یکی از معضلاتی که جامعه امروز ایرانی با آن روبه‌روست رواج پدیده‌ای به نام تنبلی اجتماعی است. ایران امروز درگیر مسائل و مشکلات متعددی است. بسیاری از این معضلات هم ریشه بیرونی دارد و نمی‌توان منکر شرایط اجتماعی و اقتصادی که بر جامعه ما تحمیل شده، بود.
کد خبر: ۸۲۲۷۷۲
لزوم مقابله با تنبلی اجتماعی

رویه‌های ناسالم اقتصادی، رواج دلالی،‌ تحریم‌هایی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی کشورمان دچار آن بود، بروز جنگ و ویرانی بسیاری از زیرساخت‌های اقتصادی، پدیده مهاجرت و فرار مغزها و... باعث شده است بسیاری از امکانات کشورمان دستخوش تغییرات متعددی شود، با این وصف روحیه‌ای در برخی ‌جوانان وجود دارد که تا حدودی وجود تنبلی اجتماعی در جامعه را تائید می‌کند. گویی این مساله از همان ابتدای کودکی در وجود برخی نهادینه شده است.

گمان اول از فراگیری علم و دانش این است که یک فرد بعد از کسب تحصیلات عالیه و پیدا کردن شغل مناسب، به مقام و جایگاهی دست یابد که بیشتر پول دربیاورد و کمتر کار کند. چنین روحیه‌ای در بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان وجود دارد. متاسفانه چنین فرهنگی در بسیاری از خانواده‌ها نیز معمول است. بسیاری در پی آن هستند که با فراهم آوردن همه امکانات آموزشی، امکان ورود فرزندان خود را بعد از قبولی در دانشگاه در رشته‌های پولساز مثلا پزشکی یا مهندسی فراهم کنند. به نظر این گروه از خانواده‌ها که البته بخش وسیعی از جامعه هستند، تنها تحصیل در چنین رشته‌هایی ضامن خوشبختی فرزندان در آینده است.

برای این خانواده‌ها قابل پذیرش نیست فرزندانشان در نوجوانی کنار درس خواندن به یادگیری حرفه‌ای روی آورند که مورد نیاز جامعه است، زیرا اولا یادگیری حرفه‌های فنی یا کشاورزی در چنین دورانی اتلاف وقت است و دوم این که تا زمانی دانش‌آموز می‌تواند درس بخواند و در سایه تلاش خود موفق به اخذ مجوز دانشگاه‌های معتبری برای ادامه تحصیل در رشته‌های پولساز جامعه شود که یادگیری دیگر حرفه‌ها نادیده گرفتن شئون اجتماعی است.

این افراد اگر در دوران تحصیل خود حرفه‌ای نیاموزند، اگر در موقعیت‌های کاری بنا به دلایلی نتوانند شایستگی لازم را از خود نشان دهند یا شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه باعث محدود یا متوقف کردن موقعیت شغلی آنان شود، برای پیدا کردن شغل دیگر با مشکلات متعددی مواجه خواهند شد. روی آوردن به مشاغل کاذب یا افتادن در دام ناهنجاری‌های اجتماعی شاید یکی از تبعات آن باشد.

عافیت‌طلبی زمینه‌ساز نفوذ فرهنگ بیگانه

دوم این که تنبلی اجتماعی همیشه یکی از مواردی است که غربی‌ها، جوامع شرقی بویژه خاورمیانه را به آن متهم می‌کنند. در بسیاری از نوشته‌های تاریخی یکی از دلایل نفوذ و سلطه غربی‌ها بر شرقیان با این مدعا بوده که آنها به تنبلی و آسودگی و جدی نبودن در امور عادت دارند و از این‌رو‌ براحتی می‌توان با در اختیار قراردادن برخی امکانات اولیه برای آسودگی، اهداف و برنامه‌های استعماری خود را روی این جوامع پیاده کرد. البته این نظریه غلوآمیز به نظر می‌رسد و از تلاش جوامعی که در خاورمیانه برای رسیدن به استقلال و سازندگی از خود بروز دادند، نمونه‌های فراوانی می‌شود مثال زد؛ با این وصف، وجود برخی از شواهد در مورد شخصیت و افرادی که مسئولیت‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی متعددی را به‌عهده داشتند و در عین حال به تن‌پروری خو گرفته بودند زمینه‌هایی را برای بسط نفوذ غربیان بر جوامع شرقی فراهم آورد.

تنبلی و جدی نبودن در کار در بسیاری از مواقع حتی در عرصه کار و شغل و ساعات اداری هم تا حدود زیادی به چشم می‌خورد. برخی کارمندان یا کارگران در مراکزی که مشغول کار هستند، بیشتر اوقات خود را به بطالت می‌گذرانند. میزان کار مفید این عده در طول روز، هفته و ماه ناچیز است و اجرای برخی‌ امور را با کندی مواجه می‌کنند. به نظر می‌رسد تنبلی در وجود این افراد نهادینه شده است. ظاهرا در فرهنگ این عده، کار نکردن و از زیر کار در رفتن و اتلاف وقت، زرنگی تلقی می‌شود. در محیط‌های کاری یکی از زمینه‌های تشنج‌آمیز، شکایت برخی از کارمندان به مسئولان خودشان است که چرا از دیگران بیشتر کار می‌کنند و این همه تلاش، وظیفه آنان نیست. چنین رویه‌ای البته در فرهنگ اسلامی و ایرانی پذیرفتنی نیست و سابقه فرهنگی و دینی ما نشان می‌دهد کار بهترین تفریح انسان است و برای این که یک فرد راه سعادت و کامروایی را طی کند، باید سحرخیز و در پی تلاش و سختکوشی باشد تا به اهداف خود برسد.

یکی دیگر از نمونه‌های تنبلی اجتماعی نحوه گذران اوقات فراغت است. بسیاری از مردم از این فرصت به دست آمده برای انجام کارهای نیمه‌تمام، مطالعه، ورزش کردن، مسافرت و... استفاده می‌کنند، اما برخی افراد اوقات فراغت را موقعیتی برای استراحت و غنودن می‌دانند و از کار و تلاش پرهیز می‌کنند.

وجود چنین ویژگی‌هایی در افراد، فضایی را برای نهادینه شدن فرهنگ تنبلی در جامعه امروز ایران فراهم می‌کند. استمرار چنین روندی، تن‌پروری و دل به کار ندادن را در پی دارد و شرایطی را فراهم می‌آورد که افراد تا کوچک‌ترین حادثه نامطلوبی در زندگیشان پیش می‌آید، بی‌آن‌که موقعیت‌های جدیدی تجربه کنند و کوششی برای مواجهه با ناملایمات در پیش بگیرند، خود را محتاج کمک دیگران نشان می‌دهند. این عده تلاشی برای تبدیل ناکامی‌ها به فرصت‌ها و تبدیل شکست‌ها به پیروزی‌ها ندارند.

شهاب سلیمی

جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها