این‌که اثری نمایشی با پیشینه‌ای موفق قصد تولید سری تازه داشته باشد در نگاه نخست حکم برگ برنده را برای آن دارد. در واقع کارگردان و نویسندگان برای معرفی شخصیت‌های خود به مخاطب، پیش‌تر نیمی از راه را رفته‌اند و امروز باید از میانه راه ماراتن را آغاز کنند؛ زیرا وقتی مخاطب با شخصیت‌ها و فضای کلی اثر آشنا باشد با میل و اطمینان خاطر بیشتری به تماشا می‌نشیند.
کد خبر: ۱۱۳۷۴۰۱
«دیوار به دیوار» تکرار

«دیوار به دیوار» در سری نخست خود در نوروز پیش، با گردآوری بازیگران چهره و غالبا حرفهای در مقابل دوربین سامان مقدم و قصهای دیدنی و شنیدنی به قلم حسن وارسته، شهاب عباسی، حمید برزگر و امیر شاداب موفق شد جزو آثار برگزیده نوروز از سوی مخاطبان باشد و در این بهار با فصلی تازه روی آنتن رفت.

قصه از این قرار است که چند خانواده از اقشار مختلف جامعه، از بد حادثه مجبور میشوند برای مدتی در کنار یکدیگر ساکن شوند و روزگار بگذرانند؛ اینکه دغدغهها و ماجراهای حاصل از همسایگی چند نفر به مجموعهای نمایشی تبدیل شود، یعنی مشابه خط اصلی این سریال را بارها در آثار نمایشی گوناگون دیدهایم. در دیوار به دیوار اما این ارتباط کمی نزدیکتر از همسایگی و به همنشینی نزدیک است.

در واقع همزیستی تعدادی خانوار متفاوت، در یک چهار دیواری است که سعی میکنند مسالمتآمیز باشد. در چینش قصه همین جمع اضداد است که ماجرا ایجاد میکند، قصه را پیش میبرد و لحظات کمدی میآفریند. کمدی که در سری دوم نیز مانند گذشته تا جایی ادامه دارد، یعنی خنده محض نیست و در لحظاتی به تلخند بدل میشود. در حقیقت کمدی در دیوار به دیوار، وامدار واقعگرایی است و از بستر وقایع تلخ و شیرین زندگی برمیخیزد. تماشای شبه آینهوار تضاد طبقاتی، دشواریهای ارتباط انسانی در روزگار جدید و
کنار آمدن آدمهایی با مرام و مسلکهای متفاوت با یکدیگر، آن چیزی است که از دیدن دیوار به دیوار و در لابهلای خندههای گاه و بیگاه مخاطب، برای او حاصل میشود. نمونه درخشان و بارزش جایی است که شخصیت مهری با نقشآفرینی همیشه خوب گوهر خیراندیش با خندههایی اگزجره از بدبیاریهای پی در پی خانوادهاش میگوید و نزدیک است خندههایش به گریه بنشیند. غیر از این موارد اندک، سریال در رقابت جذابیت، از رقیب پیشین خود، یعنی سری نخست مجموعه عقب میافتد و بر خلاف فصل اول، حرفی جز تکرار برای گفتن ندارد.

مانوردادن و گیر کردن نویسندگان روی همان موقعیتهای امتحان پس داده گذشته، رمق فصل جدید مجموعه را میگیرد. موقعیتهایی چون دعوای میان زنان و مردان خانه و یارکشی آنان را بوفور در سریالها و فیلمهای مختلف دیدهایم.

همچنین تصویری از یک زن تازه به دوران رسیده و افادهای که به هیچ مینازد را بارها تماشا کردهایم. انتخاب ویشکا آسایش به عنوان بازیگر این نقش نیز خود مهر تکرار بر تکرار است؛ بازیگری که پیش از این نیز، به دفعات در نقش دختری جدی، متکبر و ازدواج نکرده ایفای نقش کرده است. بازیهای خوب بازیگرانی مثل حسن زارعی نیز نمیتواند سریال را نجات دهد. زارعی سالهای سال است در قاب تلویزیون و سینما حضور دارد، از زمان تنگنا تا امروز. در این میان اما کم کاریاش یا عوامل دیگر باعث شده کمتر دیده شود و بیراه نیست اگر بگوییم مخاطب امروز او را بیشتر با نقش شیرین شاهرخ در دیوار به دیوار میشناسد؛ شخصیتی که بخوبی در متن و اجرا درآمده است. یک مرد خانواده که بیشتر اوقات در حل مسائل از خود ضعف نشان میدهد، مینشیند تا حقش خورده شود و هر دم مورد شماتت خانواده قرار میگیرد.

از این حیث میتوان گفت نویسندگان در شخصیتپردازی و نزدیک کردن برخی از شخصیتهای نمایشی به مابهازاهای واقعی و آشنای آن در جامعه موفق عمل کردهاند، اما این موفقیت که در سری نخست بخوبی پاسخ میداد در این فصل از مجموعه نمیتواند به تنهایی بار به توفیق رساندن اثر و جذب و پاگیر کردن مخاطب را به دوش بکشد.

نوشین مجلسی

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها