گزارش جام‌جم از روستای کلاته خیج که 95 درصد زنان آن پارچه می‌بافند

تار و پود ‌این روستا ایرانی است

در خانه روستایی که باز می‌شود انگار وارد موزه یا یک کارگاه پارچه بافی شده ای. گوشه گوشه حیاط بزرگ خانه پر است از پنبه و نخ‌های رنگی. زنی میانسال در وسط حیاط تند تند راه می‌رود و نخ‌های پیچیده شده دور دستش را آزاد می‌کند تا به وسیله «چرخ وهرزگرد»جمع و کلاف شود. این کار را پارچه باف‌ها «چله دوانی» می‌گویند. سراسر حیاط را طناب‌هایی که روی آن نخ‌های تازه رنگ شده آویزان شده، پر کرده است. در اتاق 9 متری خانه نیز که‌ سقف تیرچوبی و دیوار کاهگلی دارد دستگاه سنتی پارچه بافی جا خوش کرده است.
کد خبر: ۱۱۳۲۳۱۲
تار و پود ‌این روستا ایرانی است

تعدادی ماکوی چوبی که نخهای رنگی دور آن پیچیده شده در کنار دستگاه جا خوش کرده است. تاقههایی از پارچههای رنگی که مرغوبیت و هنر دست زن روستایی در آن دل هر ببینیدهای را میبرد، در گوشهای مرتب روی هم گذاشته شده و آماده ارائه به بازار است. هر اتاق و گوشه از خانه روستایی را که نگاه کنید نخ است و پنبه و پارچه. ‌‌

نخ و پارچههای رنگی در خانه کاهگلی حاصل و میراث سالها زحمت زنان و دختران این منطقه است. اینجا اهالی خانه صبحها با صدای عقب و جلو رفتن «شانه دفتین» و رد شدن ماکو از بین نخها بیدار میشوند و شب را با صدای از حرکت ایستادن پاهایی که روی «پوشال» آرام حرکت میکند به خواب میروند.

پارچه بافها

کلاته خیج با جمعیتی بالغ بر 11 هزار نفر در 40 کیلومتری شهرستان شاهرود در استان سمنان است. کلاته در بخش بسطام شهرستان شاهرود قرار دارد این روستا از گذشته دیار هنر و پارچه بوده است و رفاقت اهالی این روستا با هنر پارچه و نخ قدمت چند ساله دارد. بیشتر زنان این روستا در کنار مردها که بیشتر به کار کشاورزی و باغداری مشغول هستند در کار تولید پارچه و پشم فعالیت میکنند و به گواه اهالی و مردم منطقه بیشتر زنهای این روستا پارچه بافی را بخوبی انجام میدهند و از آن حتی به درآمد هم رسیدهاند.

قصه مردم روستای کلاته خیج به قول معروف سر دراز دارد و سابقه پارچه بافی و ریسندگی در بین اهالی این دیار بر میگردد به صد تا 150 سال پیش ؛ زمانی که مادر و مادربزرگهای امروزه این روستا با استفاده از الیافهای طبیعی و پنبهای نخ درست میکردند. این حرفها را خدیجه غنچه زن جوان اهل کلاته که خود از فعالان در زمینه پارچه بافی است میگوید. او ادامه میدهد: در آن زمان تمام کارهای مربوط به تولید پارچه توسط خود بافنده انجام میشد. برای مثال ابریشم مورد نیازشان را با پرورش کرم ابریشم تهیه میکردند. برای رنگ کردن هم از نیل و روناس که در منطقه ما فراوان است بهره میگرفتند. به گفته خانم غنچه بیشتر لباسهایی را که در زمان گذشته اهالی این روستا میپوشیدند مانند چادر،شلوار، کت و... از صفر تا صد محصول روستا بوده است.

راهی که ادامه یافت

گذر زمان و تغییر زندگی و سلیقههای مردم در کار و نحوه پارچه بافی و اجناس آن تاثیرات اساسی گذاشت. به مرور زمان طرحهای قدیمی و اصیل ایرانی جای خود را به طرحهای جدید میدهد. دستگاههای سنتی تغییر میکند و ابزارهای صنعتی وارد چرخه تولید پارچه میشود. خدیجه غنچه به جامجم میگوید: «ناملایمتیهای گذر زمان بیشتر در رنگ، جنس و کیفیت پارچه خودش را نشان داد. به این شکل که زنان روستای کلاته کم کم از پلی استر و کاموا (الیافهای مصنوعی) به جای پنبه (الیاف طبیعی) استفاده کردند.

ابریشم بهطور کلی از چرخه تولید حذف شد.» او با افسوس ادامه میدهد«رنگ طبیعی به آن زیبایی جای خود را به رنگهای صنعتی و شیمیایی داد. جنس الیافها تغییر کرد.»

برخلاف این تغییرات هنوز هم هنر پارچه بافی در میان زنان این روستا زنده است و خیلی از آنها با حمایتهایی که از طرف خانوادهها و مشتریهای این پارچهها میشود، روزگار میگذرانند.

مشخص است که تعدادی از زنان روستا همت کرده اند و دوباره هنری را که در حال انتقال به استانهای دیگر و از بین رفتن بوده ، زنده کردهاند.

خانم غنچه ادامه میدهد «در حالی که شغل پارچه بافی هنوز در کلاته خیج به درآمد آنچنانی نرسیده است اما با همت زنان غیرتمند روستا و حمایت سازمانهای دولتی و ارگانهای مردمی دوباره پا گرفت والان در خانه اهالی کلاته خیج یک یا دو دستگاه پارچه بافی وجود دارد.»

زنان کلاته معتقدند اگرچه در طرح و کیفیت پارچههای قدیمی تغییراتی ایجاد شده و آنها دیگر از الیاف سابق استفاده نمیکنند‌‌، اما خوشحالند توانسته اند اصالت و کار اجدادی خود را
حفظ کنند.

احیا کردن پارچه ماهوت

سالها بود در کشورمان پارچه ماهوت به شکل سنتی تولید نمیشد،اما ماهوتبا همت خانم غنچه دوباره احیا شد. او در این باره میگوید:«پارچه ماهوت نوعی پارچه پشمینه کلفت پرزدار نفیس است که با توجه به ماهیت سنتی این پارچه، میتوان از آن در تهیه بخشهایی از لباسهای رسمی و سنتی استفاده کرد.»

خدیجه درباره این پارچه و بقیه پارچههای که تولید میکند، میگوید: «خیلی از زنهای پارچه باف روستا ترس فروش نرفتن و به ثمر نرسیدن زحمتهایشان را دارند و این مهم ترین دغدغه پارچه بافهای کلاته است.»

آنطور که او میگوید خیلیها هستند که در روستای کلاته خیج توانایی بافت این پارچه را دارند،اما هزینه و نبود بازار فروش واقعی هنوز بزرگترین ترس و مشکل آنهاست.

مزایای استفاده از پوشاک ارگانیک

پوشاک ارگانیک بهدلیل استفاده از الیاف و پارچههای صددرصد طبیعی، پشم، پنبه، ابریشم، کتان و استفاده از رنگهای طبیعی و گیاهی، برای سلامت پوست بسیار مفید است.

ضدباکتری، ویروس، قارچ و بو براساس برخی آزمایشهای انجام شده استفاده از پوشاک طبیعی و رنگرزی شده با رنگهای طبیعی و گیاهی در مقابل برخی باکتریها مقاوم هستند.

رنگهای گیاهی برخلاف رنگهای شیمیایی،محیط زیست را آلوده نمیکند و پساب و تفاله آنها به طبیعت برمی گردد.

جذب کننده اشعه مضر ماورای بنفش،تحقیقات نشان داده که پوشاک رنگرزی شده با رنگ گیاهی با جذب اشعه مضر UV خورشید باعث محافظت پوست بدن در برابر این اشعه میشود.

پوشاک رنگرزی شده با مواد رنگزای گیاهی از حساسیت و خارش پوستی جلوگیری کرده و باعث نرمی و لطافت پوست میشوند.

خدیجه، نگهبان میراث گذشته

خدیجه غنچه یکی از آن افرادی است که در اتفاقی که دو سال پیش برایش رخ میدهد، دوباره به پارچه بافی روی میآورد. به گفته خودش مانند آتشفشانی که نیمه خاموش بوده دوباره فعال شده است.

بعد از پیشنهادی که از سوی فعالان میراث فرهنگی به او میشود، دوباره کارش را روی پارچه شروع میکند. خانم غنچه میگوید «بعد از آن که محصولات نقطه کوبی من توسط تعدادی از گردشگران و فعالان میراث فرهنگی که به نمایشگاه محصولات عشایری و روستایی آمده بودند خریداری شد، آنها به من پیشنهاد دادند همین هنر نقطه کوبی را روی پارچه پیاده کنم و گفتند حاضرند برای فروش و بازاریابی پارچهها به من کمک کنند. در واقع تراکم پارچههایی که من بافته بودم خیلی بیشتر از بقیه پارچههای موجود بود و همین امر باعث شد پارچه من برایشان جذابتر و بهتر به نظر برسد.»

به این ترتیب خدیجه بعد از مدتها دوباره کار پارچهبافی را شروع کرد. او میگوید: «تصمیم گرفتم از الیاف طبیعی استفاده کنم، اما کار به کندی پیش میرفت به همین خاطر تمام پارچه بافهای روستا به من میگفتند چرا در حالی که میتوانی از نخ استفاده کنی از پنبه استفاده میکنی؟»

اما او بهدنبال زنده کردن هنر و تولید جنسهای با کیفیتی بود که در گذشته توسط زنان روستا بافته میشد به همین دلیل برای رنگ کردن محصولاتش هم از رنگهای طبیعی استفاده کرد روشی که بیشتر اهالی روستا معتقد بودند مناسب نیست و زمانبر است.

در حالی که همه او را منع میکردند و یاد آور میشدند محصولات او مشتری ندارد و کارش زحمت بیشتری دارد، اما خانم غنچه با همت و تلاش فراوان به خواسته خود رسید و حتی برای چند محصول خود نشان ملی استاندارد گرفت.

بهنام اکبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها