مردم ایران اگر ورزشکار هم نباشند لااقل ورزشدوست هستند و بسیاری از آنها در حد یک کارشناس و خبره و صاحب‌نظر. بیشتر ترجیح می‌دهند به جای آن‌که تکانی به خود بدهند و حداقل نرمشی کنند در راستای سلامت روح و جان باب سخن را بگشایند در جهت بیان مزایا یا معایب و مشکلات ورزش در کشور و نقد کنند سیاستگذاری‌های چند دهه اخیر را.
کد خبر: ۷۷۹۵۶۷
سرنوشت توپ گرد در «آخرین بازی»

در ایران نیز مانند اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان فوتبال حرف اول و آخر را می‌زند در میان رشته‌های ورزشی و گل‌ درشت‌ترین‌شان است بدون کوچک‌ترین تردیدی. و مردم ایران هم همه کارشناس مستطیل سبز، بی‌گمان. کشتی شاید ورزش اول ایران باشد، اما فوتبال پرطرفدارترین و محبوب‌ترین است؛ آنچنان که گاه پا را از جایگاه اولیه خود به عنوان یک ورزش فراتر گذاشته و نقشی پررنگ‌تر و موثرتر حتی تا حد یک پدیده اجتماعی که لایه‌های متفاوت جامعه را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد، ایفا می‌کند.

آنچه به ورزش فوتبال در ایران پر و بال می‌دهد و شاخص و محبوبش می‌کند، در میان عامه مردم فارغ از جذابیت‌های اولیه و ذاتی‌اش، حاشیه‌هایی است که در اطراف آن شکل می‌گیرد و حرف و حدیث‌هایی که پیرامونش زده می‌شود. سال‌هاست اخباری رسانه‌ای و شنیده می‌شود از دستمزدهای آنچنانی بازیکنان فوتبال و زد و بندهایی که در پس پرده این ورزش پرطرفدار جریان دارد.

ورزش در ایران پرطرفدار است، فوتبال پرطرفدارتر و حاشیه‌های توپ گرد پرطرفدارترین، به استناد و اعتبار آنچه بخصوص در چند سال گذشته دیده و شنیده شده است. حال اگر این سوژه و موضوع بشدت جذاب شکل و شمایل سمعی و بصری هم به خود بگیرد و مزین شود به جاذبه و جادوی تصویر، می‌تواند گیرا باشد و قادر به برقراری ارتباط با مخاطبان.

تهیه‌کننده و کارگردان سریال «آخرین بازی» با توجه به همین استقبال عمومی که از فوتبال می‌شود، این ورزش را به طور اعم و حواشی‌اش را به طور اخص، دستمایه و بن‌مایه ساخت سریال خود قرار داده‌اند. با وجود این‌که برای اولین بار نیست دنیای توپ گرد بهانه ساخت یک اثر نمایشی قرار می‌گیرد، اما جاذبه‌های این ورزش پرطرفدار آن‌قدر جای کار دارد که بتوان باز هم به آن پرداخت؛ گیرایی و جاذبه‌ای که می‌تواند امتیاز و برگ برنده‌ای باشد برای دست‌اندرکاران آخرین بازی و بخصوص نویسنده و کارگردانش.

آخرین بازی قرار است طنز هم باشد و این خود یک فرصت بالقوه است که بر جذابیت کلیت سریال بیفزاید و نزد مخاطب محبوب و دلخواسته‌اش کند.

مجموعه آخرین بازی نه تنها از یک سوژه جذاب که از امتیازهای دیگری مانند کارگردان نام‌آشنا و موفقی چون حسین سهیلی‌زاده و حضور بازیگران به ستاره نزدیکی همچون بهاره افشاری، روناک یونسی، امیر حسین رستمی و مهدی سلوکی نیز برخوردار است. حاصل کار با وجودی که سریال در برقراری با مخاطب ناتوان نبوده و برای لحظاتی هم می‌تواند خنده را بر لبان بیننده بنشاند، اما در مجموع نه آنی است که از این سوژه و این کارگردان و این تیم بازیگری انتظار می‌رود.

سریال آخرین بازی شاید بیشترین ضربه را از فیلمنامه و شخصیت‌پردازی‌های ضعیف خورده است. بعضی از شخصیت‌ها از جمله نسترن با بازی بهاره افشاری تصنعی و غیرواقعی درآمده است؛ یک دختر بشدت غیرمنعطف که کمتر شباهتی به افراد هم سن و سال او که در دور و اطرافمان می‌بینیم دارد. اصولا کوچک‌ترین نشانه و علامتی از علاقه او به فوتبال نمی‌توان سراغ گرفت و آنچه به باشگاه پایبندش کرده بیشتر مناسبات زنانه و یک رقابت و چشم و همچشمی است.

پاره‌ای دیگر از شخصیت‌های این سریال هم غلو شده هستند؛ شاخص‌ترین‌شان قباد با بازی مانی نوری که قرار است ایفاگر نقش یک جوان نازپرورده و از خودراضی باشد.

میزان بزرگنمایی و غلو در بعضی از دیگر شخصیت‌ها هم آن‌قدر از مدار اعتدال خارج شده که دیگر به تیپ نزدیک شده‌اند. مثال بارزش نقش خشایار که مهران ضیغمی آن را بازی می‌کند؛ یک داماد سرخانه که گاه و بیگاه مورد سرکوفت و سرزنش خانواده همسرش قرار می‌گیرد. یک نقش تیپیکال که نمونه آن را قبلا در بسیاری از سریال‌های تلویزیونی دیده بودیم.

برای آن‌که از سبیل انصاف خارج نشویم باید به یک حسن و قوت فیلمنامه این سریال هم اشاره‌ای کنیم و آن گره‌هایی است که در بستر قصه پدید آمده و از یکنواختی مصونش کرده. داستان سریال برای مخاطب عریان و رو نیست و پیش‌بینی بسیاری از اتفاقات آینده سریال برای بیننده اگر نگوییم غیرممکن که حداقل با دشواری و سختی همراه است.

در نهایت و مخلص کلام این‌که سریال آخرین بازی یک اثر متوسط است که سهمش از نقاط قوت و ضعف شاید یکسان و به یک اندازه باشد.

محسن محمدی ‌/‌ گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها