در گفت‌وگو با دکتر عباس خامه‌یار، معاون بین‌الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مطرح شد

اخوانی‌ها؛ سردرگم انتخاب الگو

اخوان‌المسلمین به عنوان بزرگ‌ترین گروه سیاسی سنی پس از برکناری محمد مرسی، رئیس‌جمهور سابق مصر، در سال‌های اخیر شاهد محدودیت شدید فعالیت‌هایش است؛ محدودیت‌های سختی که در طول تاریخ 90 سال فعالیت این گروه کم‌نظیر است. نام رسمی این گروه اِخْوان‌المسلمین به معنای برادری مسلمانان است. اما گاهی اخوان‌المسلمین نیز گفته می‌شود که به معنای برادران مسلمان است. با دکتر عباس خامه‌یار، معاون بین‌الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، درباره شرایط امروز و آینده این گروه گفت‌وگو کردیم.
کد خبر: ۱۰۸۵۸۶۵
اخوانی‌ها؛ سردرگم انتخاب الگو

با برکناری محمد مرسی و ممنوعیت فعالیت اخوان‌المسلمین در مصر، آیا می‌توان کار این گروه را تمام‌شده خواند؟

بحث بررسی جنبش اخوان‌المسلمین و ابعاد آن بحثی بسیار پیچیده، عمیق و نیازمند یک کالبدشکافی جدی است. به طور کلی جنبش اخوان‌المسلمین یک جنبش فکری است و با این بحران‌های پیش‌آمده نمی‌توان آن را تمام‌شده تلقی کرد.

اما در عرصه سیاسی فعالیت این گروه در مصر و دیگر کشورهای عرب بشدت محدود شده است.

این گروه درطول تاریخ فعالیتش با چالش‌های عظیم و بحران‌های متعددی در دوران مختلف مواجه شد از جمله در همان زمان ملک فاروق و سپس در دوران عبدالناصر و حتی در دوران انور سادات و مبارک با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو شد. اما در جریان تحولات جهان عرب، برای اولین‌بار بود که توانست اندیشه‌های اصلاح‌گرایانه خود را به منصه ظهور بگذارند و پس از سقوط مبارک قدرت را به طور نسبی در دست بگیرند و اولین تجربه حکومتی خود را طی این 90 سال تجربه کنند. البته تجربه شکست‌خورده‌ای بود و آنها به دلایل مختلف موفق نشدند ایده‌آل خودشان را محقق کنند.

به نظر شما چرا تجربه آنها موفق نبود؟

عوامل شکست آنها، هم داخلی و هم خارجی بود. عملکرد خودشان و شیوه برخوردشان با مسائل و مشکلات باقیمانده از رژیم گذشته و مسائل مختلف پیش‌رو از یک سو و پاتک کشورهای منطقه و رژیم‌های عربی در برابر تحولات بزرگ منطقه و بیداری اسلامی از سوی دیگر، از جمله این عوامل است. پاتک کشورهای منطقه نهایتا اخوانی‌های ساده‌لوح را وادار به تسلیم کرد و به شکست مقطعی اخوانی‌ها در حکومتداری شد.

باز تاکید می‌کنم این به معنای پایان اخوان نیست. اخوانی‌ها در زمان حکومت ناصر بسیار شکنجه شدند و تحت تدابیر شدید امنیتی بودند به طوری که پس از خروج از زندان‌ها، راهی دشت و کوه و بیابان شدند و به نوعی نطفه گروه‌های تکفیری در آن زمان شکل گرفت. آنها جامعه‌ای را که این گونه فرزندان خود را شکنجه می‌داد، تکفیر کردند و اولین گروه تکفیری آن زمان یعنی گروه التکفیر و الهجره را تشکیل دادند. این امر ناشی از شکنجه‌های سختی بود که اخوان‌های مبارز آن دوره در زندان‌ها تجربه کردند. این وضعیت به گونه ای دیگر در زمان سادات و مبارک هم ادامه داشت. 30 هزار اخوانی در زمان مبارک زندانی شدند. کشتار چند هزار نفری در میدان رابعه مصر هم اخوان را زمینگیر کرد. اما اخوان یک جنبش فکری و اندیشه‌ای است و جبنش‌های فکری را نمی‌شود با سرکوب و کشتار از بین برد.

شرایط کنونی آنها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اخوانی‌ها در یک وضعیت برزخی هستند. آنها به بازنگری نسبت به فعالیت‌های گذشته خود بخصوص مبارزات سیاسی گذشته‌شان نیاز دارند. آنها باید یک ارزیابی منطقی از شرایط داشته باشند تا بتوانند وضعیت آینده خود را در این چارچوب تعریف تعدیل کنند. آنها امروز به صورت جزایر پراکنده‌ای هستند که براحتی سرکوب می‌شوند. هر چند از حمایت‌های کشورهای قدرتمند منطقه برخوردارند؛ امروز ترکیه حامی تمام‌قد اخوان است، قطری‌ها با توجه به امکانات مالی‌شان حامی قدر اخوانی‌ها هستند. البته کشورهای دیگری هم از جمله امارات، عربستان و خود مصر بشدت درصدد سرکوب و نابودی اخوان هستند.

به نظر شما، اخوانی‌ها در آینده نزدیک می‌توانند به عرصه سیاسی بازگردند؟

امروز آن تشکل جهانی وضعیت سابقش را ندارد و بسیاری از جوانان اخوان دچار نوعی سردرگمی هستند. شاید در آینده ما با اخوان گذشته روبه‌رو نباشیم. شاید ما در آینده با پدیده سلفی‌های اخوانی یا اخوانی‌های سلفی برخورد کنیم. امروز بخشی از اخوان معتقدند نمی‌توان با شیوه‌های مسالمت‌آمیز حق و حقوق خود را از رژیم‌های عربی ستاند. این واقعیتی است که از منظر جوانان اخوان مطرح است. آنها نمونه غزه را مثال می‌زنند و این که چگونه نتیجه انتخابات غزه توسط حریفان ربوده شد و همچنین انتخابات الجزایر و مصر را مثال می‌زنند. بر این اساس معتقدند حق و حقوق‌شان نه از صندوق رای بلکه از لوله تفنگ بیرون خواهد آمد و به همین علت شیوه‌های مسلحانه را در پیش گرفته‌اند و به جریان‌های مسلحانه پیوسته‌اند. آنچه شاید در منطقه صورت گرفت در این رابطه قابل تحلیل و تفسیر است.

یعنی بخشی از آنها به گروه‌های تکفیری در سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه پیوسته‌اند؟

شاید بشود این را با احتیاط گفت که بخشی از جوانان امروز اخوانی به علت سرکوبی که با آن مواجه بودند راه‌های اعتدال و میانه‌روی و شیوه‌های سنتی گذشته اخوان را نپذیرفته‌اند و راه دیگری را برای خود انتخاب کرده‌اند، اما مسلم است اخوانی‌ها در این هشتاد نود سال توانستند تا حدود زیادی به لحاظ شیوه‌های سنتی‌شان در آموزش و پرورش و تربیت و اصلاح، پیشرفت‌های بزرگی را بخصوص در جامعه مصر داشته باشند. تمامی سندیکاهای کارگری، رسانه‌ای، دانشجویی و دانشگاهی، فرهنگی و قضایی در سراسر مصر در دوران حکومت‌های گذشته ضد اخوانی، نامزدهای اخوانی‌ها را برگزیدند و تحت سلطه اخوان بودند.

این سلطه اجتماعی همچنان در جامعه مصر وجود دارد؟ آیا امروز شاهد شکاف بین اخوان و جامعه مصر نیستیم؟

اخوانی‌ها امروز نسبت به مقولات و مفاهیمی چون آزادی، حقوق بشر، حکومت شهروندی، نگاه نسبت به اتباع بیگانه و ... یک وحدت رویه و اندیشه واحدی ندارند. به همین علت، یک نوع انشعاب فکری اعلام‌نشده‌ای بین رهبران بخش‌های مختلف اخوان در سطح کشورهای عربی و اسلامی شاهدیم. دیروز حسن الترابی مطرح می‌کرد و بر خلاف شیوه سنتی اخوانی‌ها، دست به کودتا زد و در واقع عمر البشیر و نظامیان را روی کار آورد. امروز هم راشد الغنوشی در تونس نگاه جدیدی نسبت به چگونگی اداره جامعه و مدیریت سیاسی کشور مطرح می‌کند که متفاوت با نگاه سنتی اخوان سنتی است.

آنها دچار یک نوع سردرگمی در انتخاب الگو هستند که بین رهبران امروزی اخوان مطرح است. از الگوی حکومت اردوغان گرفته تا حکومت عمر البشیر در سودان یا مرسی در مصر یا حکومت های دیگر. در واقع، نوعی سردرگمی فکری در زمینه زمامداری سیاسی میان اخوانی‌ها وجود دارد و آنها به یک رویه واحد نرسیده‌اند. این مشکلات و اختلافات قطعا روی عملکرد آینده اخوان اثر دارد ما با یک موج اخوانی‌های جوان مواجه‌ایم که با اردوگاه سنتی اخوان در تعارضند و این گسلی در سازمان اخوان به وجود آورده است و شاید به علت شرایط سختی که اخوان مصر دارند زمینه فرصت و شرایط گفت‌وگو بین بخش‌های مختلف جمعیت اخوان وجود ندارد. این تناقض بین نسل‌های گذشته و امروز می‌تواند برای کل جمعیت اخوان المسلمین سرنوشت‌ساز باشد.

جمهوری اسلامی ایران باید چه سیاستی در قبال این گروه در پیش بگیرد؟

با وجود همه تفاوت‌ها، ما باید اخوان را به عنوان یک جریان سیاسی معتدل میانه‌روی اهل سنت در نظر بگیریم و با وجود گله‌هایی که شاید نسبت به پاره‌ای رهبران اخوان بخصوص در مسائل گذشته و بحران سال‌های اخیر داشته باشیم، آنها صرف نظر از برخورد اصحاب و سیاستمداران اخوانی در سال‌های گذشته، می‌توانند یک جریان نسبتا همگرا برای انقلاب اسلامی باشند.

مواضع وحدت‌گرایانه مرحوم محمدمهدی عاکف و نگاهی که نسبت به تشیع و فرق اسلامی و نسبت به حزب‌الله و جمهوری اسلامی داشت، نگاه ارزشمندی است و ما را به یاد بنیانگذار اخوان حسن البنا می‌اندازد که در همان آغاز با نگاه وحدت‌گرایانه‌اش رابطه خودش و تشکیلات اخوان را با شهید نواب صفوی، شهید قمی و شهید بروجردی و مجموعه رهبران مذهبی آن روز ایران ایجاد کردند و در نهایت همین مسیر را سالیان دراز ادامه دادند.

کمیل انتظاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها