پرسه در پریشان ‌حالی یک «بیمار استاندارد»

سریال شیرین به شرط چـاقو!

مثل کسانی که زیر دست شاگرد سلمانی می‌نشینند و سرشان را به او می‌سپارند، کسانی هم هستند که خودشان را به ناخوشی می‌زنند که محکی باشند برای سنجش دانش و سواد پزشکانی که سطوح آموزشی را یکی یکی پشت سر گذاشته‌اند.
کد خبر: ۸۹۰۶۱۱
سریال شیرین به شرط چـاقو!

به گزارش جام جم سیما ، این آدم‌ها با تمارض، امرار معاش می‌کنند، آن هم تمارض به انواع بیماری‌های روحی از وسواس گرفته تا شیزوفرنی؛گرچه خیلی خوب پول در نمی‌آورند اما در عوض موقعیت‌های متفاوت ویژه‌ای را تجربه می‌کنند که جان می‌دهد برای ساخت یک سریال جذاب و دیدنی برای ایام پرنشاط نوروز.

«بیمار استاندارد» قصه یکی از همین آدم‌هاست؛ کسی که کارش نه‌ فقط قانونی بلکه کاملا علمی است، اما حتما این شغل دردسرهای زیادی برای او به دنبال دارد. این سریال در 14 قسمت برای پخش از شبکه سه، مراحل تولید را پشت سر می‌گذارد.

اینجا همه بازیگرند

گروه تولید سریال بیمار استاندارد ، یکی از طبقات یک مرکز درمانی در ولنجک را در اختیار گرفته است، اما مدیونید اگر تصور کنید‌، فضای این مرکز درمانی و دیگر طبقات، درگیر ماجرای فیلمبرداری سریال نشده است. از همان در ورودی درمانگاه می‌شود فهمید یک گروه فیلمبرداری در این مکان مشغول کار است؛ همیشه یکی هست که با تجهیزات فیلمبرداری جلوی در آسانسور ایستاده باشد، گاهی یکی دو بازیگر که سرشان خلوت‌تر است و هنوز نوبت بازی آنها فرا نرسیده یا کارشان بتازگی تمام شده در کافه کوچک این مرکز درمانی در حال نوشیدن چای یا قهوه دیده می‌شوند و گاهی هم خبرنگاران یا مدیران تلویزیون به این گروه سر می‌زنند و فضای بیمارستان را تحت تاثیر قرار می‌دهند. با این همه تلاش شده تا حد ممکن برای بیماران بخصوص در بخش‌های بستری مشکلی ایجاد نشود، همین طور برای کادر درمانی. گروه تولید اما ناچار است به هر جای این مرکز درمانی سرک بکشد، هر قدر هم که مدارا کند، راه پله‌ها و فضاهای عمومی از حضورش متاثر خواهد بود، اما تردیدی نیست که در این مرکز درمانی هم مثل هر جای دیگری، گروه تولید سریال مورد مهر و محبت قرار گرفته‌اند و نهایت همکاری با آنها صورت گرفته است؛ این را می‌شود از اتاق‌هایی که در این مرکز تخلیه شده و پزشکان و کارکنانی که تا پایان تصویربرداری به بخش‌های دیگر درمانگاه نقل مکان کرده‌اند، فهمید.

حسن ماجرا در این است که در تولید این سریال نه در این مرکز درمانی و نه در هیچ بیمارستان دیگری، بیماران درگیر روند تولید نمی‌شوند. در این سریال همه چیز نمایشی است و قرار نیست در پس زمینه بیماران واقعی را ببینیم که این سو و آن سو می‌روند؛ اینجا و در این سریال همه بازیگرند!

بیمار زرد کم‌عمق

در کشور ما افراد زیادی به عنوان بیمار استاندارد با دانشکده‌ها و سایر مراکز آموزش عالی در ارتباط نیستند، اما جمعی از بهترین‌های سینما و تلویزیون قرار است ماجرای یکی از این بیماران استاندارد را روایت کنند.

این سریال را مسعود ردایی تهیه می‌کند که پیش از این، تهیه‌کنندگی سریال‌هایی چون تهران پلاک یک و اولین انتخاب را به عهده داشته است. فیلمنامه سریال را بهرام توکلی می‌نویسد که هرچند تا پیش از این فیلمنامه هیچ سریالی را برای تلویزیون ننوشته، اما در سینما بی‌شک یکی از بهترین‌هاست و آثارش حکایت از آن دارد که همیشه درباره پیچیدگی‌های روح و روان بشر کنجکاو بوده است. او نویسندگی فیلمنامه و البته کارگردانی فیلم‌هایی چون پابرهنه در بهشت، پرسه در مه، اینجا بدون من، آسمان زرد کم‌عمق و من دیه‌گو آرماندو مارادونا هستم را در کارنامه دارد.

و حالا جدیدترین فیلمنامه بهرام توکلی را سعید آقاخانی برای تلویزیون می‌سازد که در میان ما هم به عنوان بازیگر شناخته شده است و هم به عنوان کارگردان؛ ضمن این که آقاخانی در فیلم‌سینمایی «من دیه‌گو آرماندو مارادونا هستم» به عنوان بازیگر با بهرام توکلی همکاری داشته است.

این جمع با تجربه را بابک حمیدیان تکمیل می‌کند که در فیلم من دیه‌گو آرماندو مارادونا هستم، با بهرام توکلی همکاری داشته و تاکنون بارها در نقش بیماران روانی یا آدم‌های پریشان حال ظاهر شده است. جوانک ساده دل و کم​هوش فیلم سینمایی قدمگاه و مجرم روان پریش فیلم هیس دخترها فریاد نمی‌زنند، جدی‌ترین نقش‌های او در نقش افرادی با مسائل ذهنی و روحی بوده و در «بیمار استاندارد»، نقش بهنام را به‌عهده دارد که شخصیت اصلی سریال است و به حرفه بیمار استاندارد بودن مشغول است.

سربسته، اما شیرین

یک گروه حرفه‌ای و مجرب می‌تواند یک سریال خوب و دیدنی برای مخاطبان تدارک ببیند، اما تجربه نشان داده، سریال‌های تلویزیونی بی‌شباهت به هندوانه سربسته نیستند.

مسعود ردایی که تهیه‌کنندگی بیمار استاندارد را به عهده دارد و سابقه‌اش از دست و دل بازی حکایت می‌کند، وعده داده در تولید این سریال از هیچ تلاشی برای ساخت یک اثر جذاب و دیدنی دریغ نشود و به همین دلیل نویسنده، کارگردان و بازیگران درجه یک دعوت به کار شده‌اند.

ردایی می‌گوید: در انتخاب عوامل از حضور بهترین‌ها بهره گرفته‌ایم، اما مضمون سریال بدیع است و پیش از این در تلویزیون امتحان نشده که بدانیم نتیجه چه می‌شود، اما به نظر می‌رسد موقعیت‌ها جذاب است.

به گفته این تهیه‌کننده، آنچه در این سریال به نمایش درآمده براستی در دنیای روانپزشکی وجود دارد و چیزی به تمسخر گرفته نشده اما از دل این موقعیت کمی عجیب، ماجراهای دیدنی خلق شده است.

از نگاه این تهیه‌کننده، وقتی کسی شروع می‌کند به بازی کردن نقش بیمار روانی، حتی اگر اطرافیانش بدانند برای امرار معاش این کار را می‌کند، ممکن است بعد از مدتی به سلامت روان او شک کنند؛ مخصوصا اگر بازیگر خوبی باشد و خیلی خوب از پس نقشش بر بیاید!

پیچیدگی‌ یک ذهن فعال

بابک حمیدیان انگار با تار و پود نقش بهنام در سریال بیمار استاندارد درگیر شده است؛ بیشتر از همیشه به پیچیدگی‌های روحی آدم‌ها اشاره دارد و از تجربیاتش به عنوان بازیگر در مواجهه با آدم‌های جامعه می‌گوید.

برای او واکنش‌های متفاوت مردم جالب است؛ مثلا این که برخی فکر می‌کنند بازیگری کار راحتی است و دلیل ندارد بازیگران دستمزد خوب، خودرو‌ گران و خانه داشته باشند. حمیدیان می‌گوید: اگر به یکی از این آدم‌ها بگوییم یک ساعت با مجرمی که فردا اعدام می‌شود، گفت‌وگو کن و رفتار و حرکات و احساسش را بشناس، فرار را به قرار ترجیح خواهد داد.

بابک حمیدیان که در نقش بهنام برای سومین بار در قالب بیماران روحی فرو می‌رود و بیماری‌هایی چون وسواس فکری، اضطراب حاد و شیزوفرنی حاد را در «بیمار استاندارد» به نمایش می‌گذارد، درباره این نقش می‌گوید: بهنام در یک استودیوی دوبله مشغول کار است؛ مانند بسیاری از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان رشته هنر هنوز جایگاهی ندارد و برای امرار معاش می‌پذیرد که در ازای دستمزد، نقش بیمار روانی را ایفا کند. او تاکید می‌کند آنچه در این سریال، زمینه شادمانی و نشاط مخاطب را فراهم می‌کند، موقعیت‌های دیدنی و دیالوگ‌های جذاب است که در شرایط متفاوت طنز را پدید می‌آورند و در این باره توضیح می‌دهد: سطح توقع مردم ما از طنز پایین است؛ مثلا درام اجتماعی را به خوبی می‌شناسند و نقد می‌کنند، اما طنز را خیر. در این سریال شکل متفاوتی از طنز را ارائه می‌کنیم که به نظرم درست است و امیدوارم مردم آن را دوست داشته باشند.

3000کتاب اجاره‌ای

درمانگاه روانی صرفا یکی از لوکیشن‌های سریال بیمار استاندارد است؛ فقط هشت قسمت از این سریال در 23 لوکیشن اصلی تصویربرداری شده که برخی از آنها مانند درمانگاه روانی، باشگاه بوکس، آسایشگاه روانی، سمساری، استودیوی دوبلاژ و مدرسه جزو لوکیشن‌های ثابت هستند.

برخی بخش‌های این سریال، دوران کودکی بهنام را به تصویر می‌کشد ، از همین رو یک مدرسه هم در فهرست لوکیشن‌های این سریال جا گرفته است. جاده، روستا، اتوبوس، مترو و خیابان‌های شهر تهران هم لوکیشن‌های خارجی این سریال محسوب می‌شود.

مجید گودرزی که مدیریت تولید سریال بیمار استاندارد را به عهده دارد، از خانه بهنام در این سریال بسیار تعریف می‌کند. به گفته او این خانه بسیار خاص است و به این منظور، خانه‌ای در محله طرشت تهران انتخاب و کاملا بازسازی شده است؛ داخل خانه، حیاط، دیوارها و به طور کل معماری خانه بر اساس موقعیت فیلمنامه و نمابندی‌های مدنظر نویسنده و کارگردان عوض شده است. این خانه کمی قدیمی و دو طبقه است؛ طبقه اول را بهنام اجاره کرده و در طبقه دوم صاحبخانه زندگی می‌کند که او هم آدم ویژه‌ای است؛ یک صاحبخانه اهل کتاب و مطالعه که بیش از 3000 کتاب در خانه دارد!

کتاب‌های آقای پوربنا که صاحبخانه بهنام است، بیشتر موضوعات فلسفی و روان‌شناسی و روانپزشکی را شامل می‌شود و تک‌تک آنها بدقت از میان کتاب‌های دست دوم در میدان انقلاب و دیگر کتابفروشی‌های تهران خریداری یا اجاره شده است.

پرتاب چاقو و سیرک باز دندان‌گرد

در یکی از صحنه‌های سریال بیمار استاندارد، ماجرایی در یک سیرک روایت می‌شود؛ برای این بخش از سریال با مدیر یکی از سیرک‌های شناخته شده شهر تهران مذاکراتی انجام شد، اما صاحب‌سیرک برای هر جلسه فیلمبرداری 100میلیون تومان درخواست کرده است. طبیعی است، تهیه‌کنندگان سریال زیربار چنین رقمی نرفته و در حال مذاکره با سیرک پارک ارم هستند که چند ایتالیایی، مدیریت آن را به عهده دارند و این نگرانی وجود دارد که صحنه‌های مربوط به سیرک به دلیل گرانی آن از فیلمنامه و در کل از سریال حذف شود، اما مدیر تولید سریال اطمینان می‌دهد که این بخش در فیلمنامه آمده و همه گروه خودش را مقید به فیلمنامه می‌داند و می‌کوشد این صحنه‌ها از سریال حذف نشود.

به گفته گودرزی، بخشی از ماجراهای سیرک به پرتاب چاقو اختصاص دارد که می‌تواند از بخش‌های هیجان‌انگیز سریال باشد.

همه این بازیگران

در نیمی از سریال بیمار استاندارد، 33 بازیگر به ایفای نقش پرداخته‌اند و فقط ده نفر از آنها دوستان بهنام با بازی بابک حمیدیان هستند که بازیگر تئاترند.

در این سریال، شیلا خداداد که برای اولین بار یک سریال نوروزی بازی می‌کند، در نقش یکی از پزشکان روان شناس ظاهر می‌شود. فریبا جدی‌کار و عزت‌الله مهرآوران، ایفای نقش مادر و پدر بهنام را به عهده دارند. جواد عزتی، امیر غفارمنش و نیما شاهرخ شاهی، دوستان بهنام در تئاتر هستند و پوریا پورسرخ هم نقش یک بوکسور را در این سریال برعهده دارد.

نقش سحر، نامزد بهنام را مونا کرمی به عهده دارد که برای اولین بار در این سریال مقابل دوربین ظاهر می‌شود. شنیده‌ها حاکی است، سحر دختری مستقل و تاحدی خودخواه است که حرفه عجیب بهنام برای او دشواری بسیاری پدید می‌آورد.

افسانه ناصری و سیروس میمنت هم در نقش مادر و پدر سحر ظاهر می‌شوند و یک نقش ویژه هم به عهده علیرضا خمسه است که باید منتظر ماند و دید او به عنوان یک سمسار چه ارتباطی با بهنام و حرفه‌اش پیدا می‌کند.

آذر مهاجر - ویژه نامه نوروزی جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها