای کسب اطلاع چه کردید؟

به خانه اش زنگ زدیم تا ببینیم شاید خانه باشد اما کشی گوشی را برنداشت. پسرم در آن زمان مشغول ساخت و ساز خانه بود به همین خاطر با منزل عموی محسن تماس گرفتیم تا از کارگران ساختمان سئوال کنند شاید محسن سر ساختمان رفته باشد که کارگران هم ابراز بی اطلاع کرده بودند.

بالاخره دیگر برادران کوچکتر محسن به فرودگاه رفتند تا قضیه را در از آن طریق جویا شوند که در پاسخ به آنها گفته بودند هنوز چیزی مشخص نیست و معلوم نیست هواپیمایی که سقوط کرده برادر شما خلبان آن پرواز باشد. اما با پیگیری ها در نهایت همان روز حادثه برای ما قطعی شد خلبان ایرباسی که آمریکا زده پسر من بوده است.

با اولین صحنه ای که پس از سقوط هواپیما روبه رو شدید چه بود؟آیا خودتان برای شناسایی احتمالی پیکر به منطقه رفتید؟

با ما تماس گرفتند و گفتند تعدادی از اجساد از آب خارج شده و باید برای شناسایی یک نفر اعزام شود. پسر بزرگ من که در نیروی دریایی بود برای شناسایی رفت.

پیکر را پیدا کرد؟

خیر آمد گفت که محسن در میان اجساد نبود آن تعدادی هم که تفحص شدند به یک پوست و استخوان بندند. ولی پیکر پسرم هیچگاه پیدا نشد.

خانم رضاییان همان طور که می دانید فرمانده ناو آمریکایی بعد از حادثه ادعا کرد هواپیمای مسافربری ما را به اشتباه مورد هدف قرار داده نظر شما در این خصوص چیست؟

نظر من در مورد اظهارات آمریکا این است که آنها دروغ می گویند، آمریکایی ها همه چیزشان دروغ است و هیچوقت حرف راست نمی زند.

فرمانده ناو آمریکایی به خاطر زدن هواپیمای ایرباس مدال شجاعت گرفت و این در حالی است همیشه آمریکایی ها ادعای کمک به حقوق بشر را شعار می دهند، در این باره چه نظری دارید؟

آمریکا بی‌خود می کند که از حقوق بشر صحبت می کند، حقوق بشرشان هم دروغ است. آمریکا در حال ریختن خون کل دنیاست و هر جا که آشوب یا خون ریزی بر پا باشد مطئمن باشید زیر سر آمریکاست.

خانم رضاییان به هر حال شما مادر هستید و عواطف مادری اجازه نمی دهد هیچگاه فرزند از خاطر آدم فراموش نمی شود؟ در این مورد برای ما بگویید مثلا محسن به خواب شما آمده؟

یک بار به خوابم آمد، یک دست کت و شلوار خیلی تمیز و مرتب پوشیده بود از در خانه وارد شد و رو به من گفت: مادر جان می خواستی مکه بری خوب به من می گفتی من شما را می بردم مکه.

مطلب خاصی دارید در پایان بفرمایید؟

بابت این مصاحبه از شما تشکر می کنم. لعنت خدا به آمریکای جنایتکار، امیدوارم خدا آمریکا را ریشه کن کند تا همه مسلمانان جهان راحت شوند. اما این راه هم بگویم که آمریکایی ها هیچگاه در قبال ایران به اهداف خودشان نخواهد رسید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها