اگر سن و سالی داشته باشید حدود سه دهه پیش و دوران قبل از رواج اینترنت را به یاد می‌آورید. تقریبا برای انجام هر کاری از خرید روزمره گرفته تا پرداخت قبض آب و برق باید از خانه خارج می‌شدید. سر بیشتر چهارراه‌ها پلیس ایستاده بود و با حرکات دست، آمد و شد خودروها را کنترل یا در بهترین حالت تغییر رنگ لامپ‌های چراغ‌های راهنمایی و رانندگی را برای چند ساعت به‌صورت دستی برنامه‌ریزی می‌کرد. هر روز صف‌های طولانی برای خرید هر چیزی از نفت گرفته تا شیر و پنیر در هر جایی برقرار بود.
کد خبر: ۱۱۲۹۲۴۳
چگونه شهر هوشمنـد می‌شود

اما حالا اوضاع حتی در شهرهای کوچک و روستاها هم تفاوت زیادی کرده است. این روزها به مدد رایانه و دسترسی به اینترنت، تغییر زیادی را در سبک زندگی خود شاهدیم. آن قدر که گاهی اوقات بدون نگرانی از همراه نداشتن پول نقد، با اتکا به کارت بانکی الکترونیک خود میتوانیم از خانه خارج شویم و انبوهی از کارهای متنوع و پیامرسانیها و کسب اطلاعات متنوع را با گوشی خود انجام دهیم. حتی از طریق گوشی میتوانیم بهطور لحظهای وضع ترافیک خیابانها را کنترل و بهترین مسیر حرکت را انتخاب کنیم. در پارکها بسیاری از چراغها را میبینیم که با انرژی خورشیدی نیروی برقشان تأمین میشود و به صورت برنامهریزی شده و متناسب با تاریکی هوا روشن میشوند. اما فراتر از این اتفاقات هم ممکن است؟! آیا به مدد زیرساختهای ارتباطی و فناوریهای روز میشود تئوریهایی که برای حملونقل بهتر، رفاه بیشتر، ارتقای سطح سلامت و اداره کمهزینهتر شهرها در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در قالب یک سیستم کل تحت مدیریت شهری موثر میتواند اجرایی شود را به واقعیت تبدیل کرد؟ آیا میشود کاری کرد شهروندان در این فرآیند نقش جدیتری داشته باشند و برای بهبود سطح زندگی خود و افزایش کیفیت مدیریت شهر نقش موثرتری ایفا کنند؟

اکنون شهرها را باید در قالب سیستمی پیچیده در نظر گرفت که اجزای آن شامل شهروندان، مشاغل گوناگون، حملونقل، نظام سلامت، زیرساختهای تأمین انرژی، ارتباطات، خدمات شهری و... مجموعهای در هم تنیده را تشکیل میدهند. امروزه از اصطلاح شهر هوشمند (Smart City) برای چنین کلانسیستمهایی استفاده میشود که تحت مدیریتی هوشمند اداره میشود تا از قابلیتهای موجود در شهر و شهروندان به بهترین شکل برای تأمین نیازهای شهر و خدماتدهی به آنان بتوان استفاده کرد.

امروز حرکت به سمت شهر هوشمند ضرورتی اجتنابناپذیر است که همه ارکان جامعه باید برای رسیدن به آن همکاری و همیاری ویژهای داشته باشند و دست در دست یکدیگر دهند تا بتوانند گامهای تحقق آن را بسرعت بردارند. یکی از موضوعات راهبردی چهارگانه شهرداری تهران در کنار راهبردهای مناسبات مدیریت شهری با حاکمیت، حکمروایی خوب شهری و مدیریت منابع و مصارف، موضوع هوشمندسازی شهر و شهرداری تهران است. در چشمانداز شهر در افق 1404، ده شاخص کلیدی برای شهر تهران مشخص شده است که یکی از شاخصهای آن «تهران، شهری هوشمند دانش پایه و نوآور» است و شهرداری موظف است برای رسیدن به آن برنامههای عملیاتی و اجرایی خود را طرح ریزی کند و انجام دهد.

برای بررسی مفاهیم شهر هوشمند، ارائه گزارشی از فعالیتهای انجام شده و معرفی برنامههای پیشرو و همچنین بررسی نمونههای موفق در جهان با مشورت کارشناسان بینالمللی این حوزه، سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران، همایش و نمایشگاه «تهران هوشمند» را در روزهای 13 و 14 اسفند با حضور صاحبنظران، فناوران و کارشناسان داخلی و خارجی در محل برج میلاد تهران برگزار کرد. برای آشنایی بیشتر با ظرفیتها و چالشهای تحقق آرمان تهران هوشمند با چهار کارشناس مدعو این رویداد از موسسه فناوری اتریش و پروژه اسمارت آمستردام در محل هتل پارسیان اوین، محل اقامت این مهمانان به گفتوگو نشستیم. در ادامه خلاصهای از این میزگرد یک ساعته پیش روی شما قرار گرفته است.

در حال حاضر ایده شهرهای هوشمند در اتحادیه اروپا تا چه حد به دورنمای از پیش تعیین شده خود نزدیک شده است؟

ورماست: ایده شهرهای هوشمند سه شاخه اصلی دارد. در شاخه اول سعی میکنند شهرهای هوشمند را طوری طراحی کنند که مردم زندگی بهتری داشته باشند و سطح رفاه بیشتری در شهرها حکمفرما شود. دومین شاخه این است که با بهرهگیری از فناوری سعی میکنند اقتصاد شهر را بهتر، موثرتر و رقابتیتر اداره کنند و مشاغل رونق داشته باشند. شاخه سوم، حرکت به سوی توسعه پایدار با بهرهمندی از هوای سالمتر و با آلودگی کمتر است. بسیاری از شهرهای اروپایی در این زمینه فعال هستند. وین یکی از شهرهای پیشروی جهان در این حوزه است که به بسیاری از تعهداتش دست یافته است، هرچند هنوز کار تمام نشده و زمانبر است. هفت سال است وین بهعنوان بهترین شهر هوشمند از نظر کیفیت زندگی در دنیا شناخته شده و علت این است که استراتژیهای تحقق یک شهر هوشمند در وین مورد مطالعه و سپس اجرا قرار گرفته است. آمستردام نیز در این زمینه، فعالیتهای زیادی انجام داده و راهبردهای زیادی را در پیش گرفته است.

وقتی از شهر هوشمند صحبت میکنیم، غالبا ذهن مردم به سمت اینترنت و مشکلات آن معطوف میشود. برای رسیدن به یک شهر هوشمند بجز اینترنت پرسرعت و باکیفیت به چه زیرساختهای دیگری نیاز است؟

نئوبرت: اگر چه فناوری اطلاعات نقش مهمی در توسعه شهر هوشمند ایفا میکند، اما تنها نقش را به عهده ندارد. در یک شهر به زیرساختهای شهری نیاز داریم که به شهرسازی ما مربوط میشود. باید سعی کنیم در کل محیط بهتر و فضای سبز بیشتری برای زندگی شهروندان ایجاد کنیم تا رفتوآمد هر چه بیشتر تسهیل شود. باید به این مهم توجه کنیم که راهحلهایی ارائه کنیم که باعث ایجاد شغل بیشتری شود. در واقع همه عناصر اعم از فناوری، محیطزیست، اقتصاد، فناوری اطلاعات، معماری، شهرسازی و بسیاری از عناصر مشابه کنار یکدیگر قرار بگیرد تا به یک شهر هوشمند برسیم.

بنابراین قاعدتا برای رسیدن به شهر هوشمند لازم است هر چه بیشتر از زندگی مبتنی بر سوختهای فسیلی به سویی حرکت کنیم که منابع انرژی خود را از انرژیهای سبز و تجدیدپذیر تأمین کنیم. با چه سیاست و ترفندی میتوان مسئولان و مردم در کشورهای خاورمیانه و از جمله ایران را که تا حد زیادی به سوختهای فسیلی وابسته هستند به سمت استفاده از انرژیهای سبز سوق داد؟

ورماست: بهترین راه این است که بیاییم از شبکههای انتقال انرژی هوشمند (Smart Grids) استفاده کنیم. به این صورت که انرژی از منابع تجدیدپذیر در محل تولید شده و در همان محل ذخیره شود. ما در آمستردام زبالهها را درجهبندی و تقسیمبندی کرده و از آن سوخت و انرژی تولید میکنیم. اینها اکنون یکی از منابع مهم تولید انرژی ماست. به وسیله این انرژی سعی میکنیم حملونقل را اداره و انرژی خانهها را تأمین کنیم. این کار را ما در آمستردام انجام دادیم و البته تا حد زیادی از طریق آموزش عمومی مردم این فرآیند محقق میشود. باید مردم را آموزش داد تا همه زبالهها را تفکیک و به شیوهای جدید که قابلاستفاده به عنوان منبع انرژی باشد، ذخیره کنند. اکنون در آمستردام انرژیای که از این راه به دست میآید برای تأمین انرژی مورد نیاز در حملونقل استفاده میشود. ما از طریق اعمال سیاستهای مختلف مالیاتی سعی کردیم شهروندان را تشویق کنیم هر چه بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر برای تأمین انرژی مورد نیاز خود در خانه و محل کار استفاده کنند.

قاعدتا در کشورهای نفتخیز خاورمیانه دولتها مایل نیستند با افزایش مالیات، نارضایتی در شهروندانی ایجاد کنند که به علت همان نفتخیزی میانه خوبی با پرداخت مالیات ندارند. دولتها را چطور میشود وادار کرد ذهنیت حرکت به سوی انرژیهای سبز را در اداره کشور داشته باشند؟

ورماست: من فکر میکنم این به یک چارچوب قانونی نیاز دارد تا زمینه ایجاد این تغییر را مهیا کند. برای تشویق مردم به استفاده از انرژیهای نو و به اشتراک گذاشتن آن با دیگران باید از مسیر قانون و آموزش استفاده کرد.

اطمینان: میشود از تجربه آلمان در این زمینه استفاده کرد. در آلمان از طریق فرهنگسازی مردم را به این سو سوق دادند کسی که میتواند انرژی خانه خودش را در محل از طریق انرژیهای تجدیدپذیر تامین کند، فرد فرهیخته و فهمیدهای است و این به یک ژست اجتماعی تبدیل شده درست مثل حالتی که تودههای مردم با استفاده از محصولات برندی خاص مایلند برای خود وجهه اجتماعی شیک و با پرستیژی ایجاد کنند، سیاستگذاریهای این حوزه نیز بتدریج استفاده از انرژیهای نو و تجدیدپذیر در خانه خودشان برای مردم را به یک ارزش اجتماعی تبدیل کرد. به این صورت هر کسی که میتواند در خانه خودش انرژی بیشتری تولید کند، این موضوع برای آن فرد مایه افتخار خواهد بود. ما با فرهنگسازی در کشور میتوانیم مردم و مسئولان را به این سو سوق دهیم. مردم ایران به فرزندان خود اهمیت زیادی میدهند و دوست دارند بچههایشان در آینده در کشوری سالم با هوایی خوب و آیندهای روشن زندگی کنند. مسلما اگر ما به همه توضیح دهیم انرژیهای سبز و ایدههای شهر هوشمند به نفعشان است، قطعا به این سمت حرکت خواهیم کرد. وقتی باور داشته باشیم شهر امروز ما، هم به ما تعلق دارد و هم به نسلهای آینده، در این صورت روند برنامهریزی و زندگی ما در شهر متفاوت خواهد بود.

وقتی با شرکتهای فعال در حوزه انرژیهای نو صحبت میکنیم میبینیم به علت ارزانتر بودن سوختهای فسیلی در تولید برق، شانس رقابت بالایی برای ارائه برق تولیدی با صفحههای خورشیدی ندارند. در حالی که گرانکردن سوختهای فسیلی و تورم و نارضایتی اجتماعی که در نتیجه آن ایجاد میشود نیز راهکار مناسبی به نظر نمیرسد. آیا در جایی از دنیا این تجربه را داشتهایم که یک کشور نفتی با گران کردن سوخت یا اعمال مالیات توانسته باشد تجربه خوبی از حرکت به سوی انرژیهای تجدیدپذیر از خود نشان بدهد؟

ورماست: من به طور خاص مثال خوبی در خاورمیانه سرغ ندارم.

نئوبرت: اصولا باید از طرف دولت، چنین سیاستی انجام شود. عربستان سعودی و امارات عربی متحده سعی کردهاند در این زمینه کارهایی انجام دهند. اما همه کارها دولتی بوده و البته معمولا از بانک جهانی و نهادهای مشابه در این زمینه وام گرفتهاند تا بتوانند مردم را تشویق به استفاده از انرژیهای نو کنند.

نویمن: در این زمینه میتوان مثل چین عمل کرد. به این ترتیب که شهروندان را آموزش دهیم و توجیه کنیم برای بهبود کیفیت هوای شهر لازم است از خودروهای برقی بیشتر استفاده کنند. در این صورت شهروندان به خاطر خودشان و فرزندانشان احتمالا در جهت سیاستی که تعیین کردهایم، حرکت میکنند. صنعت هم با این سیاست و تعقیب تغییر ذائقه و تمایل مردم، قاعدتا به این سو بیشتر حرکت و سرمایهگذاری میکند. این فرآیند در ایران هم میتواند اتفاق بیفتد.

در بحث توسعه شهر هوشمند با پدیده کلاندادهها (Big Data) نیز روبهرو هستیم. انواع اطلاعات جمعآوری شده از شهروندان با فناوریهای روز میتواند مورد بررسی قرار گیرد و اطلاعات آماری متنوعی برای برنامهریزی شهر در اختیار مدیران شهری قرار گیرد. با این حال بسیاری از شهروندان در این خصوص ممکن است نگرانیهایی از حیث انتشار اطلاعات خصوصی و نقض حریم شخصی خود داشته باشند. این نگرانی را چطور میتوان برطرف کرد؟

ورماست: بهطور کلی دولت باید از حریم خصوصی شهروندانش حفاظت کند و اطمینان و ضمانت لازم را به مردم بدهد که از بابت ارائه اطلاعاتشان در قالب کلاندادهها نگرانی نداشته باشند. باید به مردم آگاهی داد با در اختیار قراردادن اطلاعاتشان چه مزایایی نصیبشان خواهد شد و در این صورت است که مشارکت عمومی را جلب خواهیم کرد.

اطمینان: بهطور کلی در همه شهرهای هوشمند همیشه لازم است به مردم آموزش بدهیم و مشارکتشان را جلب کنیم. بدون مردم شهر هوشمند معنی ندارد. شهر برای مردم است و این مردم هستند که میتوانند شهر را اداره کنند. در غیر این صورت موفقیتی نخواهیم داشت. این مسیری است که در تمام جهان در حال رخ دادن است. شهر ما در سالهای گذشته ساخته شده است، در حالی که ما امروزه مدام در حال تغییر و پیشرفت هستیم. پس شهر قدیمی ما نمیتواند بدون تغییر بماند. اما این تغییر باید با مشارکت دولت و مردم اتفاق بیفتد و با استفاده از مشورت متخصصان انجام شود. ما در ایران عادت داریم به محض این که اصطلاحی را از خارج مرزها میشنویم خود را متخصص در آن اعلام کنیم. در صورتی که ما وارد آن حوزه نشدهایم و مشکلاتش را نمیشناسیم.

نباید خود را بینیاز از مشورت دیگران بدانیم و در عوض سعی کنیم چرخ را خودمان از اول اختراع کنیم. در این صورت ممکن است مثلا در همین حوزه سیاستگذاری برای رسیدن به تهران هوشمند شکست بخوریم و آن وقت تصور کنیم این ایده اشکال داشته که نتوانستهایم محققش کنیم. در صورتی که اگر سراغ متخصصانی برویم که این ایده را عملیاتی کردهاند به احتمال خیلی زیاد موفق خواهیم بود.

عمدهترین مشکل تهران که فکر میکنیم در صورت تبدیل شدن به شهری هوشمند تا حد زیادی برطرف خواهد شد، چیست؟

ورماست: ترافیک چیزی است که در تهران می‌‌تواند با هوشمندشدن حل شود. باید مردم را تشویق کرد با توسعه سامانههای حملونقل عمومی از خودروی شخصی کمتر استفاده کنند. به سمت استفاده اشتراکی از خودرو، اتوبوسهای برقی و استفاده از خودروهای الکتریکی، هیبریدی و هیدروژنی هر چه بیشتر حرکت کنند. اتوبوسهایی که در تهران کار حمل و نقل عمومی را انجام میدهند، اتوبوسهای روزآمد و مدرنی نیستند. قاعدتا بهتر است از اتوبوسهای برقی مدرن در این زمینه استفاده شود.

نویمن: من هم موافقم ترافیک مشکل مهم این روزهای تهران است. امروز با مدیرانی از شهرداری تهران صحبت میکردم و متوجه شدم آنها ایدههای خوبی دارند که نیاز به سرمایهگذاری بالایی ندارد و عمدتا از طریق توسعه فناوریهای دولت الکترونیک محقق میشود. من از جزئیات دقیق و کیفیت اجرای این ایدهها اطلاعی ندارم، ولی دستکم میتوانم بگویم ایدههای خوبی بود و امیدوارم اجرایی بشود. در این خصوص خوشحال میشویم بتوانیم تجربههای خودمان را در اختیار مدیران شهری در ایران قرار دهیم.

نئوبرت: ما امروز بیشتر وقتمان در سفرهای درون شهری گذشت. چیزی که من دیدم این بود که فضا برای پیادهروی شهروندان در تهران فوقالعاده محدود است، فضای سبز خیلی محدود است و تصور میکنم با توسعه فناوری و توجه به الگوهای جدید شهرسازی در قالب شهر هوشمند، تهران بتواند پیشرفت قابل توجهی کند و شهروندان به رفاه بیشتری برای زندگی در این شهر دست پیدا کنند. در این صورت فضاهای سبز و فضاهای مناسب برای پیادهروی و انجام فعالیتها به صورت حساب شده طراحی خواهد شد و مردم از طریق فناوریهای حمل و نقل جدید میتوانند سرعت بیشتری در سفرهای درون شهری داشته باشند.

اطمینان: ما مشکلات متنوعی درتهران داریم. باید به مردم نشان بدهیم اگر تغییراتی در معماری، شهرسازی و ساختمانسازیهای خودمان بدهیم ـ که از نظر فناوری قدیمی شدهاند و انرژی زیادی مصرف میکنند ـ و پایش پیوسته آنها، در این صورت میتوانیم انرژی تولید کنیم که نفع اقتصادی آن در نهایت به مردم خواهد رسید.

این یعنی باید خود را مهیای تغییرات اساسی در سبک زندگی خود در شهر بکنیم؟

نئوبرت: نه! ما نمیخواهیم سبک زندگی مردم را تغییر دهیم. بلکه میخواهیم محیطی ایجاد کنیم که مردم در آن راحتتر زندگی کنند. شهر هوشمند، ماشینی است که کمک میکند مردم راحتتر در شهر حرکت کنند. مردم قرار نیست به ماشینهای شهر هوشمند
تبدیل شوند.

ورماست: من در پایان فقط تأکید میکنم بر توجه به آموزش و مفهوم گردش آزاد اطلاعات در تحقق زیرساختهای شهر هوشمند. چون در این صورت است که جلب اطمینان و مشارکت مردم برای مدیریت شهر را خواهیم داشت و میتوانیم با تکیه بر فناوری روز، شهر را به طور هوشمند اداره کنیم.

شهر هوشمند، چگونه شهری است؟

با اینکه چند سالی است از این اصطلاح و تئوریهای ناظر بر آن برای مدیریت بسیاری از شهرهای فناوریمحور جهان استفاده میشود، با این حال هنوز شناسایی جنبههای مختلف آن به عنوان یک اصل در مدیریت نوین شهرها به بررسی جزئیات و مطالعه و تحقیق بیشتر نیاز دارد. در این مسیر، تعاریف مختلفی از طرف اندیشمندان این حوزه برای شهر هوشمند ارائه شده است؛ از جمله این که شهر هوشمند، مکانی ممتاز برای توسعه پایدار اقتصادی، صنعتی و ... بوده که در آن به مسائلی مانند ترافیک، مصرف انرژی، آلودگی تخریب سرزمین، به روزرسانی و بهینهسازی زیرساختهای شهری، بهبود کیفیت زندگی و... از طریق رویکرد نوآورانه و سیستماتیک، بر اساس ارتباط و تبادل اطلاعات با هدف بهینهسازی فرآیندهای مدیریت شهری پرداخته میشود.

در تعریفی دیگر آمده است: شهری هوشمند است که سرمایهگذاری در سرمایههای انسانی و اجتماعی و زیرساختهای ارتباطی از جمله حمل و نقل و همچنین زیرساختهای مدرن مانند فناوری ارتباطات که باعث رشد پایدار اقتصادی و کیفیت بالای زندگی میشود، با مدیریت صحیح منابع طبیعی از طریق مدیریت مشارکتی مردم در آن انجام پذیرد.

همچنین گفته میشود بر اساس مدیریت شهری، شهری هوشمند است که قادر به پیوند سرمایه فیزیکی با سرمایه اجتماعی به منظور توسعه خدمات بهتر و زیرساختهای لازم در یک شهر بوده و تنها در این صورت است که مدیران شهری و استانی قادر به تجمیع فناوری، اطلاعات و دیدگاه فرهنگی و اجتماعی بر حسب یک برنامه منسجم و بهبود خدمات شهری خواهند بود.

براساس نگرش و تفکر سیستمی، شهر هوشمند یک کلانسیستم تشکیل شده از زیرسیستمهای شهری است. به عبارت دیگر، با ترکیب و تعامل بسیاری از مجموعههای شهری مانند سازمانها، شرکتها، دانشگاهها، شهروندان و... همچنین مجموعهها و زیرسیستمهای مستقل هوشمند در هر شهر، سیستم پیچیده بزرگی تشکیل میشود که به آن شهر هوشمند میگویند.

اجزای تشکیلدهنده شهر هوشمند و مزایای آن

در شهرهای هوشمند که زیرساختهای الکترونیک در تاروپود آن مد نظر قرار گرفته، قرار است نیازهای متنوع شهروندان با استفاده از آخرین فناوریهای روز و به شیوهای هوشمندانه تأمین شود. در این مسیر توسعه فناوریهای ارتباطی نقشی کلیدی در تحقق شهری هوشمند ایفا میکنند. حاکمیت هوشمند، انرژی هوشمند، ساختمان هوشمند، حملونقل هوشمند، زیرساخت هوشمند، فناوری هوشمند، سلامت و مراقبتهای بهداشتی هوشمند و از همه مهمتر شهروند هوشمند، معیارها و مؤلفههای اصلی تشکیلدهنده یک شهر هوشمند محسوب میشوند. این چشماندازی است که از شیوه اداره و مدیریت شهرها در آیندهای نهچندان دور میتوان پیش چشم بشر امروز قرار داد.

در چنین شرایطی است که میتوان به رفع مشکل ترافیک، ایجاد اشتغال موثر و باکیفیت، تأمین انرژی به شیوههای دوستدار محیطزیست و مبتنی بر توسعه پایدار و در یک کلام حل مشکلات شهرنشینی و پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی شهر امیدوار بود. در چنین شهری مدیران با بهرهگیری از زیرساختهای ارتباطی و فناورانه بین زیرمجموعههای تشکیلدهنده کلانسیستم شهر میتوانند مدیریت موثرتری بر عملکرد روانتر و بهینهتر اجزای گوناگون شهر اعمال کنند. چیزی که همیشه آرمان مدیریت شهری در همه کشورها و در تمام دوران بوده است.

کاظم کوکرم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها