داوود فتحعلی‌بیگی از کتاب تازه‌اش درباره شبیه‌خوانی و تعزیه می‌گوید

از ظهر عاشورا تا آزمون سیاوش

داوود فتحعلی‌بیگی، شمایل تمام‌نمای پژوهشگری فداکار است؛ هم از این رو که سر برگریبان تحقیق فروبردن، فی‌نفسه فعلی فداکارانه است و هم به این دلیل که او بر حوزه‌ای متمرکز شده که کمترین توجه‌‌ها را در هنرهای نمایشی به خود مشغول دارد.
کد خبر: ۱۰۹۰۵۷۸
از ظهر عاشورا تا آزمون سیاوش

دکتر تئاتر، چهاردهه است مصرانه در حال احیا و محافظت از سنت‌های نمایشی ماست؛ آن‌قدر در این راه ممارست و مداومت به خرج داده که تا نامش به میان می‌آید، کنارش نمایش آیینی و سنتی هم ردیف می‌شود، گویی این دو عنوان، جدای از هم قطعه‌ای از یک پازل مهم را از دست‌رفته می‌بینند. با این سن و سال، هر روز از غربی‌ترین منطقه کرج به پایتخت می‌آید تا از چهار پیراهنی که در نمایش آیینی بیشتر از بقیه پاره کرده برای دانشجویان و هنرجوهایش بگوید. فتحعلی‌بیگی علاوه بر دبیری چندین دوره از جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی، تدریس در دانشکده‌های تئاتر، کارگردانی چندین و چند نمایش خاطره‌انگیز و بازی‌های گاه و بیگاهش در تلویزیون و سینما، مولف چند کتاب مهم اعم از نمایشنامه به سبک‌های سنتی و نیز پژوهش‌هایی ارزشمند در این حوزه است. تازه‌ترین کتابی که او در این باره منتشر کرده، «آشنایی با مبانی شبیه‌خوانی» است؛ کتابی آموزشی که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده و می‌تواند مرجعی برای مطالعات در این حوزه شود.

با داوود فتحعلی‌بیگی در حالی به گفت‌وگو نشستیم که این روزها مشغول نگارش «اصول و مبانی نمایش‌های تخت‌حوضی» است تا در ادامه آثار پژوهشی‌اش به یکی دیگر از انواع نمایش‌های سنتی هم پرداخته باشد. گفت‌وگوی ما با او متمرکز بر کتاب «آشنایی با مبانی شبیه‌خوانی» است.

امسال، ظاهرا سال به ثمر رسیدن بسیاری از تلاش‌های شما در نوشتن است. شهریورماه اخیر چند نمایشنامه‌تان پس از سال‌ها منتشر شد و حالا هم که کتاب «آشنایی با مبانی شبیه‌خوانی...»

بله، چهار نمایشنامه‌ام را شهریورماه انتشارات بنگاه ترجمه و نشر پارسه همزمان با برپایی جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی منتشر کرد؛ «انسانم آرزوست»، «تخت و خنجر»، «مبارک و خاتون پرده‌نشین» و «رام‌کردن زن سرکش». «تخت و خنجر» را با الهام از چند فراز کوتاه از فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر تنظیم کردم و نمایشنامه «مبارک و خاتون پرده‌نشین» را با الهام ازداستان زن پارسا از حکایت‌های عطار نیشابوری در الهی‌نامه اقتباس کرده‌ام. همچنین نمایشنامه «انسانم آرزوست» بحث انتظار را مدنظر قرار می‌دهد.

معتقدم اگر کسی مدعی انتظار امام زمان(ع) است باید هم حامی عدالت باشد و هم به عدالت تن دهد. وقتی باورمان این است که امام زمان(ع) زنده و از نظرها غایب است باید به وظیفه‌مان درست عمل کنیم. اگر قرار است از او تبعیت کنیم باید در غیاب هم اطاعت کنیم، چراکه امام زمان نه قرار است دین جدیدی بیاورد و نه مذهب جدید، بلکه قرار است دنیا را بر اساس معیارهای قرآن و سنت پیامبر پر از عدل و داد کند.

اما کتاب جدیدتان در حالی منتشر می‌شود که اخیرا پژوهش‌هایی مشابه انجام شده است. در این کتاب به چه تفاوت‌هایی فکر کرده‌اید. کتاب درباره تعاریف و مفاهیم است؟

البته این را بگویم که درباره آموزش هنر شبیه‌خوانی، مدرسه‌ای نداریم. حتی یک رشته تئاتری تحت عنوان نمایش‌های آیینی و سنتی نداریم. فقط دو واحد آشنایی با تعزیه در دانشکده‌های تئاتر تدریس می‌شود. من بیش از 20 سال است در دانشکده تئاتر همین دو واحد را تدریس می‌کنم. از سال 1356 تا امروز در این حوزه پژوهش کرده‌ام، هم به صورت میدانی و هم کتابخانه‌ای. درست است کتاب در این باره چندان هم کم نیست، اما مجموع کم و کاستی‌های آموزشی، انگیزه‌ام برای نوشتن این اثر بود. ما در زمینه هنر شبیه‌خوانی تعدادی اثر داریم؛ اما جز متون تعزیه، مباحث نظری به 20 کتاب هم نمی‌رسد. هیچ‌کدام هم وجه آموزشی ندارد. این در حالی است که برای دانشجویان تئاتر، باید از منظر نمایش به شبیه‌خوانی نگاه کنیم. البته کتاب من هم مطمئنا دچار کم و کاستی‌هایی هست چون من در همه بخش‌هایش تخصص ندارم. مثلا باید به فلسفه و زیربناهای اندیشه فلسفی در هنر شبیه‌خوانی هم پرداخت یا به موسیقی در آن. دوستان دیگری در این موارد تحقیق کرده‌اند و کتاب‌ها آماده چاپ است.

عموم مردم تصور می‌کنند تعزیه و شبیه‌خوانی، صرفا به خود واقعه عاشورا می‌پردازد، در حالی که شما در این کتاب، مثلا به تعزیه سیاوش هم پرداخته‌اید. اما چرا این شبیه‌خوانی‌ها اجرا نمی‌شود؟

تعزیه به شکل کنونی‌اش عمری بیش از 300 سال دارد و در این مدت، تحولات متعددی را از سر گذرانده است. هم در قلمرو مضامین تحول پیدا کرده، هم در قلمرو ادبیات و... . یکی از تحولات در مضامین و قصص این است که رفته‌رفته از تعزیه‌های عاشورایی به تعزیه‌هایی رسیده‌ایم که به وقایع پیش و پس از کربلا می‌پردازد. این تحول تا جایی گسترش پیدا کرده که به وقایع همزمان تعزیه‌خوانان دوران قاجار هم می‌رسیم. مثل قتل قائم‌مقام و امیرکبیر. قصص عرفانی و تاریخی و حماسی مثل آزمون سیاوش هم که با الهام از شاهنامه فردوسی نوشته شده، وارد قلمرو شبیه‌خوانی شده است. اما شبیه‌خوانان از هر قصه‌ای خواسته‌اند الهام بگیرند، از نو آن را نوشته‌اند. تعزیه آزمون سیاوش با این‌که متاخر است، بسیار کم اجرا شده. اخیرا البته در جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی اجرا شد و با این‌که مربوط به دوران معاصر است، اما از آنجا که مقوله شبیه‌خوانی رو به فراموشی رفته، اینها‌ هم مسکوت مانده‌اند. در حالی که چنین آثاری، خود طلیعه نمایش موزیکال ایرانی بوده‌است.

شما ساختارهای متفاوتی برای تعزیه قائل هستید. اگر بخواهید به‌صورت خلاصه آنها را صورت‌بندی کنید، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

در پیشینه نمایشی ما کهن‌ترین پدیده، نقالی است. طبعا تفاوت نقالی با قصه‌گویی در این است که اجرایی و مبتنی بر نمایش است. همان قرار و قاعده‌های نقالی در تعزیه و تخت حوضی هم شکل می‌گیرد، البته با کمی تغییر. نقال درباره سوم شخص حرف می‌زند و در تعزیه هر کس روایت خودش را می‌گوید؛ خودش را معرفی می‌کند، احوالات درونی و بیرونی‌اش را می‌گوید و از تصمیماتی که می‌خواهد بگیرد، صحبت می‌کند. همه اینها جلوه‌ای از روایت است که تغییر شکل داده. اینها در راستای هم است. از این رو به لحاظ دراماتیک می‌توان قائل به چهار ساختار بود. ابتدا ساختار جدلی که در این کتاب آن را شبه ارسطویی هم نامیده‌ام. در تعزیه وحدت موضوع داریم، اما وحدت زمان و مکان نداریم. در ساختار جدلی اما تضاد، کشمکش، جدال بین خیر و شر را می‌بینیم. ساختار دیگر، نمایش در نمایش است. این هم تحت تاثیر قصه‌گویی هزار و یک‌شب است. یک ساختار دیگر، گوشه‌گوشه است؛ در این ساختار، قصه‌های فرعی را شخصیت اصلی به هم وصل می‌کند. ساختار آخر مرثیه است. در این نوع، جدل و کشمکشی نیست و فقط درباره مصیبتی سخن به میان می‌آید.

از تعزیه‌ها در خاطره‌های کودکی تا مبانی آموزشی

همه ما از کودکی تا کنون، روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی را با تعزیه‌های کوچک محلی در خاطر داریم؛ هنری که سال‌به‌سال رو‌به افول است و همگان در مرثیه‌اش به عزا نشسته‌اند. داوود فتحعلی‌بیگی اما اغلب به جای این که صرفا غر بزند، دست به کار می‌شود و برای احیا و حفظ آن تلاش می‌کند. از او می‌پرسیم، کتاب «آشنایی با مبانی شبیه‌خوانی»اش حالا بیشتربه درد چه کسانی می‌خورد. او در این باره می‌گوید: «در این کتاب سعی کرده‌ام مطالب را ساده و روان بگویم. برای آشنایی با مبانی هنر شبیه‌خوانی، این کتاب تا حدودی نیازهای مخاطبش را رفع می‌کند. برای دانشجویان هم کتابی مرجع می‌تواند باشد، چرا که مبحث تعزیه و تئاتر روایی را هم آورده‌ام که در دانشکده‌ها درباره آن هیچ سخنی به میان آورده نمی‌شود. با این حال همه عاشقان تعزیه و شبیه‌خوانی از این کتاب بهره‌هایی خواهند برد.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها