گزارش جام‌جم درباره نقش منفی‌های سینما به بهانه درگذشت حسین شهاب

بدمن‌های خوب

اگر آنتاگونیست‌ها و ضدقهرمان‌ها نبودند، هیچ پروتاگونیست و قهرمانی هم نبود. هر مدال افتخاری که قهرمان‌های فیلم و سریال‌های تاریخ سینما و تلویزیون به سینه زده و با آن پز محبوبیت داده‌اند، از صدقه سری ضدقهرمان‌ها، رل منفی‌ها و شخصیت‌های خبیث درجه یکی است که مقابلشان ایستادند و قصه‌ها را از اول تا آخر برای قهرمان‌ها و ما تماشاگران زهر کردند.
کد خبر: ۱۱۴۲۸۵۳
بدمن‌های خوب

اگر نبود ناروی فیلمنامه نویس‌ها و کارگردان‌ها در آن اواخر قصه، چه بسا نقش منفی‌ها حالا حالاها از قهرمان‌ها شکست نمی‌خوردند و خباثت سینمایی‌شان به طرز چشمگیری ادامه داشت. کما این‌که گاهی در تاریخ سینما هم این موضوع اتفاق افتاده و برخی کارگردان‌ها بدون معذوریت و نگرانی از قضاوت جامعه و نگاه رسمی اخلاقمدار، به شکست‌ناپذیری و قدرت شرورهای قصه احترام گذاشتند!

راستش با این همه جور و ظلم و بدی در دنیای امروز، بیش از پیش قدر نقش منفیها و بدمنهای سینما را میدانیم. آنها مقابل این حجم از پلیدی دنیای واقعی، بیشتر به موجودات قصههای شاه پریانی میمانند و شرشان فقط به اندازه جهان فیلم وسعت داشت و دارد و خطری از جانب آنها جهان حقیقی تماشاگران را تهدید نمیکند. با این حال این نقش منفیها و آنتاگونیستها بودند و هستند که از آغاز هنر هفتم با هنرنمایی خود، ما را بر صندلیهای سینما میخکوب کرده و جان به لب کردهاند. با احترام به قهرمانها، لذت واقعی فیلمها ماحصل حضور مقتدرانه و خبیثانه ضدقهرمانهاست. چالش آنها با قهرمانهاست که قصهها و فیلمها را مملو از لذت و هیجان میکند. سینمای جهان همچنان در فیلمهای ابرقهرمانانه و آثار اکشن و دیگر ژانرهای سینمایی، روی بنای قدیمی و تاریخی نبرد خیر و شر استوار است و هنوز قصهها ماحصل این جدال ازلی و ابدی است. هنوز در فیلمهای فراوانی، نقش منفیها سد راه شخصیتهای اصلی و قهرمانها هستند و نمیگذارند حتی یک لحظه آب خوش از گلوی آنها و تماشاگران طرفدارشان پایین برود. سینمای حرفهای و تجاری و مبتنی بر سرگرمی دنیا میداند که قهرمان و البته ضدقهرمان به هیچ عنوان از جهان قصهها و فیلمها قابل حذف نیست و هنوز و تا همیشه، مردم تشنه تماشای نبرد خیر و شر روی پرده سینما هستند. اما حکایت سینمای ایران کمی متفاوت است و بویژه در این سالها دیگر از آن قهرمان بازیهای دوران گذشته خبر چندانی نیست. وقتی اصراری بر حضور قهرمان به معنای کلاسیکش نیست، ضدقهرمانها و نقش منفیها هم مجالی برای عرض اندام ندارند. گرایش غالب این سالهای سینمای ایران، سینمایی فراری از ژانر و موسوم به سینمای اجتماعی است و خب در چنین شرایطی نمیتوان جایی برای نفس کشیدن قهرمان و ضدقهرمان متصور بود.

الان نقش منفی به معنی کلاسیک آن در کمتر فیلم و سریالی وجود دارد و بیشتر با نقشهایی خاکستری طرفیم و آن بحث خیر و شر در قصه و درام مستتر و پنهان است. بهانه این گزارش صفحه سینمای جامجم، درگذشت حسین شهاب، از بازیگران قدیمی سینما و تلویزیون ایران است که بیشتر او را در نقشهای منفی به یاد داریم. مراسم تشییع این بازیگر ساعت 9 و 30 دقیقه امروز از ساختمان شماره2 خانه سینما برگزار میشود.

بدمنهای ایرانی

نقشهای قهرمانها را معمولا به بازیگران محبوب و خوش چهره میدادند و نقش منفیها هم بازیگرانی با چهرهها و گریمهایی خشن بودند که گاهی بیدلیل میخندیدند و نعره میزدند و حتی میشد مثل کارتونها برق دندانهایشان را حس کرد! افرادی که خباثت و ژست هایشان درقصهها، به امثال آمریش پوری و امجدخان (بازیگر نقش جبارسینگ در شعله) پهلو میزد.

نقش منفیها در دوران سینمای پس از انقلاب و دهههای 60 و 70 هم جایگاهی ویژه داشتند و در فیلمهای مختلفی حضور پررنگ و تعیینکننده آنها، پیشبرنده قصه و شکلدهنده درام بود. بدمنها در سینمای اکشن و پلیسی یک پای اصلی قصه بودند و در فیلمهای جنگی و دفاع مقدسی هم زحمت نقش فرماندهان و سربازان بعثی و ستون پنجمها را میکشیدند.

نکته مهم درباره بدمنها این بود که به دلیل بازی خوب و تاثیرگذار بازیگرانشان، معمولا در همان نقشها باقی میماندند و کمتر تهیهکننده و کارگردانی حاضر بود نقش دیگری به بازیگران این نقشها بدهد؛ نتیجه شکلگیری کلیشههایی برای اینگونه از نقشها بود.

موضوع بامزه و قابل اشاره دیگر این که عامه تماشاگران، دیدگاهی منفی نسبت به نقشهای منفی و بدمنها داشتند و به قدری تحتتاثیر نقشآفرینی این بازیگران و قصه قرار میگرفتند که چه موقع تماشای فیلمها و چه مدتها پس از آن، بازیگران این نقشها را موردشماتت قرار میدادند و به آنها فحش و ناسزا میگفتند! این بازیگران معمولا خاطرات جالبی از برخوردهای تند و غیرقابل هضم برخی تماشاگران در کوچه و خیابانها دارند.

عنایت بخشی، کاظم افرندنیا، جمشید جهانزاده، اکبر سنگی، جلال پیشواییان، محمد مطیع، صادق هاتفی، صدرالدین حجازی، حسین شهاب، فتحعلی اویسی، ناصر آقایی، انوشیروان ارجمند، مجید میرزاییان، رضا صفاییپور، محمد برسوزیان، کامران باختر، سیاوش طهمورث، ایلوش خوشابه، بهمن دان، صفر کشکولی، آتیلا پسیانی، محمد پورغلامی، کاظم هژیرآزاد، فریبرز سمندرپور، حسین سحرخیز، جمشید شاهمحمدی، کیانوش گرامی، بیوک میرزایی و چنگیز وثوقی از بدمنهای خوب سینما و تلویزیون ایران هستند.

شرورهای سینمای جهان

سینمای جهان تا دلتان بخواهد شرور درجه یک و بهیادماندنی دارد؛ نقشهایی که بازی هنرمندانه بازیگران تاش مانایی و تاثیرگذاری به آنها زده است. نقش جوکر با بازی هیث لجر در «شوالیه تاریکی»، نقش هانیبال با بازی آنتونی هاپکینز در «هانیبال»، نقشهای بد و زشت با بازیهای لی وان کلیف و ایلای والاک در «خوب بد زشت»، نقش نورمن بیتس با بازی آنتونی پرکینز در «روانی»، نقش هانس بکرت با بازی پیتر لوره در «ام»، نقش افسر نازی با بازی رالف فاینز در «فهرست شیندلر» و نقش آنتون چیگور با بازی خاویر باردم، فقط برخی از بدمنهای درخشان تاریخ سینما هستند.

شربت تلخ

اکبر سنگی، یکی از بهترین بدمنهای سینما و تلویزیون ایران است که شاید بیش از هر چیز، با نقش فرمانده خبیث بعثی عراقی در سریال «نبردی دیگر» به یاد آورده میشود؛ همان که دنبال حاج رسول رستگاری بود. او در گفتوگو با جامجم به چند سوال ما درباره نقشهای منفی پاسخ میدهد.

چرا الان دیگر در سینمای ایران مثل سابق از نقش منفی خبری نیست؟

ذائقه را آدمها انتخاب نمیکنند، رستوران انتخاب میکند. باید دید چرا سینما و تلویزیون در این چند سال سمت و سوی دیگری پیدا کرده که جایی برای نقش منفی خوب در آن نیست. این سالها، سینما بیشترین لطمه را از چیرگی کمدیهای مستهجن! و فیلمهای سیاسی و جناحی و حاشیهای دیده است. در این وضعیت انگار نیازی به نقش منفی نیست و ماشاءا... همه مثبت هستند! انگار ما در جامعه هیچ نقطه طوسی و سیاه نداریم و همه سفیدند. نکته دیگر این که کارگردانها اغلب میترسند نقش متفاوتی مثلا یک نقش کمدی به بازیگر نقشهای منفی پیشنهاد کنند، در حالی که ما توانایی ایفای نقشهای مختلف را داریم. بعضی هم فکر میکنند فقط چهارتا ابروانداختن یعنی نقش منفی. به همین دلیل آدمهایی را از کوچه و بازار برای بازی در این نقشها میآورند. برخی میگویند چرا سنگی را بیاوریم که بخواهیم به او دستمزد دهیم، یکی را از بازار میآوریم که پول هم از او بگیریم. اینها امنیت شغلی بازیگران حرفهای و قدیمی را به خطر انداخته است.

بازی در نقش ضدقهرمانها به توانایی مضاعفی نیاز دارد؟

بله، توانایی مضاعف میخواهد. برای ایفای یک نقش معمول و مرسوم که شما میتوانید نمونههای آن را در کوچه و بازار و خیابان پیدا کنید، زود به نتیجه میرسید. اما برای یک نقش منفی که شاید الگو و نمونهای برای آن نداشته باشید، باید زحمت بیشتری بکشید. باید بیشتر روی نقش مطالعه کنید و بیشتر فیلمنامه را بخوانید تا ارتباطات آن نقش با آدمهای دیگر را بدرستی دریابید. شما اگر به سینمای جهان هم نگاه کنید، متوجه میشوید نقش منفی پیچیدگی بیشتری نسبت به نقش مثبت دارد.

مردم معمولا دیدگاهی منفی نسبت به بازیگران نقشهای منفی دارند. احیانا برای شما هم این مساله صدق میکند؟

یادم هست سرصحنه سریال «امام علی» (ع) در پیشوای ورامین بودیم و داشتیم صحنههای جنگ جمل را میگرفتیم. همین طور که با گریم، لباس و شمشیر منتظر بودیم تا نوبت بازی ما برسد، یک آقای روحانی سمت من آمد و گفت به به آقای سنگی! اینجا چه نقشی بازی میکنی؟ گفتم عبدا... بن زبیر. گفت لعنتا...، لعنتا.... (میخندد) گاهی پیش میآید مردم به من میگویند ما را حلال کن، ما خیلی به تو فحش دادیم. یک زمانی ابوالفضل پورعرب درباره نقشهای منفی من میگفت اکبر سنگی مثل شربت تلخ است. تلخ است ولی شفا میدهد. یکی از کارگردانها هم میگفت چون تو نقش منفی را خوب بازی میکنی، همه استعدادت را به کار میگیری که مردم را با خودت دشمن کنی! حالا خودتان ببینید عمق فاجعه تا کجاست. (میخندد)

علی رستگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها