مخاطبان تلویزیون در سریال​های ملودرام،​با مسائل اجتماعی و خانوادگی آشنا می شوند

زندگی ایرانی در ملودرام‌های اجتماعی

یکی از انواع گونه‌های نمایشی در هنر چه در سینما و چه در تلویزیون، ملودرام‌های اجتماعی و خانوادگی است.به دلیل این‌که جامعه ما، جامعه قصه‌پسند است و مردم با مفاهیم، ارزش‌ها و خلقیات آدم‌های دیروز و امروز جامعه از طریق داستان و روایت آشنا می‌شوند.
کد خبر: ۷۱۷۸۴۶
زندگی ایرانی در ملودرام‌های اجتماعی
بسیاری از مردم بویژه آنها​ که مخاطب رسانه ملی هستند علاقه‌مند به تماشای نمایش و خصوصیات زندگی خود در فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی هستند. این مجموعه‌ها با نگاه درست به مفاهیم و موضوعات زندگی مردم و بویژه نسل جوان گوشه‌ای از مسائل فراگیر اجتماعی و خانوادگی را نمایش داده و آنها را ارزیابی می‌کنند. بنابراین خانواده‌ها با مسائل فراگیر جامعه آشنا شده و به نوعی با شخصیت‌ها و موضوعات همذات‌پنداری کرده و از آنها استقبال می‌کنند.

قصه‌ها و موضوعاتی که در این سریال‌ها دستمایه ساخت قرار می‌گیرد چون با فرهنگ جامعه ما منطبق است، مخاطب با آنها همراهی کرده و با فراز و فرود شخصیت‌ها انتهای مجموعه همراه و همگام می‌شود. از آنجا که سازندگان ملودرام‌های اجتماعی متناسب با روحیات و خلقیات مردم ایران و توجه به سبک زندگی ایرانی- اسلامی آثارشان را می‌سازند، اغلب تولیدات خانوادگی و اجتماعی مقبولیت عمومی پیدا می‌کنند و مورد استقبال قرار می‌گیرند.

نزدیک شدن به حس مخاطب

حسین سهیلی‌زاده بیشتر به عنوان کارگردان سریال‌های ملودرام اجتماعی معروف است و همیشه آثارش با استقبال زیادی از سوی مخاطبان روبه‌رو شده است. او اولین سریالش را سال 1376 با نام« گام اول» ساخت که یک سریال مستند داستانی با بازی آتیلا پسیانی و شهره سلطانی بود و سال 1377هم چند کلیپ مستند و یک مستند ده قسمتی ساخت.

سهیلی‌زاده سال 1378 سریال «جنگلبانان کوچک» را کارگردانی کرد و از سال 1379 شروع به ساخت سریال‌های جدی‌تری کرد که شامل ​ خانه آرزوها، رستوران خانگی، رانت‌خوار کوچک، عشق گمشده، پیله‌های پرواز، روزهای اعتراض، آخرین گناه، گیلعاد و آخرین دعوت است.

او از سال 1386 با ساخت «ترانه مادری» وارد عرصه سریال‌های شبانه شد و توانست با داستانی جذاب و انتخاب درست بازیگران درصد بالایی از رضایت مردم را برای سریال جذب کند. بعد از آن سریال‌های دلنوازان، ​ فاصله، سراب، ​ سه پنج دو، دختران حوا و آوای باران را کارگردانی کرد که هریک از این سریال‌ها با استقبال فراوان مردم مواجه شد. یکی از دلایلی که ملودرام‌های سهیلی‌زاده با مردم ارتباط زیادی برقرار می‌کند به این دلیل است که رگ خواب مخاطب تلویزیون را پیدا کرده و می‌داند چگونه باید داستان‌ها را تصویری کند تا به دل مردم بنشیند.

سهیلی‌زاده درباره دلایل استقبال مردم از ملودرام‌های اجتماعی نسبت به دیگر گونه‌های آثار نمایشی می‌گوید: من فکر می‌کنم هر کاری که صاحب یک قصه خیلی خوب باشد و بتواند حس مخاطب را درگیر کند، می‌تواند موفق شود. مسلماً کارهای درام نسبت به ژانرهای دیگر بیشتر روی حس مخاطب تاثیر می‌گذارد، به همین دلیل درام در همه دنیا بیشتر جواب داده است.

وی که این روزها مشغول ساخت سریال «آخرین سلطان» برای شبکه تهران است، در ادامه صحبت‌هایش می‌افزاید: ما طنزهای خوب هم زیاد داشتیم، اما با توجه به این‌که قصه‌های طنز تکراری شده و نتوانستیم در این عرصه پیشرفت کنیم، پس درام بیشتر جواب داده و وقتی مخاطب پای تلویزیون می‌نشیند و درام و گره‌های درام را می‌بیند، خیلی بیشتر لذت می‌برد و از آن استقبال می‌کند. بنابراین وظیفه ما به عنوان سازندگان آثار نمایشی این است که روی موضوع‌هایی فکر کنیم و آنها را به تصویر بکشیم که بتواند احساسات و عواطف مردم را درگیر کند. در این صورت در کارمان موفق خواهیم شد. وی درباره این که گستردگی پرداخت به موضوعات در آثار درام تا چه میزان تاثیرگذار است، توضیح می‌دهد: خوشبختانه ما با تعدد موضوع در آثار ملودرام روبه‌رو هستیم و گستردگی موضوع صددرصد می‌تواند در استقبال مخاطبان نقش بسزایی داشته باشد. وقتی ما در قصه‌پردازی دستمان بازتر باشد و تنوع قصه داشته باشیم، حتما قصه‌ها و حرف‌های جدید برای تماشاگران خواهیم داشت. مخاطب هم دوست دارد چیزهای جدید بشنود تا بیشتر با قصه درگیر شود.

این کارگردان ادامه می‌دهد: در ساخت ملودرام‌های اجتماعی باید به دو نکته توجه کرد. اول این‌که از یک زاویه جدید به موضوعی که شاید تکراری باشد نگاه کنیم. ما در سریال آوای باران به موضوع تکدیگری پرداختیم که قبلا هم دستمایه ساخت آثار نمایشی و مستند قرار گرفته بود، اما با کمک نویسندگان تلاش کردیم برای این موضوع به یک نگاه جدید برسیم؛ نگاهی که در آثار قبلی نبود.

وی عنوان می‌کند: وقتی نگاه جدید شود، حتما مخاطب هم بیشتر از آن اثر نمایشی استقبال می‌کند و آن را می‌پسندد. نکته دوم این است که یک موضوع جدید را انتخاب کنیم که تا به حال به آن پرداخته نشده باشد که این مساله خیلی کم پیش می‌آید. گرچه ما با تعدد معضلات اجتماعی روبه‌رو هستیم، اما وقتی بخواهیم برای کار درام دست روی هر موضوعی بگذاریم تکراری می‌شود. موضوعاتی همچون بزهکاری، طلاق، اعتیاد و دیگر مشکلات جامعه بارها کار شده است. بنابراین رسیدن به این نگاه جدید نقش عمده‌ای در کار سازندگان آثار نمایشی دارد. به نظرم بیشتر نوع نگاه نویسنده و کارگردان است که می‌تواند موضوع را برای کار جدیدتر کند.

سهیلی‌زاده رسیدن به نگاه‌های جدید در ساخت آثار نمایشی‌اش را مدیون تحصیلاتش می‌داند که در رشته علوم اجتماعی ، گرایش مددکاری اجتماعی درس خوانده است. او از همان دوران دانشگاه با معضلات اجتماعی سروکار داشته و به همین دلیل معتقد است نگاهش به موضوعات اجتماعی کارشناسی‌تر است.این کارگردان تصمیم دارد در آینده روی دو موضوع اجتماعی حساس کار کند، اما ترجیح می‌دهد اکنون توضیحی درباره آنها ندهد.

با نگاهی به ساخت آثار ملودرام تلویزیون متوجه خواهیم شد هر زمان که آثار خوب و شاخصی چون آوای باران، ترانه مادری و نرگس از زاویه مناسب به مسائل مبتلابه جامعه پرداخته با استقبال گسترده مردم روبه‌رو شده است. این نوع تولیدات در رسانه ملی جایگاه تعیین‌کننده و مهمی دارند و جزو آثار ماندگار صداوسیما تلقی می‌شوند.

به عبارتی هرگاه فیلم و مجموعه‌ای به شکل هنرمندانه به مسائل خانواده‌ها و جامعه پرداخته، باعث شده است ​مخاطبان از آن به نیکی یاد کنند. علاوه بر این در کنار ملودرام‌های اجتماعی در تلویزیون شاهد ملودرام‌های تاریخی، فرهنگی و دینی هم هستیم که هرگاه با در اختیار داشتن زمان مناسب، هزینه کافی و استفاده از عوامل حرفه‌ای تولید شده‌اند، نه‌فقط نظر مخاطبان داخلی را جلب کرده، بلکه نظر بینندگان شبکه‌های برون‌مرزی را هم اقنا کرده و باعث تشویق تولیدکنندگان شده است. بنابراین توجه به فرهنگ و به تصویر کشیدن قصه‌های انسانی می‌تواند علاوه بر صدرنشینی، محصولات رسانه ملی را در جهان اسلام و دیگر کشورهای خاورمیانه مطرح کند.

نزدیک‌ترین ژانر به زندگی مردم

مسعود بهبهانی‌نیا که نویسندگی آثاری همچون ترانه مادری، نرگس، خاک سرخ و خانه پدری را در کارنامه دارد، درباره دلایل استقبال مردم از ملودرام اجتماعی و خانوادگی می‌گوید: این مساله دلایل متعددی دارد که عمده‌ترین آن به این دلیل است که ژانر ملودرام نزدیک‌ترین گونه به زندگی مردم عادی است و موضوعاتی که در این زمینه مطرح می‌شود، عمومیت دارد. علاوه بر آن محوریت در ژانر ملودرام، خانواده است و اتفاقات و وقایعی که برای خانواده‌ها رخ می‌دهد، بنابراین مردم از این گونه آثار استقبال می‌کنند.

وی می‌افزاید: در ضمن ژانر ملودرام بستر مناسب برای طرح موضوع‌های اجتماعی است. گاهی ما در قالب خانواده، موضوعات تاریخی، اجتماعی، آسیب‌های اجتماعی و جنگی را طرح می‌کنیم. به تعبیری می‌توان گفت زیرمجموعه‌های ژانر ملودرام موضوعات اجتماعی، سیاسی و جنگی می‌شود و مخاطب با چنین موضوع‌هایی راحت ارتباط برقرار می‌کند.

این نویسنده با اشاره به این‌که مردم با دیدن آثار ملودرام زندگی خود و اطرافیانشان را در قالب شخصیت‌های قصه می‌بینند، می‌گوید: معمولا ملودرام‌هایی موفق‌تر هستند که موضوع آن برای مردم ملموس‌تر است. در این صورت تماشاگر به قصه اثر دل می‌بندد، با شخصیت‌ها همذات‌پنداری و آنها را پیگیری می‌کند.

بهبهانی‌نیا معتقد است: موضوع زیاد است. یکی از سوژه‌هایی که فقط گاهی سراغش می‌رویم و جای کار بسیاری دارد، تاریخ معاصر است. اگر تاریخ 70 – 60 سال قبل به این طرف را نگاه کنیم، متوجه گستردگی موضوعات اجتماعی، اتفاقات سیاسی، مبارزات مردم و سبک زندگی ایرانی‌ها می‌شویم، اما خیلی کم به آنها پرداختیم، در حالی که تاریخ معاصر شامل حوادث و وقایع تاثیرگذار است.

وی ادامه می‌دهد: موضوع مهم دیگری که درگیر آن هستیم، بحث تغییر ساختار و نهادهای اجتماعی است که عمده‌ترین آن خانواده است. نهاد خانواده دستخوش تغییراتی شده است، به همین دلیل وظیفه برنامه‌سازان است که در این ژانر با مردم ارتباط خوبی برقرار کنند و به وجه تربیتی دقیق‌تر نگاه شود. این نویسنده با اشاره به این‌که در این روزها تاثیر و نقش خانواده‌ها کمرنگ شده و فضای مجازی جایگزین ارتباط بین افراد خانواده شده است، می‌گوید: اینترنت به شکل سونامی وارد زندگی مردم شده و آن را دستخوش تغییر کرده است. به همین دلیل نوع تربیت و نوع روابط موضوع مهمی است که باید آن را بازنگری کرد، ضمن این‌که این فضا و تغییرات را باید بشناسیم و به آن توجه ویژه‌ای شود.​وی ادامه می‌دهد: موضوع دیگر این است که متولیان تربیتی همچون آموزش و پرورش و قوه قضاییه در تربیت و آموزش مردم کم‌کاری کردند و مردم کمتر با حقوق و وظایفشان آشنا هستند. ما در روابط اجتماعی از جمله حقوق همسایگی و شهروندی عقب‌ماندگی داریم که باید آموزش داده شود. باید متولیان وارد عرصه شوند و مردم را نسبت به حقوق خودشان در جامعه سنتی‌ای که به سمت مدرن در حرکت است، تذکر داده شود.​ بهبهانی‌نیا که این روزها مشغول نگارش فصل پایانی سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار است، می‌گوید: کافی است سری به دادگاه‌ها بزنیم تا متوجه شویم که بسیاری از پرونده‌های قضایی از سر ناآگاهی و اطلاع‌ نداشتن از حقوق شخصی است. بنابراین ما در قالب قصه‌های ملودرام می‌توانیم به چنین موضوعاتی بپردازیم و فقط آثار صرفا سرگرم‌کننده نسازیم و وجه آموزشی را تقویت کنیم.

موفقیت ملودرام‌های اجتماعی

اسماعیل عفیفه که تهیه‌کنندگی مجموعه‌هایی همچون میوه ممنوعه، پس از باران، خانه‌ای در تاریکی، فردا دیر است، در مسیر زاینده‌رود، رسم عاشقی و زمانه را دارد، درباره دلایل استقبال مردم از ملودرام‌های اجتماعی می‌گوید: دلیل این مساله پیچیده‌تر از این است که بسادگی پاسخ بدهم. تلقی خودم این است که ایرانی‌ها در تماشای آثار نمایشی سلیقه‌ای دارند و بیشتر از موضوع‌هایی استقبال می‌کنند که ارتباط مستقیم با اجتماع دارد و بیشتر آثاری را که ریشه در واقعیت دارند برای تماشا انتخاب می‌کنند. وی ادامه می‌دهد: دلیل این مساله هم این است که مردم در سریال‌ها و فیلم‌ها، آیین‌هایی از زندگی‌شان را می‌بینند. این مشخصه کلی ایرانی‌هاست و کارهای فانتزی کمتر نظرشان را جلب می‌کند. کارهای کمدی را هم دوست دارند، اما این دوست داشتن به اندازه کارهای ملودرام‌های اجتماعی نیست. وقتی بعد از چند سال از بینندگان این سوال را بپرسید که چند کار به‌یادماندنی در ذهن دارند، حتما به کارهای ملودرام اشاره می‌کنند. دلیلش این است که در ملودرام‌های اجتماعی با بخشی از وجود انسان سر و کار داریم که شامل احساسات و عواطف است.

این تهیه‌کننده اشاره می‌کند: ایرانی‌ها احساسی و عاطفی هستند و بخش منطق در آنها کمتر فعال است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت ملودرام‌های اجتماعی بیشتر تاثیر می‌گذارند، ضمن این‌که اگر نگاهی به تاریخ آثار نمایشی در ایران داشته باشید و بیشتر فیلم‌هایی که از سینمای هند وارد شد، ملودرام بود. به همین دلیل بسیاری از فیلم‌ها تحت تاثیر این فیلم‌ها ساخته شد که این مساله در سلیقه مخاطب تاثیرگذار بوده است. عفیفه معتقد است ​ در برخی سریال‌های ملودرام، پاسخگوی نیاز مخاطبان بودیم، اما باید رسانه ملی در ساخت آثار ملودرام قوی‌تر عمل کند.

این تهیه‌کننده در پایان می‌افزاید: ما موضوعات اجتماعی زیادی داریم که گاهی به دلیل سیاست‌ها به آن نپرداختیم. ضمن این‌که در این حوزه ما با فقر سوژه روبه‌رو نیستیم، اما خط قرمزها دایره‌اش را محدود کرده است. بهتر است در طرح برخی سوژه‌ها کمی آزادی عمل داشته باشیم تا بتوانیم روی موضوعات متنوع کار کنیم.

فاطمه عودباشی‌/‌ جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها