جام جم گزارش می دهد

زندگی 18 میلیون حاشیه‌ نشین

ایران 18 میلیون نفر زاغه‌ نشین دارد؛ این خبر دیروز به ما رسید، از مجرای خبرگزاری مهر؛ این‌که اعضای کارگروه اجتماعی استان تهران یکبار دیگر دور هم نشستند و ساعت‌ها بحث کردند و با وجود اطلاعاتی که رد وبدل کردند و مشکلات ریز و درشتی که از دل استان تهران بیرون کشیدند، اما نه مصوبه‌ای داشتند و نه تصمیمی قطعی گرفتند؛ گویی مدعوین آمده بودند بیشتر، اطلاعاتی ارائه دهند، خودی سبک کنند و آیینه تمام نمای مشکلات ریز و درشت استان تهران باشند.
کد خبر: ۸۲۸۳۶۳
زندگی 18 میلیون حاشیه‌ نشین

تریبون که به رضا محبوبی، مدیرکل اجتماعی وزارت کشور رسید او از هر دری گفت، از این که فکر نکنیم آمار یک میلیون و 350 هزار مصرف‌کننده الکل در کشور غیرواقعی است و از این که اعتیاد به حدی در جامعه ریشه دوانده که معتادان جلوی خودروی پلیس هم موادمصرف می‌کنند و برای جورکردن خرج اعتیادشان خود را زیر چرخ‌های خودروهای عبوری می‌اندازند، حتی جلوی در دانشگاه‌ها.

تریبون که دست به دست شد و به دکتر چیت‌چیان، از استادان دانشگاه شریف رسید بحث باز هم بر همین محور گشت، حتی آتش بحث تندتر شد؛ سخنرانی که طرحی 9 جلدی درباره وضع مناطق حاشیه‌ای استان تهران تهیه کرده و به اذعان خودش مجبور شده برای نگارش فصل‌هایی از آن چند شبی میان کارتن‌خواب‌ها زندگی کند و شاهد یک تجارت کثیف باشد. او خرید و فروش نوزادان را دیده، از محله عودلاجان تا دروازه غار، حتی دیده جنینی را در شکم مادرش می‌فروشند، به قیمت یک میلیون و 750 هزار تومان.

معجون این بحث‌ها باعث شد تا در جلسه کارگروه اجتماعی، به قضاوت مدیرکل اجتماعی وزارت کشور،‌ ایران نمره 14 و تهران نمره 10 بگیرد از بابت بی توجهی به سرمایه‌های اجتماعی‌اش، یعنی مردم.

رشد عجیب سکونتگاه‌های غیررسمی

خبرنگارها همه اینها را نوشتند به انضمام یک عدد 18 که راوی یک پدیده رو به رشد بود. رضا محبوبی، مدیرکل اجتماعی وزارت کشور کنار این عدد 18 واژه میلیون گذاشت و آدرس داد که این 18 میلیون نفر تعداد افرادی است که در سکونتگاه‌های غیررسمی کشور زندگی می‌کنند.

سکونتگاه غیررسمی را اگر ترجمه کنیم، می‌شود همان حلبی‌آبادهای قدیم و پدیده زاغه‌نشینی کهنه. زندگی در هرکدام از این واژه‌ها وقتی که عینی شود به معنای زیست در مکان‌هایی است که مهاجران روستایی و محرومان شهری در آن جمع شده‌اند و خارج از برنامه‌ریزی‌های رسمی و قانونی توسعه شهری، برای خود آلونک‌هایی ساخته‌اند و محلاتی خودرو رسم کرده‌اند. این سکونتگاه‌های غیررسمی، سند مالکیت ندارد و از خدمات و زیرساخت‌های شهری محروم است، به همین دلیل است که وقتی یک مقام رسمی در وزارت کشور اعلام می‌کند این محلات بی‌ریشه، 18 میلیون نفر را در خود جا داده است باید نگران احوال ساکنان این مناطق و این جمعیت انبوه بود.

البته جمعیت 18 میلیون نفری برای این زاغه‌ها کمی بزرگ است. اگر آمارهای پیشین را با این عدد مقایسه کنیم، آخرین عددی که از جمعیت سکونتگاه‌های غیررسمی و حاشیه‌ای منتشر شده بود مربوط به زمستان 1393 و شخص مدیرکل دفتر توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی کشور است که 91 شهر کشور را درگیر این آسیب دانسته بود و جمعیت ساکن در این مناطق را 11 میلیون نفر . نریمان مصطفایی گفته بود که مساحت این سکونتگاه‌ها در 77 شهر کشور 54 هزار هکتار است یعنی 540 میلیون متر، یک عرصه وسیع پرآسیب.

سال پیش هم این عددها بزرگ بود و هضم کردنشان دشوار، اما امسال که مدیر کل اجتماعی وزارت کشور هفت میلیون نفر روی جمعیت قبلی زاغه‌نشین می‌گذارد باید نگران بود، بیشتر از پارسال و بیشتر از هر زمان دیگر.

سند توانمندسازی و حرکت لاک‌پشتی‌اش

زاغه‌نشینی، زندگی در آلونک، حاشیه‌نشینی، زندگی در حلبی‌آباد، همه این واژه‌ها مترادف است با زندگی در سکونتگاه‌های غیررسمی. پر و پوشال این واژه دهان پرکن را که بچینیم، ته‌اش همان کلمات قدیمی آشنا می‌ماند، سندی بر اثبات این نقص که در سال‌هایی که بر ما گذشت به جای چاره‌سازی برای این سکونتگاه‌های بی‌هویت و ریشه، واژه‌سازی کرده‌ایم، شاید با این نیت که قبح ماجرا پشت واژه‌ای ناآشنا مخفی شود و مثل حلبی آباد یا آلونک توی ذوق نزند.

البته تا آنجا که از گزارش عملکردهای دستگاه‌های مسئول برمی‌آید همه چیز تحت کنترل است، طوری که براساس این گزارش‌ها، کار مطالعاتی حاشیه‌نشینی در نزدیک به 80 شهر کشور انجام شده و برای ساماندهی این سکونتگاه‌ها بویژه برای ارتقای سرانه خدمات در 24 شهر از محل اعتبارات ملی و بانک جهانی بیش از 130 میلیارد تومان هزینه شده است. (دی1393، مدیرکل دفتر توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی، ایسنا)

اما قطعا این فقط یک گام از ده‌ها گامی است که باید برای ارتقای کیفیت زندگی در سکونتگاه‌های غیررسمی برداشته شود؛ بویژه این که براساس مصوبه هیات دولت تا سال 1404 باید سرانه خدماتی در این محدوده‌ها به متوسط شهرها برسد، بویژه این که نزدیک به 12 سال است سند ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی تدوین شده ولی با این حال توانمندسازی در این محدوده‌ها هنوز حرکتی لاک‌پشتی دارد .

طبق این سند ملی باید خدمات پایه و زیربنایی برای این مناطق ایجاد شود، طوری که امکانات شهری به سکونتگاه‌های غیررسمی نیز برسد و با تامین زیرساخت‌ها برای کاهش فاصله کالبدی از پیکره اصلی شهر، مقدمات رفع تبعیض بخصوص برای گروه‌های کم‌درآمد آسیب‌پذیر فراهم شود. با این حال جدیدترین قضاوت درباره این که ایران امروز با محتوای این سند چقدر فاصله دارد، فعلا مدیرکل اجتماعی وزارت کشور انجام داده، او که می‌گوید در این لحظه 18 میلیون ایرانی همچنان در سکونتگاه‌های غیررسمی پرآسیب زندگی می‌کنند و با این گفته خیلی از ادعاها را به چالش می‌کشد.

مریم خباز - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها