ماجرای بیماری ALS و شیوه جمع آوری کمک مالی برای آن بیماری این روز‌ها سرگرمی رایجی شده است و در شبکه‌های اجتماعی تصاویر بسیاری از ورزشکاران، هنرمندان و سیاستمداران در معرض نمایش است که سطلی حاوی آب و یخ بر سر خود می‌ریزند و چند نفر را به این چالش دعوت می‌کنند و یا به بیماران مبتلا به ALS کمک می‌کنند. در این می‌ان، فراگیر شدن چالش سطل آب یخ، خود تبدیل به یک چالش شده است و بعضی درباره این اقبال عمومی به ریختن سطلی از آب و یخ ابراز نگرانی می‌کنند.
کد خبر: ۷۱۴۳۲۵
چالشی برای چالشی دیگر: سطل آب و یخ

جام جم سرا: تفاسیر متعدد در مورد کلیه امور وارداتی همواره در سطح جامعه وجود داشته است و معمولا جنبش‌هایی از نوع چالش سطل آب یخ به‌‌ همان اندازه که به سرعت شیوع پیدا می‌کنند به‌‌ همان نسبت دوران کوتاهی دارند. بسیاری در اعتراض به این اقبال عمومی پای وضعیت بحرانی آب در ایران را وسط کشیدند و ریختن سطل آب را مغایر با الگوهای مصرف درست دانستند، برخی از این رهگذر راهی به دریاچه ارومیه کشیدند و نمک به سر ریختند و موارد بسیار که با ریختن چیزی بر سر گوشه‌ای از دردهای جهان را به نمایش گذاشتند.

آیا این تفاسیر و تشابهات ضروری است؟ آیا می‌شد شیوه‌ای بهتر برای معرفی یک بیماری نا‌شناس و جمع آوری کمک مالی جهت تحقیق درمان معرفی کرد؟

انجمن ALS‌ می‌گوید از ۲۹ جولای تا ۱۲ آگوست کمک مالی معادل ۴ میلیون دلار را دریافت نموده، که این رقم سه و نیم برابر کمک‌های دریافتی در بازهٔ زمانی مشابه در سال گذشته است، در نتیجه سرگرمی پرفایده‌ای بوده است نسبت به بسیاری سرگرمی‌های رایج مانند جوک‌هایی که روزانه از طریق تلفن‌های همراه جابجا می‌شود و گاه مضامین قومیتی دارند و سود و ثمری در پی ندارند.

موضوع دیگر آنکه اگر چه در جامعه ایران کمک به دیگران جنبه اعتقادی دارد و معمولا پندار رایج صدقه را رفع بلا می‌داند اما شیوه کمک رسانی در کشورمان چندان هدفمند نیست و موجب گسترش گداپروری می‌شود. در حالی که این شیوه صدقه دادن در کشورهای دیگر مرسوم نیست و معمولا افراد متمکن کمک‌های مالی خود را به موسسات خیریه می‌دهند که هر کدام کمک‌های دریافتی را به مصرف مشخص می‌رساند.

با ورود ماجرای چالش آب یخ در ایران برخی به آن مصرف داخلی دادند و برای موسسه خیریه کمک به کودکان مبتلا به سرطان با نام اختصاری «محک» که یکی از موسسات خیریه بسیار معتبر است کمک مالی کردند و با اعلام نام این موسسه در ویدئو ی خود به تبلیغ موسسه محک نیز کمک کردند و به نوعی یاد آور شدند که علاوه بر صدقه دادن می‌توان به موسسات خیریه کمک کرد. اگرچه موسسه محک طی بیانیه‌ای هوشمندانه اعلام کرد با توجه به اینکه مالکیت معنوی طرح چالش آب سرد متعلق به بیماران ALS می‌باشد کمک مالی به موسسه محک با این شیوه مطابق اصول اخلاقی نیست و به اعتبار این موسسه خدشه وارد می‌کند و از مجریان در خواست کرد نسبت به کمک به موسسه محک از این طریق خودداری کنند. هرچند می‌توانست از این راه کمک قابل توجه‌ای دریافت کند.

چالش آب و یخ بدون آنکه چنین هدفی را دنبال کند کمک به سازمان‌ها و موسسات خیریه را رواج داده است.

مورد قابل اشاره دیگر ربط چالش سطل یخ به مضامین دردناک و نیازمند توجه است. سطل خاک و خون و نمک به شکل نمادین جایگزین آب و یخ شد. اما فردی که سطل آب یخی را بر سرش می‌ریزد به این معنی نیست که به بمباران‌های اسرائیل بر سر مرد غزه فکر نمی‌کند و یا به خشک شدن دریاچه ارومیه و شوره زار مصیبت آفرین آن بی‌اعتناست. شاید لزومی برای تلنگر وجود نداشته باشد.

همانطور که پیش‌تر اشاره شد موارد اینچنینی در کنار سرعتی که در انتشار د ارند به‌‌ همان نسبت تاریخ مصرف کوتاهی دارندو اساسا قرار نیست بحران‌های جهان را حل کنند. ماجرای چالش سطل یخ اگر چه بسیار فراگیر شد اما هدفی داشت و آن هدف نیز محقق شد و قرار نیست ایده چالش سطل یخ باعث نجات دریاچه ارومیه شود.

ازطرفی برای جامعه ایران که هیجانات و سرگرمی‌ها در دنیای مجازی خلاصه می‌شود و معمولا فعالیت‌های فیزیکی در میان جوانتر‌ها به دلیل محدودیت‌های متعدد کمتر صورت می‌گیرد، فراگیری این طرح امری طبیعی است. همین طور دیدن چهره‌های مشهور سینما و موسیقی و سیاست در مواجهه با این طرح برای عامه جذابیت خودش را دارد مخصوصا اینکه از برخی جز چهره جدی تا کنون چهره دیگری در جامعه دیده نشده است.

فرو ریختن سطلی از آب و یخ همچنین انتقاد بسیاری از فعالان محیط زیست و افراد عادی را به جهت وضعیت بحرانی آب در ایران بهمراه داشت. نگرانی که بجاست. و از سال‌ها پیش باید برای هر ایرانی تبدیل به امری درونی می‌شد و مردم را به سمت یک خود کنترلی در مصرف آب می‌کشاند. با توجه به اینکه از طرف برخی سینماگران چالش سطل آب و یخ با یادآوری بحران بی‌آبی همراه بود و همین حساسیت که حتی ریختن یک سطل آب هم می‌تواند عدم صرفه جویی در مصرف آب باشد خود هشداری برای صرفه جویی آب است.

چند سال است که دلسوزان حوزه آب هشدار می‌دهند. سال هاست که مصرف آب در بخش صنعت، کشاورزی و مصارف خانگی به همراه پیشرفت و افزایش جمعیت شتاب گرفته و این در حالی ست که الگوی مصرف هیچ تغییری نکرده است. در سالهای ۵۶ تا ۵۹ بیشترین حفر چاه‌های غیر مجاز در کشور صورت گرفت و بیش از توان منابع آبی از آب‌های زیرزمینی برداشت شد. همچنین در سال ۸۴ مجدداً شوکی به منابع آب کشور وارد شد در این دوره نظارت کاهش و برداشت‌ها افزایش یافت و از همین دوره خشکسالی دهه اخیر شروع شد.

ایران بجد در وضعیت هشدار قرار دارد تا جایی که زمزمه‌هایی از پیگیری نمایندگان برای واردات آب از تاجیکستان به گوش می‌رسد. و لازم است در این مورد هشدار‌ها صریح‌تر و تبلیغات وسیع‌تر باشد.

چالش سطل آب و یخ سرگرمی موثری برای کمک به بیماران ALS بود اما به نظر نمی‌رسد کمکی برای حل بحران غزه، دریاچه ارومیه، قتل عام‌های داعش و یا مشکل بی‌آبی باشد. گاهی بهتر است به برخی موضوعات برچسب‌های بنیادین و فلسفه‌های اخلاقی نچسبانیم، بلکه آن‌ها را‌‌ همان طور که هست بپذیریم و یا نپذیریم. (آرزو غلامی/ابتکار)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
زهرا
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
۰
۰
مقاله خوبی بود!

نیازمندی ها