پرسه در جوادیه

محله لوطی‌ها

پرسه در خیابان «اختیاریه»

آمیزه‌ای از شلوغی و قدمت

در دوردست‌ها هنوز هم کوه‌ها زیر مه صبحگاهی پنهان هستند و ابرهای سیاه بالای سرشان چتر انداخته‌اند. خیابان از باران دیشب هنوز خیس است و بوی خاک باران‌خورده همه جا را پر کرده است. میوه‌فروش سبزی‌های تازه را روی هم دسته می‌کند و روی هم می‌چیند، عطر میوه و سبزی تازه به مشام می‌رسد و آن‌طرف‌تر بوی نان تازه می‌آید.
کد خبر: ۷۹۲۰۹۷
آمیزه‌ای از شلوغی و قدمت

کم‌کم مغازه‌ها باز می‌شوند. سوپری پیاده‌رو مغازه‌اش را از نوشابه و چیپس و پفک پر می‌کند. خیاطی و خشکشویی و صرافی و مشاور املاکی و لباس‌فروشی‌ها دیرتر باز می‌کنند، شاید به این دلیل که مشتریانشان دیرتر سراغشان می‌آیند. اما حلیم‌فروشی که زودتر از همه آمده کم‌کم بساط ظرف‌های حلیم را جمع می‌کند و حالا نوبت کباب‌هاست که به سیخ کشیده شود؛ و این گونه روز در خیابان اختیاریه آغاز می‌شود.

خیابانی که در زمان‌های نه‌چندان دور روستایی بود با باغ‌ها و مزارع سرسبز در اطرافش درست مثل اکثر مناطق شمال تهران؛ اما حالا به محله‌ای تبدیل شده است، در شمال تهران که از خیابان گلستان ششم پاسداران یا سلطنت‌آباد شروع می‌شود و بعد از گذشتن از خیابان دولت و میدان اختیاریه انتهایش به پل صدر می‌رسد. نام این محله در گذشته حسین‌آباد بوده است. با خریده شدن زمین‌ها توسط غلامحسین غفاری کاشانی که لقب صاحب اختیار را از مظفرالدین شاه قاجار داشت این محله هم به نام او، اختیاریه شد.

از ابتدا خیابان اختیاریه یعنی از پاسداران که وارد خیابان شوید، خیابانی باریک با پیاده‌رو‌هایی باریک‌تر و کوچه‌ها و بن‌بست‌هایی خواهید دید که زیر بار آپارتمان‌های بلند و گاه کوتاه به‌سختی نفس می‌کشند. بعد از گذراندن چهارراه دولت یا همان شهید کلاهدوز که به چهارراه دلبخواه معروف است برسید این تراکم بیشتر به چشم می‌خورد. از چهارراه دلبخواه تا میدان اختیاریه بخش تجاری محله قرار دارد که هر نوع صنفی را شما می‌توانید ببینید که خدمات متنوعی را ارائه می‌دهند. در بین این شلوغی مراکز تجاری، مسجدی قرار دارد که سال‌هاست بخشی از شناسنامه محل شده است؛ مسجد صاحب‌الزمان این طور که روی کاشیکاری‌اش حک شده از دهه 30 اینجاست و از جمله مکان‌هایی است که در تاریخچه اختیاریه نقش داشته است. اما تا یادم نرفته بگویم قهوه‌خانه قدیمی اختیاریه هم یکی دیگر از جاهای شناسنامه‌دار محل است که روزگاری زیر سایه درختان بلند و تنومند کهنسال به همت علی مشد عزیز حول و حوش سال 40 شکل گرفته است. گرچه این روز‌ها هیچ شباهتی به گذشته‌اش ندارد.

حلیم‌فروشی معروف مجید هم این روزها به یکی از نمادهای اختیاریه تبدیل شده است. مغازه‌ای کوچک که کمی پایین‌تر از میدان اختیاریه قرار دارد و صف چند لایه و طولانی مقابلش خصوصا در غروب‌های ماه رمضان، هر رهگذری را به تعجب وامی‌دارد. از من می‌شنوید اگر گذرتان به این محله افتاد این حلیم را از دست ندهید، چرا که اصولا استانداردهای یک حلیم خوب را در ذهن شما حسابی جابه‌جا می‌کند.

در امتداد همین خیابان به میدان اختیاریه می‌رسید. میدانی نه‌چندان بزرگ که روزگاری مرکز روستا بوده است. میدانی مانند اکثر میدان‌های تهران فواره‌ای وسط حوض آبی و گل‌هایی در اطراف آن با هیچ نشانه خاص که نمادی از این مکان داشته باشد. در ضلع جنوب شرقی آن زمین خاکی فوتبال محصور در دیوار قرار دارد که خیلی از بازیکن‌های تیم ملی در آن توپ زده‌اند از جمله اکبر محمدی و حسن روشن و خیلی‌های دیگر؛ تنها زمین خاکی شمال تهران که یادآور زمین خاکی‌هایی است که خیلی از بچه‌های قدیمی بازی فوتبال را از این زمین‌ها شروع کرده‌اند. در ضلع غربی میدان خیابان شهید دوقوز قرار دارد که میدان تره‌بار بزرگی در آن قرار دارد، محلی‌ها همیشه از خیل ماشین و باریکی خیابان، ترافیکش و شلوغی‌اش شاکی هستند، اما هنوز در پشت میدان اختیاریه خانه‌های کوچک قدیمی با حیاط‌ها و درختان تنومند که هنوز تبدیل به آپارتمان نشده‌اند و کوچه‌های تنگ و باریک وجود دارند که نشان دهند که تا چند دهه گذشته اینجا روستایی خوش‌آب و هوا با مزارع و باغ‌های مصفا بوده است.

اما کمی دورتر از میدان، بوستان اختیاریه قرار دارد که تا 40 سال گذشته قبرستان روستای رستم‌آباد بود ولی حالا تبدیل به پارکی برای اهالی محل شده است؛ بوستانی که تنها یادگاری که از آن زمان دارد مقبره کوچکی است که متعلق به حاج آخوند رستم‌آبادی است. شیخ ملا محمدعلی، معروف به حاج آخوند رستم‌آبادی از روحانیون معروف دوره مشروطه بود. البته روحانیون زیادی در این محل یا نزدیک به آن زندگی می‌کردند از جمله آیت‌الله حایری و موسوی و تجویدی و شیخ شاه‌آبادی و بالاخره آقای مطهری که در خیابان دولت ساکن بودند و هم‌اکنون منزلشان به موزه تبدیل شده است. شاید وجود این افراد یکی از دلایلی باشد که این محله را دارای بافت مذهبی و سنتی کرده است.

خیابان را که بعد از میدان به سمت اختیاریه شمالی طی کنید کم‌کم شیب خیابان خود را نشان می‌دهد و راه را برای بالا رفتن دشوار می‌کند، هرچند پیاده‌راه‌ها آن‌قدر تنگ هستند که خیلی مناسب پیاده‌روی نیستند ولی سکوت و خلوتی خاص در این قسمت وجود دارد که آدم را وسوسه می‌کند پیاده بروید تا این‌که انتهای خیابان با صدای غرش بزرگراه صدر و پل آن خود را نشان دهد و شما را متوقف کند.

اما راه رسیدن به خیابان اختیاریه؛ شما می‌توانید از خیابان پاسداران، خیابان ششم وارد خیابان اختیاریه‌جنوبی شوید یا این‌که ماشین‌هایی که در خیابان دولت تردد می‌کنند، می‌توانند شما را در چهارراه دلبخواه پیاده کنند و شما از میانه خیابان اختیاریه سر درآورید. اما اگر می‌خواهید از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید، می‌توانید از خطوط اتوبوس متروی شهید حقانی ـ اختیاریه یا اتوبوس‌های اختیاریه ـ شهید بهشتی خودتان را به این محله برسانید.

اکرم بیگی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها