حلبی‌آبادهای حاشیه شهر، گورستان زایدات و کارگاه‌های چرک و به هم ریخته، اصلی‌ترین مکان‌هایی است که برادران محمودی برای روایت قصه‌هایشان انتخاب می‌کنند اما به مدد نورپردازی، قاب‌بندی و هارمونی عناصر بصری از دل چنین فضاهایی، زیبایی استخراج می‌کنند و به تماشا می‌گذارند.
کد خبر: ۱۱۰۹۷۸۸
ریشه در خاک خانواده

بارها زیبایی از این جنس را در کارگاه مبل‌سازی سریال «سایه‌بان» هم دیده‌ایم یا حتی در خانه‌های کهنه و فرسوده‌ قهرمانان این اثر، اما آنچه در این بسترهای آلوده جوانه می‌زند فقط نماهای زیبا و هنرمندانه نیست، چرا که آفرینش زیبایی در این آثار به نماها و تصاویر ختم نمی‌شود بلکه به معنا و مفهوم صحنه‌ها و عمق روابط شخصیت‌ها هم سرایت می‌کند.

سهم سایه‌بان از زیبایی، گرمی و مهری است که در روابط بین اعضای خانواده‌ها بروز می‌کند. این سریال قصه چند خانواده را به موازات هم روایت می‌کند که خانواده سهراب و سعید در مرکز و محور قرار دارند و در کنار آنها شاهد مناسبات خانواده قربان، آرمان، ناصر، صباحی و حتی غفور هستیم. این خانواده‌ها مثل هر خانواده دیگری، درگیری‌ها و مشکلات خودشان را دارند. از فاصله و تفاوت بین‌ نسل‌ها گرفته تا معضلات اقتصادی و مالی. اعضای این خانواده‌ها گاهی رخ در رخ هم قرار می‌گیرند یا به هم پشت می‌کنند، اما هر چه هست در هیچ خانواده‌ای کسی بی‌تفاوت از کنار دیگری عبور نمی‌کند!

مادر خانواده مظهر مهر است و تربیت و تدبیر و رشد و بالندگی، حتی اگر سواد چندانی نداشته باشد همچنان که رعنا (پریوش نظریه) هست یا تجسم نگرانی و دلشوره و دغدغه‌های مادرانه مانند مهشید (رویا جاویدنیا). پدر، ستون خانواده‌ و حامی است چه پیر و فرتوت باشد مانند پدر سعید (محمد عمرانی) یا ورشکسته و گرفتار مانند صباحی (علی اوسیوند) یا حتی اگر چهره در نقاب خاک کشیده باشد مانند پدر سهراب که مزارش، سنگ صبور پسرانش شده است. اما دختر خانواده، گل سرسبد خانه است و عزیز دل. دختر اگر مانند سارا (افسانه کمالی) هنوز دختر خانه باشد و مجرد یا اگر همچون نسترن (هستی مهدوی) به خانه بخت رفته باشد در هر صورت به غنچه‌ای می‌ماند که مراقبت از او برای برادران مسجل و متقن است.

برادری هم حکایت جذابی است در سریال سایه‌بان، چه وقتی سرکشی‌ و عصیانگری بابک (علیرضا جعفری) را در کنار افتادگی و نجابت سهراب (مجتبی پیرزاده) نمایش می‌دهد و از حمایت‌های برادرانه می‌گوید و چه وقتی که راوی خودخواهی سعید (محمد ولی‌زادگان) و همراهی و اطاعت برادر کوچک‌ترش، حمید (سینا مهراد) می‌شود.

خانواده یا همان سایبان در سریال سایه‌بان، تعریف اصیلی دارد و برآمده از نگاه و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی است. آدم‌های این سریال ریشه در خاک خانواده دارند و خانواده از نوع «سایه‌بان» مهر و قهر را در کنار هم نمایش می‌دهد. این سریال در کنار تفاوت‌ها و تضادهای بین نسل‌های دیروز و امروز از نشان دادن عشق و مهربانی پروایی ندارد. اعضای هر خانواده گرچه به دلیل تضاد و تفاوت‌های نگاه و نگرش با هم اختلاف پیدا می‌کنند و حتی با هم درگیر می‌شوند، اما زبان ابراز عشق دارند و از مهرورزی طفره نمی‌روند.

دوستت‌دارم‌ گفتن‌ها، درد دل کردن‌ها، حرف‌زدن‌ها و سبک‌شدن‌ها در کنار معضلات و مشکلات ریز و درشت، دغذغه‌ها و گرفتاری‌‌های هر خانواده، درست همان کارکردی را دارد که قاب‌بندی‌ها و نورپردازی‌ها در مکان‌های چرک و به‌هم ریخته.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها