درباره سریالی که این شب‌ها پخش می‌شود

روایتی عاشقانه از «تنهایی لیلا»

دختری که لای پر قو قد کشیده با جوانی مومن و معتقد آشنا می‌شود و تحت تاثیر پرهیزکاری‌ جوان به او علاقه پیدا می‌کند. قصه آشنایی لیلا و محمد در سریال «تنهایی لیلا» بارها به شکل‌های متنوع دستمایه تولید آثار نمایشی قرار گرفته و این بار با نگاهی به داستان زندگی میرداماد عارف و فیلسوف قرن دهم هجری قمری روایت شده است.
کد خبر: ۸۲۴۳۶۳
«تنهایی لیلا» ادامه دارد

آشنایی لیلا و محمد به شبی باز می‌گردد که خودروی لیلا در جاده‌ای نزدیک به روستا خراب می‌شود و او خسته و تنها به امامزاده‌ای در نزدیک‌ترین روستا پناه می‌برد و شب را در امامزاده می‌خوابد. محمد متولی جوان و تنهای امامزاده برای غلبه بر هوای نفس تا صبح بیدار می‌ماند و دستش را در آتش می‌سوزاند.

فصل آشنایی محمد و لیلا، بخشی از سریال و البته بخش مهم و تعیین‌کننده‌ای است اما آن طور که از نام سریال برمی‌آید و بر اساس آنچه بعد از ازدواج لیلا و محمد به نمایش درآمده، «تنهایی لیلا» درباره دشواری‌های زندگی لیلا بعد از مرگ محمد است. ماجراهای بعدی مانند بازگشت نامزد سابق لیلا، معامله زمینی که ارثیه مادربزرگ اوست و اتفاقات دیگر می‌تواند به این قصه رنگ و بوی منحصربه‌فردی بدهد و این احتمال با توجه به کارنامه حرفه‌ای حامد عنقا به‌عنوان نویسنده فیلمنامه اصلا بعید نیست؛ او روایت‌های پیچیده و غافلگیرکننده‌ای را در آثار قبلی‌اش از جمله «انقلاب زیبا» بازگو کرده است.

نقد و افتخار

شاید برای بسیاری از مخاطبان سریال‌های تلویزیونی همان قسمت‌های اول کافی باشد که درباره سریال تصمیم بگیرند اما «تنهایی لیلا» به دلایل متعدد این شانس را دارد که هنوز مخاطبانش را با خود نگاه دارد. جز آن‌که این سریال هنوز تمام نشده و اتفاقات بیشتری برای ارائه دارد، سریال تنهایی لیلا تلاشی است برای روایت یک داستان زیبا با نمایش ضعف‌ها و قوت‌های فرهنگی.

از نگاه سازندگان این سریال، اشاره‌ به داشته‌ها و نداشته‌های فرهنگی مهم‌ترین هدف این سریال بوده است. محمدرضا شفیعی، تهیه‌کننده سریال تنهایی لیلا می‌گوید: در برخی موارد ضعف‌ها را به چالش کشیده و به بهانه‌های مختلف خودمان را نقد کرده‌ایم، در مواردی با افتخار، داشته‌ها و محاسن فرهنگ ایرانی و اسلامی را به نمایش گذاشته‌ایم. سریال تنهایی لیلا داستانی‌ است که به بهانه آن موارد زیادی درباره سبک زندگی امروزمان و سبک زندگی ایرانی و اسلامی ذکر شده است.

وی در این باره به نحوه آشنایی لیلا و محمد اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: لیلا و محمد متعلق به دو دنیای متفاوت هستند و هر دو براساس ویژگی‌هایی که برایشان تعریف شده و براساس موقعیتی که در آن قرار گرفته‌اند واکنش نشان می‌دهند. برای محمد که شاید در تمام عمر چشمش به چشم دختری جوان نیفتاده، حضور لیلا در امامزاده می‌تواند بسیار وسوسه‌کننده باشد.

شفیعی:

لیلا و محمد متعلق به دو دنیای متفاوت هستند و هر دو براساس ویژگی‌هایی که برایشان تعریف شده و براساس موقعیتی که در آن قرار گرفته‌اند واکنش نشان می‌دهند

این تهیه‌کننده توجه به مسائل روز جامعه و ویژگی‌های رفتاری و سبک زندگی امروز را ویژگی برجسته و یکی از اهداف سریال تنهایی لیلا توصیف می‌کند و معتقد است، اشاره به یک روایت قدیمی و استفاده از ابزارهای داستان‌نویسی مانند اغراق به‌منظور رسیدن به این هدف در نگارش فیلمنامه مد نظر قرار گرفته است.

موقعیت جذاب برای جذب مخاطب

انتقاد به سریال تنهایی لیلا و بحث و چانه‌زنی درباره باورپذیربودن واکنش محمد به حضور لیلا در امامزاده، از نگاه حامد عنقا یک اتفاق خوشایند و به معنی موفقیت آن در جلب توجه تماشاگران است. نویسنده سریال درباره موضوعات مطرح شده در آن و البته ماجرای پرهیزکاری محمد و سوزاندن دستش می‌گوید: سریال تنهایی لیلا هنوز تمام نشده است، ماجراهای متعددی در راه است و فصل آشنایی لیلا و محمد فقط بخشی از آن است. ضمن این‌که آنچه در این بخش مورد تاکید قرار گرفته، کنترل هوای نفس بوده است. سخنان رهبر معظم انقلاب در سال 1378 با جوانان نیز بر همین امر تاکید دارد و اصولا باید پرسید مگر هوای نفس در طول زمان دستخوش تغییر می‌شود که بتوان گفت در دنیای امروز واکنشی شبیه به واکنش محمد پذیرفتنی هست یا نه.

نویسنده سریال تنهایی لیلا به روایاتی از ائمه اطهار اشاره و تاکید می‌کند که بعید است کسی با اعتماد و اطمینان بگوید به دام چنین وسوسه‌ای نمی‌افتد. این در حالی است که منتقدان سریال‌ تنهایی لیلا به واکنش محمد در این موقعیت و سوزاندن دستش انتقاد می‌کنند، اما از نگاه عنقا این واکنش حتی در دنیای امروز هم می‌تواند پذیرفتنی باشد، ضمن این‌که هیچ جایی از سریال بوضوح اشاره نشده که محمد به عمد دست خود را سوزانده تا از وسوسه شیطان در امان بماند.

عنقا:

سریال هنوز تمام نشده و ماجراهای متعددی در راه است و فصل آشنایی لیلا و محمد فقط بخشی از آن است. ضمن این‌که آنچه در این بخش مورد تاکید قرار گرفته، کنترل هوای نفس است

او در این باره توضیح می‌دهد: ما نمی‌دانیم محمد به عمد دستش را سوزانده یا نه. ما چیزی به او القا نکرده‌ایم و مخاطب آزاد است در این باره آن‌طور که دوست دارد برداشت کند. مخاطب حتی می‌تواند عشق دختری نازپرورده به پسری جوان را کلیشه‌ای فرض کند اما با تماشای ماجرا‌ها متوجه می‌شود که این داستان روایت خاص خودش را دارد.

عنقا تاکید می‌کند، فیلم‌های زیادی دیده و کتاب‌های زیادی خوانده است که احتمال دارد به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه هرکدام آنها در فیلمنامه‌هایی که می‌نویسند خودی نشان بدهند، اما در نهایت پرداخت و طراحی قصه‌ها به ترتیبی انجام می‌شود که خالی از خلاقیت نویسنده نیست.

جزئیات تعیین‌کننده است

اتفاقاتی که بعد از حضور لیلا برای محمد در امامزاده رخ داده، از نظر نویسنده سریال تنهایی لیلا و بر مبنای توضیحات او کاملا طبیعی و قابل دفاع است اما از نگاه تماشاگران این طور نیست. بین آنچه نویسنده سعی کرده به نمایش بگذارد و آنچه مخاطب تماشا و برداشت کرده‌ فاصله و تفاوتی وجود دارد که شاید چندان بزرگ هم نباشد اما به تعابیر متمایز منجر
شده است.

از نظر حجت‌الاسلام و المسلمین علی سرلک، بی‌توجهی به برخی جزئیات باعث شده این بخش از سریال برای مخاطب امروز باورپذیر نباشد. وی در این باره توضیح می‌دهد: کنترل هوای نفس دشوار است و پرداختن به آن در صورت طراحی درست مشکلی ندارد، اما برخی مخاطبان به این نکته در سریال تنهایی لیلا واکنش نشان دادند چون می‌شد که این بخش دقیق‌‌تر صورت بگیرد. اول این‌که برای محمد راه‌های متعددی وجود داشت که در چنین موقعیتی قرار نگیرد و دوم این‌که محمد در موضع انفعال قرار داشت و مخاطب نمی‌تواند تصمیم بزرگ او را برای مقابله با هوای نفس دوست داشته باشد و به او افتخار کند.

حجت‌الاسلام سرلک:

کنترل هوای نفس دشوار است و پرداختن به آن درصورت طراحی درست مشکلی ندارد، اما برخی مخاطبان به این نکته در سریال تنهایی لیلا واکنش نشان دادند چون می‌شد که این بخش دقیق‌‌تر صورت بگیرد

به اعتقاد این کارشناس مذهبی، مخاطب باید بپذیرد که محمد واقعا راه چاره‌ای نداشته جز این‌که آن شب را با لیلا در امامزاده بگذراند . وی توضیح می‌دهد: می‌دانیم اهالی محله به او اعتماد دارند و او می‌توانست به منزل یکی از آنها برود. باریدن باران و نبودن دوستش هم برای مخاطب قانع کننده نیست. ضمن این‌که محمد در حیاط امامزاده بود و لیلا درون امامزاده.

حجت‌الاسلام سرلک علاوه بر فضاسازی، دیالوگ‌ها و دیگر جزئیات را در باورپذیری مخاطب سهیم می‌داند و معتقد است داستان‌هایی از این دست برای پذیرفته شدن نیاز به دقت و توجه بسیار زیاد دارند.

واقع‌گرایی در دنیای قصه

طهماسب صلح‌جو از جمله منتقدانی است که همواره بین دنیای تصویر و واقعیت مرز قائل شده و اعتقادی به همسان سازی این دو ندارد. از نظر او نیازی نیست هر آنچه را در یک فیلم یا سریال رخ می‌دهد با دنیای واقعی تطبیق داده و ارزش و اعتبار آن را در تناسب با واقعیت بسنجیم.

این منتقد درباره منطق حاکم بر هر اثر نمایشی تاکید می‌کند: منطق دنیای واقعی درآثار نمایشی تعیین کننده نیست، بلکه هر اثری منطق خودش را دارد و این منطق قراری است که نویسنده از ابتدا با تماشاگرانش می‌گذارد. در هر فیلم و سریالی از جمله در سریال تنهایی لیلا، قواعدی پایه‌گذاری شده است که باید شاهد تبعیت همه رخدادها از این قواعد باشیم. در سریال، سازندگان اثر در مواردی به قواعد خودشان بی‌توجهی کرده‌اند؛ داستانی واقع‌گرایانه به مخاطبان خود ارائه داده‌اند در حالی که در معصومیت و رفتار و گفتار برخی شخصیت‌هایش اغراق دیده می‌شود. شاید در برخی فرازها، تنهایی لیلا به اندازه کافی باورپذیر نباشد.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
سارا
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۹
۰
۰
یعنی فیلم بهتر از این نبود بسازین؟پسرای مملكت ما انقدر بدبخت شدن كه اگه یه دختر بهشون پناه ببره از ترس گناهشوه دستشونو بكنن تو آتیش؟یعنی مردای مملكت ما انقدر شعورشون پایینه كه اگه خانمشونو ببینن با یه مرد حرف میزنه تا دم مرگ برن؟

نیازمندی ها