محرم زینال زاده، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون:

مادربزرگم به سبک شهرزاد برایمان قصه می‌گفت

با بازی در فیلم «بایسیکل‌ران» و نقش نسیم به شهرت رسید. نقشی که آن‌قدر برای محرم زینال‌زاده دلنشین و خوب بود که بعد از بازی در این فیلم به ظاهر خود دست نزد و هیبت نسیم را حفظ کرد.
کد خبر: ۹۶۹۲۶۰
مادربزرگم به سبک شهرزاد برایمان قصه می‌گفت

به گزرش جام جم، او بعد از بایسیکل‌ران، کمتر در فیلمی بازی کرد و فعالیت خود را در کارگردانی متمرکز کرد. از آثار سینمایی او می‌توان به مرد ناتمام، ‌ساز ستاره، حسرت دیدار و آی پارا اشاره کرد. او بتازگی فیلم «نام‌فردا چیز دیگری است» را در ترکیه مقابل دوربین برده و خودش نیز نقش اول آن را بازی کرده است.

زینال‌زاده برای تلویزیون هم چند فیلم و سریال کارگردانی کرده است. با این بازیگر و کارگردان که متولد 1330 شهرستان خوی است و لهجه شیرین آذری خود را حفظ کرده درباره سبک زندگی و دغدغه‌هایش هم‌صحبت شدیم.

از خودتان برایمان بگویید، چگونه به هنر علاقه‌مند شدید؟

در منطقه آذربایجان از قدیم عاشیق‌ها و بیات‌ها با ساز خود داستان‌های زیادی را هنرمندانه و به شکل آواز برای مردم بازگو می‌کردند. از کودکی پای نقالی‌ کسانی می‌نشستم که شاهنامه را روایت می‌کردند. نقال‌ها بسیار زیبا و خلاقانه پیش چشم ما تابلوهایی از شاهنامه را به تصویر می‌کشیدند. همین تصاویر و روایت‌‌ها مرا به سمت شیدایی و هنر کشاند.

در سن کم علاقه‌مند به شاهنامه شدید؛ کتابی با شعرهای مفهومی و بسیار سنگین. اما بچه‌های امروز چندان روی خوش به ادبیات، شعر و شاهنامه و... نشان نمی‌دهند، علاقه شخصی شما به این نوع ادبیات چگونه شکل گرفت؟

فضا برای علاقه‌مندی به هنر مهیا بود و ما را مشتاق می‌کرد.یادم هست زمانی که هفت ساله بودم، آقای موزیسینی به کلاس ما آمد و برایمان ویلون نواخت. نوع پوشش او، سازش و موسیقی‌هایی را که برایمان نواخت را هرگز فراموش نمی‌کنم. از همان جا بود که فهمیدم موسیقی چیست و چگونه می‌تواند روحم را نوازش بدهد. مادربزرگم قصه‌گوی حرفه‌ای و خوبی بود و هر شب برایمان به سبک شهرزاد قصه‌های دنباله‌دار می‌گفت. همه اعضای خانواده و فامیل دور هم جمع می‌شدیم و به قصه‌های او گوش می‌دادیم. همین دورهم جمع شدن‌ها باعث نزدیکی ما به هم می‌شد. مثل الان نبود که حتی برادر و خواهر از حال هم بی‌خبرند. فاصله‌‌ها بیداد می‌کند؛ جدایی‌ها وحشتناک شده و در این میان فرهنگ عمومی و رفتاری هم کمرنگ شده است.در قدیم تشکیلات خانوادگی آن‌قدر قوی بود که اگر برای کسی مشکلی پیش می‌آمد، افراد فامیل دست به دست هم می‌دادند و خیلی زود آن را رفع می‌کردند. فرهنگی که ما در آن بزرگ شدیم ما را به سمت ادبیات، موسیقی و هنر فاخر هدایت می‌کرد.

علاوه بر این‌که فرهنگ عمومی آسیب‌پذیر شده است، آدم‌ها هم به تنهایی وانزوا کشیده‌ شده‌اند؟

آدم‌‌های امروز بشدت تنها و افسرده هستند؛ حتی در میان جمع هم انزوای آنها به چشم می‌آید. رابطه‌ها را گم کرده‌ایم و خیلی کم انسانیت را می‌بینیم. یارمندی‌ها در سایه و حاشیه منفعت‌طلبی گم شده است. در دوره‌‌ای که ما بزرگ شدیم نشاط و شادابی با همه نداشته‌‌ها وجود داشت.

همه اینها به نوعی به دلیل فاصله گرفتن از سبک اصیل زندگی ایرانی ـ اسلامی است؟

بله ! ما چون دور هم و درخانه‌هایی بزرگ می‌شدیم که بیشتر اعضای فامیل در کنار هم زندگی می‌کردند یا خانه‌‌هایمان به‌هم نزدیک بود از بچگی کار گروهی را یاد می‌گرفتیم. اما الان نه در مدرسه و نه در خانواده، بچه‌ها یاد نمی‌گیرند چگونه فعالیت گروهی داشته باشند برای همین است که معمولا کارهای گروهی نتیجه نمی‌دهد. مثلا در سینما و تلویزیون کمتر دیده می‌شود یک گروه در چند کار با هم همکاری کنند و گروه‌‌ها خیلی زود از هم پاشیده می‌شود. بعد از یک کار منیت‌ها شکل می‌گیرد و هر کسی می‌گوید کار من بهتر از بقیه است. البته برنامه‌های ماهواره و شبکه‌های اجتماعی به تنهایی آدم‌ها دامن زده و بیشتر آدم‌‌ها را به انزوا کشانده است؛ انزوایی که آنها را با خود درگیر کرده است. آدم‌ها شکننده شده‌اند. خوردنی‌ها را برای لذت بردن از غذا نمی‌خوریم! فقط می‌‌خوریم که از گرسنگی و سوءتغذیه دچار مشکل نشویم. طبق غریزه می‌خوریم و می‌آشامیم. در حالی‌ که باید از همه اینها لذت برد و طعم زندگی را درک کرد.زنده بودن نعمتی است که این روزها کمتر به آن توجه می‌شود. ذات زندگی زیباست؛ باید زیبا زندگی کرد. البته این را هم نباید نادیده گرفت که زیبا زندگی کردن به آموزش نیاز دارد. رسانه‌های مکتوب و صدا و سیما باید درست و شاد زندگی کردن را به مردم آموزش دهند.

چقدر از وقتتان را صرف مطالعه می‌کنید؟

خیلی وقت است با کتاب و مطالعه آشتی کرده‌ام. تلاش می‌کنم حداقل روزی یک فصل از کتابی را مطالعه کنم. کتابخوانی نیروی درونی‌ام را قوی می‌کند. فیلم‌های روز و خوب دنیا را می‌بینم. خواندن،‌ دانستن را افزایش می‌دهد و آگاهی باعث می‌شود کیفیت زندگی بهتر شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها