تلاش دختران شهرستانی خوابگاه‌ها برای معاش

دختران دانشجویی که سنگ قبر می‌شویند

جام جم سرا: آیا می‌دانستید آن دختری که سنگ قبر می‌شوید و او را هر پنجشنبه در بهشت زهرا می‌بینید، دانشجویی شهرستانی است؟ آیا می‌دانستید دختری که در یکی از انشعابات پارک‌وی گل می‌فروشد دانشجوی مواد یکی از دانشگاه‌های معتبر تهران است و یک پایش دانشگاه و یک پایش خوابگاه و یک پایش خیابان است؟
کد خبر: ۷۷۵۶۹۶
دختران دانشجویی که سنگ قبر می‌شویند

می‌پرسید چرا؟ مگر نمی‌دانید که زندگی خرج دارد. دانشگاه خرج دارد. مخصوصا که دختر باشی. شهرستانی هم باشی. خانواده مرفه هم نداشته باشی و بخواهی سالم زندگی کنی! عزت نفس داشته باشی و دست آخر بخواهی مملکتت را هم بسازی. مادر نسلی باشی که آینده ساز باشد...

شاید این سوال برایتان به وجود آید دلیل انتخاب کلانشهری مثل تهران و شهرهای دیگر برای تحصیل چیست؟
بیراه نرویم و گزافه نگوییم. همه می‌دانیم. بی‌عدالتی آموزشی را می‌توان در همین نقطه مشاهده کرد، تمرکز مراکز آموزشی معتبر یا به‌عبارتی آپارتاید علمی و امکانات رفاهی، فرهنگی و اجتماعی در یک نقطه و دستیابی به این مدینه فاضله آرزوی هر محصلی است. بسیاری از پشت کنکوری‌های شهرستانی برای ورود به آرمانشهر خیالی خود لحظه شماری می‌کنند و با بردن برگ برنده، با عزمی راسخ قدم در این کلانشهر‌ها می‌گذارند، غافل از این‌که عشق اول نمود آسان ولی افتاد مشکل‌ها...

هر دانشجوی مهاجر به دنبال ورودش به شهری دیگر با مسائلی حیاتی روبه‌رو می‌شود که شامل هزینه‌های زندگی و آسیب‌های اجتماعی متاثر از غربت، مشکلات خانوادگی، محل اسکان و... است. عوارض و عواقب این مسائل را نمی‌توان نادیده گرفت.
در این سوی نگاه‌های متأثر از تبعیض و مردسالاری، کلمه دختران شهرستانی و دختران خوابگاهی به خودی خود دارای بار ارزش منفی است. یادآور سادگی، کم‌توانی و‌گاه عرصه تاخت‌و‌تاز و تهمت‌ها!
مگر دختر دانشجو بودن چه اشکالی دارد؟ این همه سوء‌ظن‌ها و سوءتعبیر‌ها از کجا نشأت گرفته است؟ جز شنیده‌ها و تخیلات بخشی از دنه جامعه که همواره درصدد تخریب بخشی دیگر است؟ آیا واقعا از نزدیک دیده‌ایم آن‌ها برای گذران زندگی خود چه می‌کنند؟
حتما می‌گویید خیلی کار‌ها... بله دخترانی را می‌شناسم که خیلی کار‌ها می‌کنند تا روز‌هایشان شب شود. نمونه‌اش همین فاطمه...
سال دوم کار‌شناسی است از شواهد ظاهری‌اش پیداست از طبقه متوسط رو به پایین جامعه به حساب می‌آید، مدام نیازمندی‌های همشهری را ورق می‌زند و کاری درخور و متناسب با ساعات کلاس‌هایش پیدا نمی‌کند که هم وقتش خوب باشد هم پولش! یکی، همه‌جوره خوب است جز این‌که راهش دور است کارش چیست؟! خدمات منزل یا‌‌ همان کلفتی...
تعجب کرده‌اید؟! خدمات منزل کاری است سنگین، چه به لحاظ جسمی و چه به‌ لحاظ روانی و در قالب کلماتی موجه! کافی است مثل سال‌های اول دبستان مبصر بیاید یا ناظم یا حتی مدیر و بگوید دست‌هایتان روی میز. دیدن دست‌های فاطمه اما اشک را بر چشمانتان جاری خواهد کرد. زخم شده، چروکیده، ریش ریش و...
دیگر چه کارهایی را می‌توان نام برد؟ از تراکت پخش‌کنی، فروشندگی در مغازه و مترو، خدمتکار رستوران‌ها (و در خفا کافی‌شاپ‌ها که اگر بفهمند حسابت با کرام الکاتبین است)، دستفروشی، بورس لوازم بهداشتی و آرایشی در دالان‌های خوابگاه و دانشکده، امتحان دادن به جای دیگران، خیاطی، نگهداری شیفتی چند نفره از سالمندان، تزریقات و...
بله! کار عار نیست. فاطمه‌های بسیاری هستند که برای خرج روزانه خود حاضر به کارهایی هستند که من و شما‌ها حتی فکرش را نمی‌توانیم بکنیم. امثال او برای تحصیل و معاش جان می‌کنند و کم هم نیستند. پس چرا در کوی و برزن و تاکسی و مترو و هر جای دیگر این شهر درندشت وقتی اسم دختر دانشجوی شهرستانی می‌آید نگاه‌ها درهم می‌رود، حرف‌های درگوشی شروع می‌شود و نیش‌ها باز؟


حالا بعد از گذشت ترم‌ها در این کلانشهر‌ها و کوبیده شدن برچسب دختر خوابگاهی از هرکدامشان بپرسید انگیزه اولیه‌ات برای تحمل سختی‌های درس خواندن در غربت و خوابگاهی شدن چه بوده است؟ با لبخندی سرد یاد دوران کودکی و فانتزی‌هایشان می‌افتند و با ذوقی سرخورده از جودی آبوت می‌گویند؛ اما اسطوره کودکانه‌های دخترانه دیروز، زندگی جودی کجا و ما کجا؟ این کودکان بزرگ‌تر شده، بی‌خبر از همه جا نمی‌دانند در انتظارشان دنیایی دیگر در قالب مسائل و مشکلاتی دیگر است که جنسش با دغدغه‌های جودی فرق دارد. آغاز هر روز برایشان آبستن مسأله‌ای است از تهیه خوراک گرفته تا سرپناه در خیابانی که حتی یک لحظه نمی‌توانی تنها بایستی. آخر گشت‌ها به مرد‌ها کاری ندارند!
مسأله این است که قشر دانشجو مخصوصا دختر که جنسیتی آسیب‌پذیر و حساس محسوب می‌شود به دلیل کمبود‌های اجتماعی و منابع آموزشی شهرش که وجود آن حق مسلم همه اعضای جامعه است، مجبور است که روند اجتماعی شدن خود را به گونه‌ای متفاوت طی کند. اما پس از بازگشت به شهر‌هایشان مسأله همچنان ادامه دارد، آن لطافت شهرستانی فکر و اندیشه کجا و اینجان کندن و بغض‌های فروخورده کجا؟
مسأله خوب و موجه نشان دادن این بخش جامعه نیست. مسأله عدم آگاهی ما از شرایط زیستی افرادی که آموزش رایگان حق آنان است. حالا اگر آنان با تلاش خود از بحران مالی هزینه‌های تحصیلی سربلند بیرون بیایند تازه اول مقابله با آسیب‌های جدی‌تر در تعاملات درون خوابگاهی و گفتمان‌های جدید هستیم... (شهروند)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱۰
معین
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
۰
۰
واقعا درود بر غیرت چنین شیر دخترانی كه در هیچ جای زندگی كم نمیارن و نا امید نمی شن و مرد تر از خیلی مردها هستند .
اعظم
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
مفهوم چی بود وتو چی فهمیدی!!
بیتا
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
۰
۰
لطفا رسیدگی بشه چرا یه دختر باید این كار راانجام بده چرا باید سختی بكشه
بی نام
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
۰
۰
افرین بر غیرتت
محمدحسین
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
۰
۰
دو بار این مقاله شما رو خوندم ، بابت خیلی چیزا تاسف میخورم ، همانطور كه شما ( نویسنده این مقاله ) می بینید و خوب هم می بینید و چشمان جستجوگر برای خودتان تربیت كردید ، ما هم می بینیم ، حس می كنیم و افسوس میخوریم ، احتمالا نویسنده این مقاله باید یه خانم باشه ، دوست دارم خیلی بنویسم ، اینقدر بنویسم تا به هق هق كردن بیفتم اما این فقط مشكل خودمو در لحظاتی حل خواهد كرد ، نویسنده محترم لطفا راهكار هم ارائه می كردید ، ما حتی نقطه پرگار هم نیستیم در این روزگار لعنتی كه همه فقط خودشون رو می بینند ، می دونم این جمله م غلطه ولی چرا یكی ماشین میلیاردی داشته باشه و یكی اینچنینی برای رشد خود..........
لطفا در صورت هماهنگی شماره حسابی اعلام فرمائید كه بخش جام خود بطور خاص در این مورد اقدام نماید
ممنونم
شاهد
Germany
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
۰
۰
شرافت ادمی به كار كردنه، من ساكن المان هستم اینجا بچه ها از ١٣،١٤ سالگی شروع میكنن به مار نیمه وقت، از پخش روزنامه گرفته تا كار تو رستوران، دانشجوها كه همه باید كار كنن تا اموراتشون بگذره با اینكه وام دانشجویی دارن و دانشگاه هم تقریبا مجانی هستش، همه كارم میكنن نظافت منزل، نگهداری بچه ها و سالمندان كه كار بسیار سختیه، من خودم وقتی ایران دانشجو بودم واسه یه شركت تحقیقات بازار پرسشنامه پر میكردم، دخترامونو نازك نارنجی بارنیاریم.
م
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
آقا یا خانم شاهد، دخترا نازك نارنجی نیستن. شرایط جامعه باعث میشه دخترا نتونن هرجایی و هكاری را انجام بدن.
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
۰
۰
من متوجه نشدم.یعنی سنگ قبر میشورن بعد حقوق میگیرن؟
ادم باید ببینه ارزششو داره یا نه!!!الان اكثر لیسانسه ها بیكارن (طبق مقاله ای كه در همین جام جم نوشته بودن) انوقت اینهمه سختی برای بیكار بودن؟
نمیدونم وا... ایاشاا.. موفق باشند
م1986
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
۰
۰
من یك دختر 28 ساله هستم و شهرستانی كه 7سال از خونوادم دورم (6سال دانشجو و 1سال هم هست كه كار میكنم). بخاطر شرایط بیكاری مجبورم دور از خونوادم كار بكنم. با هزار بدبختی و جستجو و صد البته بدون پارتی با مدرك فوق لیسانس دانشگاه سراسری یه كار معمولی با حقوق 600 پیدا كردم با بیمه ای كه پا در هواست، اجاره خونه و خرج و مخارج زندگی...
اینا به كنار. آدم سختی دور از خونواده بودن را تحمل میكنه تا بقول آقا یا خانم شاهد نازكنارنجی نباشه ولی سختی، حرفها و گوشه كنایه ها و برخورد آدمها (و در بعضی موارد باصطلاح آدم) جامعمون هست. و سختی دیگه اختلاف طبقاتی. یكی در اوج رفاه و آسایش و دیگری در اوج سختی و مشكلات. فلسفه این كار خدا چی هست رو نمیدونم ولی ایكاش اینهمه اختلاف طبقاتی توی ایران نبود كه یكی هر روز مرفه تر بشه و دیگری از فشار مشكلات خرد بشه.
ممنون
ععععع
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
۰
۰
قابل توجه كسانی كاری از دستشان بر میادو اما افسوس
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها