چگونه به هویت یابی جوانان کمک کنیم

پسرجان! کی می خوای بزرگ بشی؟

هفده هجده ساله بود، از همان تیپ‌های شوخ و شنگی که هندزفری در گوش دارند و چند جای شلوارشان هم پاره پوره است. صدای «دوبس دوبس» آهنگی که در گوشش می‌خواند علامت این بود که نباید چشم‌های بسته‌اش را باور کرد. در فاصله بین دو آهنگ آرام گفتم دانشجویی؟
کد خبر: ۷۴۷۳۸۶
پسرجان! کی می خوای بزرگ بشی؟

سرش را به سمتم چرخاند و گفت: نه تازه دیپلم گرفتم، پدرم می‌گوید باید به سربازی بروم اما خودم دنبال راهی می‌گردم که سربازی را بپیچانم! گفتم پس سر کار میری، درسته؟ گفت نه بابا کار کجا بود؟! اگه کار سربازیم ردیف بشه میرم خارج، استرالیا، یه دوست اینترنتی دارم که اونجاست، خیلی تعریف می‌کنه. گفتم حالا مشکل سربازی را چطور درست می‌کنی؟ گفت: بالاخره یه قانونی، تبصره‌ای، طرح جدیدی، چیزی پیدا می‌شود که من معاف شوم. این ادبیات و این اما و اگرها یعنی یک نوجوان ابدی کنارم نشسته است، نوجوانی که نمی‌داند آینده با اما و اگر درست نمی‌شود، بالاخره باید کاری کرد، برنامه‌ای داشت، مگر تا کی می‌شود به پول تو جیبی پدر و رسیدگی‌های همیشگی مادر تکیه‌ کرد؟ همیشه کشمکشی عجیب و غریب میان والدین و نوجوانانی که در انتهای دوره نوجوانی قرار گرفته‌اند، وجود دارد. والدین توقع دارند فرزندشان در ابتدای مرحله جوانی تکلیفش با خودش روشن باشد، چارچوب زندگی آینده و راه و روشش را انتخاب کرده باشد و این تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که فرآیند هویت‌یابی در این دوران به درستی صورت گرفته باشد.

هویت‌یابی

تا به حال اتفاق افتاده ‌ از خودت بپرسی کی هستی و قرار است در این دنیا چه کنی؟ چه حسی نسبت به دختر بودن یا پسر بودنت داری؟ تیپ لباس پوشیدن، شکل حرف زدن، رشته تحصیلی‌ات را دوست داری؟ برنامه‌ای برای آینده ریخته‌ای؟ اصلا اگر قرار باشد خودت را در چند سطر توصیف کنی، اول از چه چیزهایی می‌گویی؟اگر این سوالات به ذهن شما هم رسیده است یعنی به دنبال هویت خود هستید، هویت‌یابی همان اتفاق مبارکی است که در سنین نوجوانی و جوانی می‌افتد تا شما با کیستی خودتان آشنا شوید، مسیرتان را انتخاب کنید و بتوانید یک تعریف کلی از خودتان و علایقتان داشته باشید. روان‌شناس‌ها می‌گویند وقتی این سوالات به ذهن می‌رسد یعنی فرد دچار بحران هویت شده و گذر کردن از این بحران به معنای رسیدن به یک رشد روانی و اجتماعی است. پس اگر در سنین نوجوانی و جوانی قرار دارید به جای دست روی دست گذاشتن، تقلید کردن از دیگران و اطاعت محض از امر معلم یا والدین دست به کار شوید و به دنبال راه‌ها و چیزهایی باشید که آنها را دوست دارید و حاضرید برایشان تلاش کنید. تحقیقات نشان داده است ‌فرآیند هویت‌یابی سالم با تفکر، پرس‌وجو، مطالعه، مصاحبه و ارزیابی همراه است؛ این یعنی اگر از راه و روشی خوشتان آمده است، شغلی را دوست دارید، به رشته تحصیلی خاصی علاقه‌مند شده‌اید به پرس‌وجو درباره آن بپردازید، درباره‌اش کتاب بخوانید و از همه مهم‌تر با کسانی حرف بزنید که در همین مسیر قدم گذاشته‌اند و با سختی و آسانی‌هایش آشنا هستند، وقتی همه جوانب را در نظر گرفتید، وقت آن است که به‌تدریج در سبک زندگیتان تغییر ایجاد کنید. البته اینهایی که گفتیم به همین سادگی‌ها هم نیست، این‌که بتوانید خواست قلبی خود را از میل به تقلید از دیگران و راضی کردن کسانی مثل معلم و والدین تفکیک کنید خیلی هم ساده نیست.

یک انتخاب عاقلانه

هر کسی زمانی دچار بحران هویت می‌شود، اما این‌که چطور از این بحران خارج شود، مهم است. بهترین انتخاب یک انتخاب عاقلانه است، نه عجولانه یا زیادی منفعلانه. هویت‌یابی عجولانه معمولا تقلیدی است و توسط معلم‌ها، والدین یا دوستان بانفوذ به‌فرد آموخته شده، زود انتخاب می‌شود اما درست انتخاب نمی‌شود. در این نوع هویت‌یابی فرد رابطه عاطفی محکمی با والدینش دارد معمولا بی‌چون و چرا توصیه‌های آنها را عملی می‌کند خیلی وقت‌ها هم تسلیم نظرات دوستان بانفوذ می‌شود در نتیجه ممکن است امروز به‌به و چه‌چه بزرگ‌ترها را به دنبال داشته باشد، اما فردا حتما افسردگی و خشم و احساس شکست را به همراه خواهد داشت. هویت‌یابی منفعلانه هم بیانگر یک دلخوشی بی‌انتها به حمایت‌های خانواده است به طوری‌که فرد به هیچ وجه احساس نمی‌کند باید تکلیفش را با خودش روشن کند او گمان می‌کند حمایت‌های بی‌دریغ خانواده تا همیشه هست پس چه نیازی به انتخاب راه و آینده‌نگری؟!

بحران هویت

برای عبور از بحران هویت راهکارهای زیر پیشنهاد می شود:

اطلاعات کسب کنید: اگر به یک کتابفروشی سر بزنید و به کتاب‌های پشت ویترینش نگاهی بیندازید حتما چند عنوان کتاب با موضوع موفقیت و مدیریت و خودشناسی به چشمتان می‌خورد، تمام این کتاب‌ها به گونه‌ای با هویت‌یابی مرتبط است در واقع وقتی شما خودتان را درست شناخته باشید وارد مسیری می‌شوید که از آن شماست، هماهنگ با روانتان است و می‌تواند توانایی‌هایتان را در مسیرِ هدفی که دارید به بوته آزمایش بگذارد. برای کسب اطلاعات، هم نیاز به خودشناسی دارید و هم نیاز به شناختن مسیری که قرار است در آن قدم بگذارید. پس آگاهی یکی از ارکان مهم یک هویت‌یابی سالم است.

کمال‌طلبی را کنار بگذارید: یکی از مین‌گذاری‌های مهم در دوران نوجوانی همین کمال‌طلبی است. آدم‌های کمال‌طلب به متوسط بودن راضی نمی‌شوند همیشه در هر کاری باید بهترین باشند که راضی شوند، پس هنگام هدفگذاری برای خودشان اهداف دوردستی را ترسیم می‌کنند؛ مسیرهایی که قرار گرفتن در آنها یا از توانایی‌شان خارج است یا زیادی هزینه‌بر است. نرسیدن به این اهداف انگیزه‌شان را از بین می‌برد و رسیدن به حد متوسط هم دلیلی برای خوشحالی و شادی‌شان نمی‌شود.

جوگیر نشوید: هر شغل و هر رشته‌ای جاذبه‌های خودش را دارد؛ موسیقی، نقاشی، فلسفه، روان‌شناسی، پزشکی، مهندسی... و خلاصه هر رشته‌ای برای خودش عرصه‌ای برای نمایش دارد که خیلی زیبا و دلفریب است اما همه این زیبایی‌ها با هم در یک نفر جمع نمی‌شود ضمن این‌که حتی اگر به رشته‌ای علاقه‌مند باشید باید توانایی‌ها و استعدادهایتان را هم در نظر بگیرید آن وقت قدم در راه آن بگذارید. یادتان باشد یک هویت زودرس و سطحی پایدار نمی‌ماند دیر یا زود دلتان را می‌زند، پس در انتخاب‌هایتان بیشتر منطقی باشید.

با آرامش و انعطاف پیش بروید: اگر با دیدی باز و به دور از تعصب با واقعیت‌ها مواجه شوید ارزش‌های موافق و مخالف‌تان را می‌شناسید و آن وقت در صورت مخالفت با اعضای خانواده یا دوستان دچار تنش نمی‌شوید. نظرات مخالف را می‌شنوید و اختلاف سلیقه‌ها را می‌پذیرید.

شیما نادری / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها