صحنه‌ای که بابک احمدپور در «خانه دوست کجاست؟» از آن تپه مارپیچ بالا می‌رود، یکی از قاب‌های ماندگار تاریخ سینمای ایران است. آن چیزی که به این قاب معنا می‌بخشد و زیبایی آن را تکمیل می‌کند، تک درختی است که بر فراز تپه به چشم می‌خورد. سینمای ایران بجز استفاده‌های شاعرانه عباس کیارستمی و بهره‌برداری به اقتضای قصه در فیلم‌های معدود دیگر، چندان اعتنایی به درختان، این نعمت‌های بی‌مانند هستی نکرده است.
کد خبر: ۱۰۰۸۴۴۳
بی‌مهری سینما به طبیعت
درحالی که در این سال‌ها که محیط زیست بیش از گذشته در خطر نابودی است و درخت‌ها بی‌پناه‌تر از همیشه هستند، نیاز پرداختن به آنها از هر طریق احساس می‌شود. بویژه می‌طلبد مدیوم قدرتمند سینما هرازگاهی بنا به اقتضائات فیلمنامه و اگر امکانش باشد، سکانس‌ها و دست‌کم پلان‌هایی را به درخت‌ها اختصاص دهد. این موضوع هم می‌تواند جنبه زیبایی‌شناسانه داشته باشد و هم به لحاظ مضمونی و مفهومی، حق مطلب را ادا کند و تماشاگر را به این وسیله به نیت موردنظر فیلمساز برساند.

از چند روز پیش کمپینی به نام «یه عالمه درخت» در فضای مجازی و در اینستاگرام شکل گرفت. به ازای هر پست اینستاگرامی، شهرداری تهران ده نهال به افراد می‌دهد تا امروز و در روز درختکاری آنها را به نام خودشان بکارند. نکته قابل اشاره، حضور پررنگ برخی چهره‌های سینمایی و تلویزیونی در این کمپین است و آنها همپای مردم قدمی در ترویج درختکاری برداشتند. کارهای اینچنینی بویژه از سوی چهره‌های محبوب و سرشناس می‌تواند مشوق خوبی در زمینه احترام به درخت و طبیعت و محیط‌زیست باشد. در کنار این حضور فرامتنی، سینماگران و بویژه نویسندگان، تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها می‌توانند در برخی لحظات فیلم و سریال‌هایشان، گوشه چشمی به درختان و طبیعت داشته باشند و به پاس حیات بخشی به هستی و به شکرانه این نعمت‌ها، به قدر سهم و توان خود به آنها ادای دین کنند.

ابوالفضل جلیلی، رضا توکلی و فرهاد توحیدی در گفت‌وگو با جام‌جم، نظر خود را درباره این کمپین و بی‌اعتنایی سینمای ایران به درخت مطرح کرده‌اند.

امان از پویش‌های تبلیغاتی و تربیت نامناسب!

ابوالفضل جلیلی، نویسنده و کارگردان سینما و سازنده فیلم‌هایی چون رقص خاک و دت یعنی دختر در پاسخ به این سوال جام‌جم که چرا در سینمای ایران به درخت و محیط زیست بی‌اعتنایی می‌شود، گفت: دلیل این مساله این است که ما را بدجوری تربیت کرده‌اند و نتیجه این تربیت نامناسب، در سینما و فیلم‌ها هم خودش را نشان می‌دهد. مثلا شهرداری می‌آید درختانی را که 50 سال آب پای آنها رفته و برای آنها زحمت کشیده شده را براحتی قطع می‌کند. آنها به کسانی که می‌خواهند ساختمان بسازند، می‌گویند برای قطع هر درختی مثلا صد هزار تومان باید بدهی و وقتی کسی این مبلغ را پرداخت کند، قطع درخت انجام می‌شود. درحالی‌که اگر تعداد روزهایی که خدا به آن درختان خورشید تابانده را حساب کنید، می‌بینید قدر و قیمتش از صد میلیارد تومان هم بیشتر می‌شود. اما شما می‌بینید که براحتی و با پرداخت مبلغ ناچیزی، درختان قطع و بریده می‌شوند. از یک طرف می‌گویند روز درختکاری و از آن‌طرف درخت‌ها را قطع می‌کنند.

کارگردان فیلم‌های گال و گل یا پوچ درباره کمپین‌های شکل گرفته توسط شهرداری درباره درختکاری هم بیان کرد: به نظرم همه اینها کاملا تبلیغاتی و فرم است و به خاطر این است که شهردار، می‌خواهد رئیس‌جمهور شود! چون این کار دلی نیست، مطمئن باشید 90 درصد این درخت‌ها خشک خواهند شد. اگر انسان بخواهد کاری را برای رضایت خدا انجام دهد که اینقدر آن را به رخ نمی‌کشد و وقتی به رخ می‌کشد، پس برای خاطر خدا نیست.

نیاز به زیرساخت‌های مناسب

رضا توکلی، بازیگر فیلم‌هایی چون دوازده صندلی و بوی گندم، یکی از چهره‌هایی است که برای حضور در کمپین «یه عالمه درخت» اعلام آمادگی کرده و امروز، ده نهال را به نام خود خواهد کاشت. او درباره این‌که چقدر چنین حرکت‌هایی می‌تواند فرهنگ‌سازی و در مردم نسبت به طبیعت، محیط زیست و درختکاری ایجاد علاقه کند، به جام‌جم گفت: نگاه کلی من به تاثیرگذاری روابط اجتماعی و حرکت‌های اینچنینی است. حتی اگر ایجاد چنین کمپین‌هایی از طرف مسئولان، سیاستگذاران، سیاسیون و هنرمندان نمادین هم باشد، من آن را مثبت و سازنده ارزیابی می‌کنم. حالا اگر این اتفاق در آستانه فصل بهار و نوشدن زمان می‌افتد، خیلی هم اتفاق خوبی است و آدم با علاقه و انگیزه بیشتری در آن مشارکت می‌کند. این یک سنت عالی در فرهنگ ماست. این کمپین‌ها و مشارکت‌ها، نه تنها در زمینه درختکاری بلکه در رابطه با مسائل دیگری چون مقابله با آلودگی هوا هم موثر است و باعث فرهنگ‌سازی می‌شود. وقتی مردم هنرمندان محبوب و مسئولان و مدیرانشان را می‌بینند، آنها هم علاقه‌مند به مشارکت می‌شوند. هر حرکتی که نزدیک به خوبی‌ها، فطرت و معرفت انسانی باشد، حتما زیباست. کارگردان فیلم سینمایی «سگ‌های پوشالی» افزود: وقتی تماشاگر دارید و مردم کارهای شما را دنبال می‌کنند و می‌بینند، احساس مسئولیت شما چند برابر می‌شود. من بجز آن نگاه کلی و اجتماعی، یک نگاه و اعتقاد شخصی هم نسبت به این حضورها و مشارکت‌ها دارم و همواره به این فکر می‌کنم که چگونه نام نیکی از خودم باقی بگذارم. من با جان و دلم، نه تنها درباره این حرکت بلکه درباره موضوعات دیگر هم اگر احساس کنم حضورم اثرگذار است، شرکت می‌کنم.

توکلی درباره این‌که چرا سینمای ایران در این سال‌ها نسبت به گذشته، به درخت‌ها و طبیعت بی‌مهری می‌کند، توضیح داد: شأن سینمای ما خیلی بالاتر از این حرف‌هاست که این سال‌ها شاهد آن هستیم. به نظرم اول باید به زیرساخت‌های سینمایی بپردازیم تا بتوانیم آینده سینما را روی آن بنا کنیم. وقتی این اتفاق افتاد، می‌توان انتظار داشت فیلم‌هایی هم در این سینما تولید شود که به درخت و طبیعت بها دهد. یکی از فیلم‌هایی که من در آن بازی کردم، فیلمی به نام «معبد جان» ساخته محمد درمنش بود که به موضوع درخت می‌پرداخت. من از علاقه‌مندان به این موضوع هستم و دوست دارم فرصتی فراهم شود تا بتوانم فیلمی درباره درخت و طبیعت بسازم. سال 60یا 61 بود که با یک دوربین هشت میلی‌متری به جنگل‌ها و کوه‌های اسالم و هشت پر طوالش رفتم و درباره جراحی درخت یک فیلم مستند ساختم.

بازیگر آثاری چون مردان آنجلس و کیمیا گفت: درخت زنده است. این درک ماست که باید بالا باشد تا بتوانیم ارتباط خود را با درخت و طبیعت برقرار کنیم. انسان فطرتا به سمت طبیعت گرایش دارد. وقتی شما یک نهال می‌کارید، از جهاتی یک جامعه را تغذیه می‌کنید. از صفر تا صد یک درخت برکت، نعمت، عشق، امید و انرژی است. خداوند همه نعمت‌هایش از جمله درختان را خلق کرده تا بشر به معرفت برسد، پس چرا شکرگزار نباشیم و در حد توان و بضاعتمان به آن نپردازیم.

آشتی سینما و طبیعت

فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس سینما و فیلم‌هایی چون گاهی به آسمان نگاه کن و شهر موش‌ها ـ2 درباره ایجاد کمپین‌هایی نظیر «یه‌عالمه درخت» و مشارکت برخی هنرمندان و تاثیرات احتمالی آن به جام‌جم گفت: این کمپین با این که کاری نمادین است، اما جنبه ترویجی دارد و مردم را به درختکاری تشویق می‌کند. به نظرم خیلی هم خوب است که مردم به این سنت نیکو توجه نشان دهند، آن هم در ایامی که طبیعت برای کاشت درخت آماده است. امیدواریم همه مردم این سنت را به جا بیاورند و در سبز کردن زمین مشارکت کنند. دبیر جشنواره بین‌المللی فیلم سبز که برای سفری کوتاه عازم شمال و زادگاهش شهر رشت بود، درباره بی‌مهری این سال‌های سینمای ایران به درخت و موضوع طبیعت و محیط‌زیست هم گفت: امیدوارم توجهاتی که خارج از جریان تولید سینما به حفظ محیط‌زیست و طبیعت می‌شود، در داخل فیلم‌ها هم زیاد شود. وجود جشنواره فیلم سبز هم به این معناست که سینما عنایتی ویژه به موضوع طبیعت و محیط زیست دارد. تصورم این است که اگر این جشنواره به عنوان یک نهاد جابیفتد، می‌تواند در این زمینه موثر باشد و به این بهانه توجه سینما به این موضوع بیشتر شود. به هر حال به نظر می رسد سینما و طبیعت با هم سرِ آشتی دارند. البته هرقدر سینمای داستانی در این خصوص کم کار بوده، اما عرصه فیلم کوتاه و مستند توجهی ویژه به درخت، طبیعت و محیط زیست دارند و فیلم‌های خوبی در این زمینه ساخته شده است.

از درخت گلابی تا درخت زندگی

سینمای جهان و ایران به‌قدر بضاعت و معرفت و قدرشناسی خود به درخت به عنوان یکی از نعمت‌های بی‌همتای هستی پرداخته‌اند. گاهی حتی این ادای دین به نام فیلم‌ها هم راه پیدا کرده که درخت زندگی ساخته ترنس مالیک و درخت گلابی ساخته داریوش مهرجویی و درخت جان ساخته فرهاد مهرانفر از آن جمله‌اند. گاهی نیز درخت‌ها بهانه‌ای شده‌اند برای استفاده‌ای شاعرانه و دراماتیک مثلا در فیلم‌های عباس کیارستمی یا درخت جاودانگی در فیلم آواتار. خسرو معصومی هم در برخی فیلم‌ها دغدغه محیط‌زیستی‌اش را با دلمشغولی اجتماعی‌اش آمیخته و به قطع و قاچاق درختان واکنش نشان داده است.

علی رستگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها