با حسین عسکری، دوچرخه‌سوار تیم ملی پس از کسب دومین سهمیه المپیک 2016

25 سال رکاب زدن خسته‌ام نکرد

جام جم ورزشی: فقط یک ورزشکار حرفه‌ای که شلاق تمرینات سخت و طاقت‌فرسا به تنش خورده می‌تواند درک کند بیش از دو دهه ورزش قهرمانی یعنی چه. صحبت از یکی، دو سال نیست. صحبت از یک عمر مرارت است.
کد خبر: ۷۷۷۶۷۴
25 سال رکاب زدن خسته‌ام نکرد

به گزارش جام جم ورزشی ، اولین‌بار 20 سال پیش بود که در مسابقات آسیایی مدال دوچرخه‌سواری را به گردن آویخت. آن زمان جوانی نوزده ساله بود و حالا بعد از 20 سال هنوز هم با همان شوروحال جوانی از سکوی قهرمانی بالا می‌رود.

حسین عسکری را می‌گوییم. او که همین چند هفته پیش با قهرمانی در آسیا، دومین سهمیه ورزش ایران در المپیک 2016 ریودو ژانیرو را به‌دست آورد. درباره قهرمان آسیا، آن هم در رشته دوچرخه‌سواری استقامت، در حالی که تا چند ماه دیگر باید شمع تولد چهل سالگی‌اش را فوت کند، فقط می‌توان از یک واژه استفاده کرد؛ پشتکار، پشتکار و پشتکار.

مصاحبه این هفته ما با این قهرمان خستگی‌ناپذیر و البته رکورددار‌شاید برای خیلی‌ها جالب باشد؛ این‌که بدانند عسکری تنها ورزشکار تاریخ کشورمان است که در شش دوره از بازی‌های آسیایی حضور داشته است؛ از سال 1994 که جوانان این نسل هنوز به دنیا نیامده بودند تا همین امسال که کاروان ورزشی کشورمان برای چهاردهمین‌بار در بازی‌های آسیایی اینچئون شرکت کرد. حال او از المپیک 2016 ریو به‌عنوان خط پایان دوران قهرمانی‌اش می‌گوید.

اگر اشتباه نکنم در میان ورزشکاران ایرانی شما رکورددار حضور در بازی‌های آسیایی هستید.

بله! من در شش دوره از بازی‌های آسیایی حضور داشتم. اولین بار در بازی‌های آسیایی 1994 هیروشیما تیم ملی دوچرخه‌سواری را همراهی کردم و بعد از آن به طور متوالی در بازی‌های آسیایی 1998 بانکوک، 2002 بوسان، 2006 دوحه، 2010 گوانگجو و 2014 اینچئون حضور داشتم. در المپیک‌ها هم سه بار تجربه حضور دارم و با قرار گرفتن در میان 50 دوچرخه‌سوار برتر المپیک، بهترین عنوان تاریخ دوچرخه‌سواری ایران را در المپیک پکن رقم زدم.

با این حساب امسال بیستمین سالی است که شما برای تیم‌های ملی ایران در سطح آسیا افتخارآفرینی می‌کنید... بیش از 20 سال دوام در عمر قهرمانی‌ چه رازهایی را در خود نهفته دارد؟

پیش از هر چیز شما باید توانایی مواجهه با سختی‌های بسیار را داشته باشید. یک ورزشکار حرفه‌ای برای رسیدن به موفقیت باید خودش را از خوشی‌ها و لذت‌های زیادی محروم کند. شما نمی‌توانید هر غذایی را بخورید. شما نمی‌توانید در همه روزهای تعطیل در کنار خانواده باشید. شما نمی‌توانید تا دیر وقت بیدار بمانید یا صبح‌ها دیر از خواب بیدار شوید. از این دست محدودیت‌ها تا دلتان بخواهد وجود دارد. در کنار رعایت اصول زندگی ورزشی حرفه‌ای، سالم زندگی کردن از رازهای موفقیت است. انگیزه بالا، پشتکار و پرهیز از مسائل حاشیه‌ای هم عوامل دیگری است که کمک می‌کند ورزشکار حرفه‌ای سال‌های سال در اوج باقی بماند.

از 20 سال زندگی با این محدودیت‌ها خسته نشدید؟

اولین چیزی که من را به دوچرخه‌سواری کشاند، عشق به این رشته ورزشی بود. حالا بعد از این همه سال هنوز هم عشق به دوچرخه‌سواری در وجود من هست و اجازه نمی‌دهد احساس خستگی کنم. در کنار این عشق، وقتی احساس می‌کنی می‌توانی با مدال‌هایت دل مردم را شاد کنی سرشار از انرژی می‌شوی. من وقتی ابراز لطف مردم را در شهر خودم خمین می‌بینم، انگیزه پیدا می‌کنم که بیشتر تلاش کنم.

آیا واقعا متناسب با این همه سختی‌ به حقتان رسیده اید یا نه؟

اگر انصافا بخواهم بگویم نه! شاید اگر وارد سیاست می‌شدم قطعا حال و روزم بهتر از الان بود. با این حال پشیمان نیستم.

در این سال‌ها شرایطی هم پیش روی شما قرار داشت که بخواهید وارد عرصه سیاست شوید؟

خیلی زیاد. اما من خودم شخصا دوست نداشتم دنیای زیبای ورزشی‌ام را با دنیای پرتظاهر سیاست عوض کنم. من همیشه دوست داشتم آن چیزی که هستم باشم.

دوستان شما می‌گویند یکی از ویژگی‌های حسین عسکری این است که برای هر مسابقه برنامه دارد و با انگیزه مضاعف تمرین می‌کند...

شاید باور نکنید، اما من بعد از بازی‌های آسیایی اینچئون حتی یک روز هم استراحت نکردم و بلافاصله پس از بازگشت از کره‌جنوبی تمریناتم را از سر گرفتم تا با آمادگی بیشتری در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کنم. باور کنید بعد از بازی‌های آسیایی اینچئون من روزهایی را سپری کردم که در آنها سه جلسه تمرینی سنگین داشتم.

این شیوه زندگی می‌تواند الگو باشد برای خیلی از کسانی که در ابتدای راه هستند..

شما لطف دارید. من معتقدم هیچ کس از تفریح و خوشی بدش نمی‌آید، اما اگر شما هدفی پیش روی خود دارید باید از بسیاری از این تفریحات چشم‌پوشی کنید.

برویم سراغ مسابقات قهرمانی آسیا و دو طلای ارزشمند شما که منجر به کسب سهمیه المپیک برای ایران شد...

امسال مسابقات قهرمانی آسیا به میزبانی تایلند برگزار شد، اما با توجه به اهمیت امتیازات این رقابت در کسب سهمیه المپیک 2016، تایلندی‌ها مسیری را طراحی کرده بودند که مختص دوچرخه‌سواران آسیای شرقی بود. مهارت اکثر دوچرخه‌سواران ایرانی در سربالایی هاست، درحالی که دوچرخه‌سواران شرق و جنوب شرق آسیا تخصص اصلی شان رقابت در مسیر‌های کفی و کم پیچ و خم است.

قهرمانی در این شرایط دشوار نبود؟

ما از ابتدا پرفشار رکاب زدیم و اجازه ندادیم کار به کیلومترهای آخر برسد. خوشبختانه همه چیز هم در طول مسیر مطابق انتظار رقم خورد و من به نمایندگی از تیم ایران توانستم با اختلاف یک دقیقه نسبت به نفر دوم از خط پایان عبور کنم. ما در ماده استقامت جاده رقیبانی از ژاپن و قزاقستان داشتیم که تجربه حضور در توردوفرانس را دارند. به همین خاطر هم کسی فکر نمی‌کرد تیم ایران قهرمان آسیا شود، اما ما کاری را انجام دادیم که در 35 سال گذشته بی سابقه بود.

منظورتان کسب هر دو مدال طلای جاده در تایم تریل و استقامت است؟

بله! این برای اولین بار بود که یک ورزشکار ایرانی موفق می‌شد هر دو مدال طلای تایم تریل و استقامت جاده را در آسیا به‌دست آورد و من از این بابت واقعا خوشحالم.

احتمال دارد باز هم بتوانیم سهمیه بگیریم؟

بله! حداکثر سهمیه دوچرخه‌سواری ایران در بخش جاده سه سهمیه است و ما یک سال و نیم دیگر وقت داریم تا با کسب امتیازات دو سهمیه دیگر به دست بیاوریم.

در تایم تریل در حالی روی سکوی قهرمانی ایستادید که چند ماه پیش در بازی‌های آسیایی اینچئون در همین ماده به مدال برنز رسیده بودید.

حسین عسکری که در رقابت‌های قهرمانی آسیا رکاب زد همان دوچرخه‌سواری نبود که در بازی‌های آسیایی اینچئون حضور داشت. ما باید برای هر مسابقه آماده تر از مسابقه قبل باشیم. مثال ساده تر دو مدال برنزی است که من در بازی‌های آسیایی گوانگجو و اینچئون به دست آوردم. من اگر قرار بود با آمادگی سال 2010 در بازی‌های آسیایی سال 2014 شرکت کنم، دهم هم نمی‌شدم اما چهار سال تلاش کردم تا توانستم همان مدال برنز را تکرار کنم. البته یک دلخوری بزرگ هم دارم و آن این‌که متاسفانه افتخارات و تلاش‌های ما انعکاس خبری چندانی ندارد. من فکر می‌کنم دیگر وقت آن است که مسئولان ورزش کشور نگاه ویژه‌تری به دوچرخه‌سواری داشته باشند و کمتر میان رشته‌های مختلف تبعیض قائل شوند.

ما هم می‌توانیم جزو بهترین‌های دنیا باشند فقط کافیست بیشتر مورد توجه قرار بگیریم. استعدادهای خوبی در ایران حضور دارند اما برای بارور شدن نیاز به‌ سرمایه‌گذاری بیشتری است.

دوچرخه‌سواری ایران شاید به لحاظ استعداد غنی باشد، اما خود شما بهتر از هر کس دیگر می‌دانید که از نظر امکانات و زیرساخت‌های موجود اصلا با قدرت‌های برتر دنیا قابل مقایسه نیستیم...

حق با شماست. من برای مقایسه قهرمان قزاقستانی تایم تریل انفرادی بازی‌های آسیایی را مثال می‌زنم. این ورزشکار نه از سوی فدراسیون دوچرخه‌سواری قزاقستان که از سوی یک کشور حمایت می‌شد تا مدال طلای آسیا را به دست آورد. یعنی تمام امکانات لازم برای این‌که این ورزشکار بتواند روی سکوی قهرمانی بایستد در اختیار او و دیگر نفرات تیم ملی قزاقستان وجود داشت. در این شرایط کاملا طبیعی است ورزشکاران ما هر چقدر هم که تلاش کنند باز نمی‌توانند به اندازه یک ورزشکار قزاق موفق باشند. اکثر دوچرخه‌سواران معتبر دنیا علاوه بر فعالیت ملی، در تیم‌های معتبر باشگاهی هم از امکانات ایده‌آلی برای تمرین، تغذیه و استراحت برخوردار هستند. اما اینجا در ایران، ورزشکاران معمولا از رعایت اصول زندگی حرفه‌ای فاصله دارند و با امکانات حداقلی تمرین می‌کنند.

چه تفاوتی‌بین شرایط تمرینی یک دوچرخه‌سوار اروپایی با شما که در نفر تیم ملی هستید، وجود دارد؟

اگر تفاوت موجود در سطح امکانات را کنار بگذاریم، من و سایر ملی پوشان ایرانی کمتر از چهره‌های شاخص اروپایی تمرین نمی‌کنیم. تنها تفاوت بارز در تعداد مسابقاتی است که در طول سال برگزار می‌شود. یک دوچرخه‌سوار اروپایی در طول سال چیزی در حدود 50 مسابقه تک مرحله‌ای را پشت سر می‌گذارد و این در حالی است که تعداد مسابقات ما به زحمت به 25 می‌رسد.

البته نقش دانش فنی مربی را هم نباید نادیده گرفت؛ به عنوان مثال خیلی‌ها از و‌لفرام لیندر آلمانی به‌عنوان کسی یاد می‌کنند که در اوجگیری ستاره‌هایی چون حسین عسکری و قادر میزبانی موثر بود. قبول دارید که بعد از لیندر، دیگر هیچ مربی در حد و اندازه‌های او به ایران نیامد...

درست است. لیندر یک مدرس بزرگ بود. او برای تمام سال و برای تک‌تک دوچرخه‌سواران برنامه داشت و همه‌مان می‌دانستیم در هر مسابقه با چه هدفی شرکت می‌کنیم و در نهایت چه زمان به نقطه اوج می‌رسیم. با این حال ما قدر مدرس بزرگی چون لیندر را ندانستیم و بعد از او هم مربی خارجی خوب دیگری به ایران نیامد. ما لیندر را از دست دادیم تا با یک مربی ضعیف به نام مارکوس کار کنیم. مارکوس بزرگترین ضربه را به ورزش ایران زد و یکی از ضعیف ترین مربیان خارجی تاریخ دوچرخه‌سواری ایران بود. ماهی ده هزار دلار برای مارکوس هزینه شد اما کسی نپرسید آیا بازدهی او برای دوچرخه‌سواری ایران به اندازه آن نیم میلیاردی بود که برایش هزینه شد یا نه؟ من به جرات می‌گویم مارکوس حتی در سه مدالی که ما در بازی‌های آسیایی گوانگجو گرفتیم هم نقشی نداشت، اما بعد از آن دو سال دیگر هم قرارداد این مربی تمدید شد تا شاهد پسرفت شدید دوچرخه‌سواری کشورمان باشیم. من به شخصه باور دارم بسیاری از ورزشکاران قدیمی ما اطلاعاتشان کمتر از مربیان روز دنیا نیست. خود من با اکثر ورزشکاران و مربیان مطرح در ارتباط هستم و در تورنمنت‌های مختلف سعی می‌کنم از دانش آنها بهره‌مند شوم.

اما به هر حال یکسری نیروی جوان هم هستند که برای پیشرفت به دانش روز مربیان مطرح دنیا نیاز است...

صددرصد. به‌عنوان مثال ما از همین امروز باید برای رقابت‌های سال آینده قهرمانی نوجوانان و جوانان برنامه‌ریزی کنیم، نه این‌که به دلیل کمبود بودجه همه چیز به یک یا دو ماه قبل از شروع این رقابت‌ها موکول شود. ورزشکاری که تجربه ندارد در این زمان کوتاه با بهترین مربی دنیا هم نمی‌تواند نتیجه بگیرد. اگر این اردوها بلند‌مدت باشد مطمئنم ظرف مدت کوتاهی از پشتوانه‌های خوبی برای تیم ملی برخوردار خواهیم شد. البته فدراسیون برای همین برنامه‌ریزی ساده نیازمند بودجه است و برای دریافت بودجه بیشتر هم باید نگاه مسئولان ورزش به این رشته تغییر کند.

این‌که گفته می‌شود بسیاری از دوچرخه‌سواران ملی‌پوش خودشان باید هزینه خرید دوچرخه‌هایشان را بدهند صحت دارد؟

در مورد ملی‌پوشان این موضوعات صحت ندارد. فدراسیون برای بازی‌های آسیایی دوچرخه‌های خوبی را خریداری کرده بود و همان‌ها ‌را در اختیار ملی‌پوشان قرار داد. اما در کل این رشته، رشته پر هزینه‌ای است. به‌عنوان مثال دوچرخه تایم تریلی که من سوار می‌شوم چیزی در حدود 30 میلیون تومان قیمت دارد و برای خرید طوقه‌های مختلف هم باید بین ده تا 20 میلیون تومان هزینه کرد. این سوای هزینه دیگر لوازم و تجهیزات دوچرخه‌سواری است. به‌عنوان مثال یک جفت لاستیک خوب چیزی در حدود یک میلیون تومان هزینه در بردارد. در رشته‌ای که قهرمان آن را گاهی اوقات صدم‌های ثانیه تعیین می‌کند بدون شک لاستیکی که فقط 160 گرم وزن دارد با لاستیکی که وزن آن 220 گرم است خیلی تفاوت دارد. البته برای رسیدن به تیم ملی حتما لازم نیست دوچرخه 25 میلیون تومانی داشته باشید. شما اگر استعداد و پشتکار داشته باشید با یک دوچرخه چهار ، پنج میلیون تومانی هم می‌توانید در مسیر موفقیت حرکت کنید و مورد حمایت اسپانسرها یا فدراسیون قرار بگیرید. گاهی اوقات پیش آمده که ما در سرمای وحشتناک زمستان یا گرمای طاقت‌فرسای تابستان مجبور شدیم نزدیک به شش ساعت در روز رکاب بزنیم. می‌خواهم بگویم قبل از تجهیزات‌ باید تحمل این سختی در توان یک ورزشکار باشد.

اما قبول دارید ‌ گاهی اوقات همین هزینه‌های بالا هم در انگیزه‌های یک فرد تاثیرگذار است؟

بله! البته آن هم راهکار دارد و باید شرایطی را فراهم کرد که فعالیت باشگاه‌ها در دوچرخه‌سواری پررنگ‌تر شود. وقتی باشگاه‌ها بیشتر شود ناخودآگاه انگیزه ورزشکار هم افزایش پیدا می‌کند. از طرفی هزینه‌های مربوط به خرید دوچرخه و تجهیزات جاتبی آن هم خودبه خود حذف می‌شود و این موضوع کمک می‌کند تا پشتوانه بیشتری برای تیم ملی داشته باشیم.

الان وضع باشگاه‌های دوچرخه‌سواری در کشور چگونه است؟

الان شرایط به نسبت سال‌های گذشته بهتر شده است، ولی باز هم تعداد باشگاه‌هایی که از توان مالی خوبی برخوردار هستند واقعا کم است. البته من فکر می‌کنم اگر پوشش خبری بهتری از مسابقات دوچرخه‌سواری صورت بگیرد افراد بیشتری برای سرمایه‌گذاری پا پیش می‌گذارند.

سطح قرارداد در لیگ دوچرخه‌سواری چقدر است؟

قراردادهای لیگ دوچرخه‌سواری از پنج میلیون تومان شروع می‌شود و به صد میلیون تومان می‌رسد. اما به‌طور میانگین فکر نمی‌کنم بیشتر از 20 میلیون تومان باشد.

در مجموع آینده دوچرخه‌سواری ایران را چطور می‌بینید؟

اگر مسئولان توجه بیشتری به این ورزش داشته باشند ما می‌توانیم حتی شگفتی‌ساز باشیم. هیچ چیز غیرممکن نیست. همین سه سال پیش ورزشکاری در المپیک قهرمان شد که اهل کشور قزاقستان بود. پس ما هم می‌توانیم در المپیک به مدال دست پیدا کنیم، فقط باید دیدگاه‌ها تغییر کند. با توجه بیشتر، پشتوانه‌های بیشتری خواهیم داشت و این یعنی شانس بیشتر برای رسیدن به اهداف بزرگ‌تر. البته در زمینه باید بیشتر فعالیت شود. ساختن یک دوچرخه‌سوار مثل تبدیل کردن یه نهال باریک به یک درخت تنومند است. یعنی نیاز به مراقبت‌های ویژه است و باید پله به پله بالا رفت. یک شبه نمی‌توان قهرمان جهان ساخت، اما با یک زیرسازی خوب می‌توان قهرمانان بزرگی پرورش داد و آینده بهتری برای این رشته رقم زد.

دوچرخه‌سواری ما مدیون زحمات‌ بزرگانی چون حسین عسکری و قادر میزبانی است. برنامه شما برای آینده چیست؟

المپیک پایان فعالیت من در ورزش قهرمانی است. تابستان ‌ 95 سن من از ‌‌40 سال عبور خواهد کرد و فکر می‌کنم در این شرایط سنی کمتر ورزشکار ایرانی بوده که تجربه حضور در المپیک را داشته باشد.

نقش خود شما در آینده دوچرخه‌سواری ایران چیست؟ این تجربیات ارزشمند را چه زمان در اختیار نسل‌های بعدی دوچرخه‌سواری قرار خواهید داد؟

راستش زمانی فکر می‌کردم بعد از پایان دوران ورزش قهرمانی تا همیشه از این رشته فاصله خواهم گرفت اما الان بر این باورم که اگر شرایط برای انتقال این تجربیات فراهم باشد، چراکه نه. البته باید این شرایط فراهم باشد و مطئمن باشم که می‌توانم برای این ورزش و کشورم مثمرثمر باشم.

یک عمر سختی، یک کلکسیون پر از مدال

شروع کار حسین عسکری از شهرستان خمین بود؛ شهر زادگاهش. او که در خانواده‌ای ورزشی بزرگ شده است مشوق اصلی‌اش در دوچرخه‌سواری را برادرش می‌داند.

با این حال یک جمله هم از پدر مرحومش دارد که برای او حکم کلید موفقیت را دارد؛ این‌که در هیچ کاری وقتت را به بطالت تلف نکن؛ توصیه‌ای که باعث شد حسین عسکری بیش از 25 سال بدون خستگی رکاب بزند تا کلکسیونی از مدال را در کارنامه افتخاراتش جمع‌آوری کند.

وقتی از عسکری می‌خواهیم از شروع کارش در دوچرخه‌سواری بگوید اول از مربیانی نام می‌برد که در ساختن او بیشترین نقش را داشتند: آقایان کاظمی، مستوفی و قمری در سال‌های جوانی زحمات زیادی برای من کشیدند تا در مسیر موفقیت قرار بگیرم.

عسکری در ادامه می‌گوید: من اولین قهرمانی خود در دوچرخه‌سواری را سال ‌69 در شهر یزد به‌دست آوردم.

در واقع در چهارده سالگی و در همان اولین مسابقه‌ای که شرکت کردم قهرمان آموزشگاه‌های کشور شدم. آن مدال و حکم قهرمانی را هنوز قاب شده بر دیوار اتاقم دارم.

در سطح ملی هم اولین مدال آسیایی‌ام را سال ‌73 در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا به‌دست آوردم. اولین مدال طلا را هم سال 2000 در مسابقات قهرمانی بزرگسالان آسیا در چین به‌دست آوردم. در کلکسیون افتخارات حسین عسکری بیش از دو جین مدال است که برخی از مهم‌ترین آنها در ادامه آمده است: 2002ـ بازی‌های آسیایی بوسان (مدال نقره)، 2004ـ قهرمانی آسیا (مدال نقره)، ـ 2005ـ قهرمانی آسیا (مدال نقره)، 2006ـ بازی‌های آسیایی (مدال نقره)، 2007ـ قهرمانی آسیا ( دو مدال نقره)، 2010 ـ بازی‌های آسیایی (مدال برنز)، 2014 بازی‌های آسیایی (مدال برنز)، 2014 قهرمانی آسیا (دو مدال طلا)

رضا پورعالی/گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها