گزارش جام‌جم از یک جلسه درمان گروهی اعتیاد به شیشه

اینها «شیشه» را می‌شکنند

جام جم سرا: همگی پوست انداخته‌اند، پروانه‌وار پیله محکم تنیده به دورشان را شکافته‌ و پروازی شده‌اند. اغلب جوان هستند، تک و توک هم مسن و مو سفید کرده، با چشم‌های به چروک نشسته و دندان‌های چند در میان ریخته، همگی برگشته از لب پرتگاهی مهلک، بیرون خزیده از باتلاقی مخوف و فنا را دیده و پشیمان شده.
کد خبر: ۷۶۱۷۳۹
اینها «شیشه» را می‌شکنند

می‌نشینم انتهای پنج ردیف صندلی، پشت سر مصرف‌کنندگان قدیم شیشه و بهبودیافته‌های امروز و دیروز. از پشت سر شبیه آدم‌های دیگرند؛ کم مو، پر مو، کچل، چاق، لاغر، متین، بزن بهادر، افتاده، شرور، موهای تیش تیش، گردنبندهای کلفت، جین‌های پاره، یقه‌های باز، لباس‌های ساده، جای زخم، پاشنه‌های خوابیده و کفش‌های لِخ لِخ کن.

از پشت سر، دنیای آنها دنیای آدم‌های معمولی است، ولی سر که می‌چرخانند و نیمرخشان پیدا می‌شود دنیایشان رنگ عوض می‌کند و رد پای مواد در چهره‌شان وغ می‌زند. پوست‌ها پیرشده و دندان‌ها اغلب ریخته، لب که باز می‌کنند لثه‌ها ظاهر می‌شود و دندان‌های یکی در میان در تلفیق با تاریکی درون کام، صفحه شطرنجی می‌شود که همه مهره‌های اصلی‌اش سوخته و چند سرباز شَل از شاهی تنها و پیزوری دفاع می‌کنند. در بازی ِاینها با شیشه، بازنده خودشان بوده‌اند و هرچه داشته باخته‌اند؛ از زن و فرزند گرفته تا شغل، تا دوستان آبرودار و فامیل و آشنا. اما این غرق شده‌های دیروز حالا خودشان را رسانده‌اند به ساحل نجات، شده‌اند بیماران یک مرکز درمان سوءمصرف روانگردان و نشسته‌اند پای درس‌های جلسات گروهی ماتریکس، شده‌اند معتاد بهبودیافته، یک انسان پاک، کسی که حالش از گذشته‌اش به هم می‌خورد و رازهایش را می‌ریزد روی دایره. در جلسات ماتریکس، آنهایی که سابقه بهبودیافتگی‌شان بیشتر از دیگران است، گذشته خود را می‌شکافند تا برای دیگران درس عبرتی باشد و تازه واردها فکر نکنند غرق شدن در دنیای روانگردان‌ها به شیرینی ماه‌های اول مصرف است.

اینها آخر ماجرا را اول تعریف می‌کنند تا فلاکت آخر کار، زودتر گفته شود و اگر کسی در بین مراجعان برای ترک شیشه مردد است، دودلی را کنار بگذارد. اینجا پرده شرم راحت کنار می‌رود و اسرار مگوی آدم‌ها بی‌خجالت به زبان می‌آید تا این خودزنی انگیزه‌ای باشد برای مبارزه جدی‌تر با وسوسه‌ها که همیشه در گوشه ذهن ِ لب به مواد زده‌ها باقی می‌ماند.

ماه عسل؛ دیوار

روزهای اول ترک شیشه برای مصرف‌کنندگان آسان است، مصرف شیشه که قطع می‌شود، معتاد به خوابی عمیق فرو می‌رود و مثل یک معتاد به تریاک یا هروئین، علایم بدنی پیدا نمی‌کند. همین پاکی به ظاهر آسان است که خیلی‌ها را به خاک سیاه نشانده و به این خیال انداخته که شیشه می‌کشم و هروقت میلم کشید ترک می‌کنم. بدبختی‌های حاصل از مصرف شیشه، کم کم بعد از دوهفته ظاهر می‌شود و آن وقت است که عده‌ای کم می‌آورند و دوباره خودشان را به شیشه می‌رسانند. افسردگی، از دست رفتن انرژی، بدخوابی، افزایش اشتها و کاهش تمرکز حالت‌هایی است که به آدم‌هایی که در دوهفته اول ترک شیشه‌اند دست می‌دهد، ولی بدتر از اینها وسوسه مصرف و علائم روانی ناشی از ترک است که مثل خوره مغز بیمار درحال ترک را می‌جود.

درمانگر اینها را توضیح می‌دهد و مردهای نشسته روی پنج ردیف صندلی با تکان‌های سر تائیدش می‌کنند، درست مثل یک درد مشترک. کسی که بتواند بر این وسوسه قدرتمند غلبه کند، مرحله ترک را پشت سرگذاشته و وارد مرحله پاکی اولیه شده، مرحله‌ای که چهارهفته طول می‌کشد و بی حد و اندازه گول‌زنک است. این چهارهفته، ماه عسل ِترک‌کننده‌های روانگردان است که درِ باغ سبز زندگی را به اینها نشان می‌دهد و شیطان‌وار بیخ گوش تازه ترک کرده‌ها می‌گوید، دیدی پاک شدن کار آسانی است.

دراین دوره، مصرف‌کننده‌ها حس شفایافتگی دارند و سرشار از انرژی، اشتیاق و احساس خوشبختی‌اند، شبیه یک عروس و داماد به ماه عسل رفته، اما خطر همین جاست، در این حس خوب، در این انرژی سرشار و این خوشبختی بی‌پایان که تازه ترک کرده‌ها را مغرور می‌کند و بی میل برای ادامه درمان. این جملات که گفته می‌شد مردهای نشسته روی پنج ردیف صندلی باز هم سرهایشان را به نشانه تائید تکان دادند و مثل این که از این درد مشترک دردشان گرفته است، گفتند امان از ماه عسل.

محمد گفت ماه عسل خوبی داشتم، اما زود تمام شد و رسید به ماه زهر و احمد گفت خوشی‌های ماه عسل خیلی زود از دماغم در آمد. اینها خورده‌اند به دیوار، رسیده‌اند به مرحله دوم پاکی، به مرحله‌ای سخت و نفسگیر، به سماجت دیوار.

مرحله دیوار، مرحله پاکی بلندمدت است که اگر کسی بتواند عمر سه و نیم ماهه‌اش را تحمل کند، چند خان از هفت خان پاکی را رد کرده است. مرحله دیوار بعد از ماه عسل می‌آید که پر است از علائم و مشکلات احساسی و فکری، سرشار از افسردگی، تحریک‌پذیری، افت تمرکز، کاهش انرژی و بی‌شوقی. ترک کرده‌ها در این مرحله می‌شوند مثل یک بادکنک پلاسیده و بی باد که وسوسه‌های وحشتناکی سراغشان می‌آید و هلشان می‌دهد به سمت مصرف. احسان فاش می‌کند که چند بار میل شدید مصرف شیشه داشته، حتی چند بار شال و کلاه کرده برای خرید، اما پا روی وسوسه‌اش گذاشته. امین هم از تنهایی بی پایانش می‌گوید، از حس پوچی و بدبختی که یقه‌اش را چسبیده و ول نمی‌کرده، از کشیده شدن به سمت دوستان قدیمی، از میل بیرون پریدن از این لاک تنهایی و افسردگی و خزیدن به دامن شیشه.

اما همه اینها بر دیوار ساخته شده در مغزشان غلبه کرده‌اند، این مانع بزرگ را در هم کوبیده و به زندگی پاک سلام گفته‌اند، گرچه در این راه موسفید کرده‌اند، شکسته شده‌اند و پوست انداخته‌اند.

نقشه راه بهبودی؛ چالش‌های بزرگ

شیشه، خوره مغز است، ماه عسل و دیوار هم ناشی از عوارض این خوره است. مغز بعد از قطع مصرف می‌خواهد خود را ترمیم کند و این تلاش‌های او، بیمار آلوده به روانگردان‌ها را به حال و روز برزخی می‌اندازد. اما اگر کسی بتواند پنج ماه تحمل کند، مغز تا حد زیادی بهبود می‌یابد و شرایط به حالت عادی نزدیک می‌شود. این مردهای نشسته روی ردیف‌های منظم صندلی، همه مغزی بهبود یافته دارند، محمد حتی می‌گوید مغز احساسی‌اش تقریبا دست از سرش برداشته و مغز منطقی‌اش فعال شده. کسانی مثل او حالا خوب و بد را تشخیص می‌دهند و با پوسته زشت و بی‌اراده قبلی خداحافظی کرده‌اند.

ولی جان‌ها کنده شده تا اینها رسیده‌اند به این مرحله. برای این که اعتیاد آدم‌هایی مثل محمد عود نکند باید نقشه راه بهبودی را درست ترسیم کنند و با چند چالش پنجه در پنجه شوند. کسی که می‌خواهد از شر اعتیاد به روانگردان‌ها خلاص شود باید به اعصابش لگام بزند وعصبانی نشود، حتی در موقعیت‌های اعصاب خرد کن وارد نشود و با دیگران چالش نکند، چون عصبانی شدن بهترین بهانه برای مغز است تا شیشه طلب کند و توبه ترک را بشکند. اما احمد اعتراف می‌کند که غلبه بر خشونت چقدر برایش سخت بوده، او تعریف می‌کند که به کوچک‌ترین بهانه با همسرش درگیر می‌شده و در یکی از شدیدترین درگیری‌ها چاقو کشیده و همسرش را زده‌؛ احمد خجالت‌زده است که ضربدر آن روز چاقو هنوز روی دست همسرش باقی است؛ این شرم از صدایش پیداست.

چالش دوم، دوری از دوستان قدیمی است، فاصله گرفتن از هم پیاله‌ها و همپالگی‌ها. درمانگر توضیح می‌دهد که ملاقات با دوستان آلوده قدیمی همان و بازگشت به سمت اعتیاد همانا که همه به نشانه تائید سری تکان می‌دهند و علی بی شرم می‌گوید که بارها وسوسه دیدن دوستان آلوده را داشته و مغزش مدام توجیه می‌کرده که با آنها باش.

نیما جوان‌تر از بقیه است، با صورتی تکیده و گونه‌های استخوانی برجسته، زیر دو چشم مات. وسوسه بازگشت به سمت دوستان اهل دود و دم برای او وسوسه سنگینی بوده و خلاص شدن از این وسوسه برایش سخت. نیما اما بر همه این وسوسه‌ها غلبه کرده، ابتدا سیمکارتش را دور انداخته و همه شماره‌های قدیمی را پاک کرده. ولی باز هم به محله قدیمی سرزده، به محل‌های قرار، به پاتوق بچه‌های محل، چند بار تا مرز اعتیاد دوباره هم پیش رفته، ولی سرانجام بر وسوسه غلبه کرده تا دیگر نه وابسته به دوستان که وابسته به خودش باشد که تنها دوستی است که می‌شناسد.

چالش سوم تنهایی است و غرق شدن در دنیایی یک نفره. همه مردان حاضر در جلسه روان درمانی آه می‌کشند وقتی اسم تنهایی می‌آید. کسانی که خانواده در مراحل ترک رهایشان می‌کنند این تنهایی را عمیق‌‌تر از دیگران تجربه می‌کنند که این تنهایی انگیزه‌ای است قوی برای سلام گفتنی دوباره به مواد. درمانگر برای حضار توضیح می‌دهد خطر این تنهایی وقتی بیشتر می‌شود که فرد در حال ترک، جاسازهایش را دور نریخته باشد و ابزار مصرف مواد را پیش خودش نگه داشته باشد، کاری که چند نفری از این مردها کرده‌اند و به دنبال بروز وسوسه، سری به جاسازها و ابزارهایشان زده‌اند؛ اینها فاش می‌کنند که چنین کرده‌اند.

در جلسات روان‌درمانی گروهی به سبک ماتریکس، هیچ موضوع پشت پرده‌ای باقی نمی‌ماند، بخصوص بهبودیافته‌های باسابقه همه چیزشان را روی دایره می‌ریزند تا جوان‌ترها و کم تجربه‌ها شرم را کنار بگذارند و آن خود متلاشی گذشته را له کنند و دوباره از نو بسازندش. مصرف‌کننده‌های قدیم و پاک شده‌های امروز که توانسته‌اند آن وجود پرمشکل قدیمی را زیر پا خرد کنند، حالا آدم‌های تازه‌ای هستند با پوستی نو شده و افکاری سالم که دیگر دنبال جنس خوب و رفیق ِ پا نمی‌گردند که تفریحشان بودن با خانواده است و خواسته شان پاک ماندن برای همیشه.

12 قدم برای پاکی

چه مواد مخدر، چه الکل و چه روانگردان‌ها، وقتی فرد را معتاد می‌کنند خلاص شدن از آنها کار سختی خواهد بود. اراده برای ترک، نخستین چیزی است که از دست می‌رود و باور به بهبودی، مهم ترین نیرویی که از وجود معتادان رخت می‌بندد.

برنامه‌های 12 قدم که اکنون در دنیا شهرت زیادی دارند به این علت طراحی شده تا اراده‌های از دست رفته را به معتادان بازگرداند و خودباوری برای بهبود را در آنها تقویت کند. اساس این کار هم استفاده از 12 جمله پرانرژی است، همین‌طور استفاده از تجریبات کسانی که اعتیاد داشته‌اند، ولی توانسته‌اند مسیر بهبود را طی کنند. برنامه‌های 12 قدم باور دارد که معتادان بیمارند و در اثر این بیماری از سه بعد جسمی، روانی و روحانی آسیب می‌بینند.

‌اکنون دردنیا گروه های12 قدم برای انواع اعتیادها فعال هستند به طوری که کوکائینی‌ها، حشیشی‌ها، قرصی‌ها، قماربازها، الکلی‌ها، احساساتی‌ها و پرخورها براساس اصول 12 گانه برای خلاصی از اعتیاد خود تلاش می‌کنند. مدتی است گروه‌های 12 قدم کریستال مت‌های گمنام هم تشکیل شده که هدفش همیاری و حمایت از افرادی است که می‌خواهند مصرف مت آمفتامین (روانگردان‌ها) را قطع کنند.

اصول 12 قدم، 12 نکته را به معتادان خواستار ترک گوشزد می‌کند که اولین آن، این جمله است: ما اقرار کردیم که در برابر اعتیادمان عاجز بودیم و زندگی‌مان غیرقابل اداره شده بود. این جمله گفته می‌شود و بهبودیافتگان از اعتیاد در گروه‌های 12 قدم حاضر می‌شوند تا به تازه واردها برای پذیرش این ایراد در خود کمک کنند.

گام دوم این است: ما به این باور رسیدیم که یک نیروی برتر می‌تواند سلامت عقل را به ما بازگرداند و گام سوم این که: ما تصمیم گرفتیم اراده و زندگی‌مان را به مراقبت خداوند بسپاریم.

در گام‌های بعدی نیز به معتادان آموخته می‌شود تا ترازنامه‌ای اخلاقی اما بی‌باکانه و جستجوگرانه برای خود تهیه کنند، به خطاهایشان اقرار کنند و آماده شوند خداوند همه نواقص شخصیت آنها را برطرف کند.

از افرادی که در گروه‌های 12 قدم حاضر می‌شوند، خواسته می‌شود تا فهرستی از کسانی که به آنها صدمه زده‌اند تهیه کنند و به دنبال جبران این صدمات باشند. این کار از این افراد آدم‌هایی مسئول می‌سازد تا نسبت به زندگی دیگران و عملکرد خود حساس باشند و هر وقت خطایی مرتکب شدند در صدد جبران باشند.

در گروه‌های 12 قدم، غلبه با معنویات و تقویت باورهای روحانی است، ضمن این که این گروه‌ها مکانی سالم برای رفت و آمد افراد در حال ترک است که در آن هم از حمایت عاطفی و احساسی بهره‌مند می‌شوند، هم از موجی از معنویت و هم بسیار دور از افراد آلوده به اعتیاد به زندگی سالم فکر می‌کنند.

مریم خباز ‌/‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها