تلویزیون در ایام تابستان نقش بسزایی در پر کردن اوقات فراغت مخاطبان دارد

تب تابستانی تلویزیون

واقعیت این است که همواره تعطیلات تابستان و طرح مساله تکراری اوقات فراغت با واژه تلویزیون آمیخته و همردیف می‌شود تا این رسانه، قدرت خود را در عصر ارتباطات به رخ بکشد.
کد خبر: ۷۰۳۷۵۷
تب تابستانی تلویزیون
یکی از قابلیت‌های تلویزیون نسبت به سینما، ظرفیت برنامه‌سازی و پرداختن به گونه‌های مختلف رسانه‌ای است که با توجه به طیف گسترده و متنوع مخاطبش از فرصت و توان اثرگذاری و سوژه‌سازی خوبی برخوردار است. به عبارتی دیگر تلویزیون صرفا یک رسانه سرگرمی‌ساز نیست، بلکه هستی مجازی قدرتمندی است که گویی امروزه دیگر به جزء تفکیک‌ناپذیری از زندگی مدرن بدل شده و بر زیست ـ جهان انسان معاصر، تسلط یافته است.

سلطه تلویزیون بر افکار عمومی و حضور آن در ساحت‌های گوناگون بشر عصر جدید بیش از سایر رسانه‌ها و تکنولوژی‌های نوین اطلاعاتی است به این معنی که تلویزیون حضوری مداوم در خانه و زندگی شهروندان امروزی دارد؛ ضمن این‌که به‌طور مستمر در حال پخش برنامه است و دائما آنلاین می‌شود. دوم این‌که از تنوع و تکثر بیشتری در تولید انواع ژانرهای هنری ـ فرهنگی برخوردار بوده و به سلیقه‌ها و نیاز‌های متنوعی پاسخ می‌دهد.

گاهی حتی به دلیل اختلاف سلیقه‌ها بویژه میان والدین و کودکان، بیش از یک تلویزیون در خانه‌ها وجود دارد تا هر کسی بنا به علاقه خود از آن استفاده کند. درواقع تلویزیون هم نماد و هم علت نوعی پلورالیسم فرهنگی در جوامع مدرن شده است. دامنه این رسانه سرد به قول مک‌لوهان تا جایی است که می‌توان جمله معروف مارکس که فیلسوفان تاکنون در جهت تفسیر جهان بوده‌اند، اما امروزه باید در صدد تغییر جهان برآیند را به آن نسبت داد و تلویزیون را مصداق ابزاری و تکنولوژیکی این تغییر دانست. فیلسوفان و رهبران سیاسی امروزه برای تغییر عالم و آدم چاره‌ای جز توسل به این جعبه جادویی ندارند که جهان رسانه‌ای شده امروز، به واسطه تصویر، تسخیر و حتی افسون می‌شود. افسون زدگی جدید بیش از هر چیز محصول تکنولوژی رسانه‌ای است.

جالب این‌که هژمونی رسانه در جهان جدید تا حدی است که به یک پارادوکس ارتباطی ـ شناختی منجر می‌شود به این معنی که تبلیغ و انتشار هرگونه اندیشه و طرح و شعاری جز به واسطه رسانه‌ها بخصوص تلویزیون میسر نیست و حقیقت به بلندگوی رسایی مثل تصویر، سخت محتاج است.

اما از سویی دیگر خود رسانه‌ها با بهره‌گیری از تکنیک‌های مدرن ارتباطی، یا حقیقت را وارونه جلوه می‌دهند یا به قول بودریار آن را به حاد واقعیت بدل می‌کنند؛ واقعیاتی رسانه‌ای شده و تصویرزده که سویه‌های مجازی و انتزاعی آن از امر واقعی و انضمامی، جذاب‌تر و واقعی‌تر می‌نماید یا این‌که واقعیت را سطحی‌تر از آنچه واقعا هست نشان می‌دهد و بازنمایی می‌کند.

به همین دلیل بسیاری از فیلسوفان و روشنفکران از تلویزیون گریزانند و آن را نماد عوام‌زدگی می‌دانند، اما هیچ کدام نقش و تاثیر آن را در شکل‌گیری دنیای جدید انکار نمی‌کنند. همین خاصیت متضاد تلویزیون است که اتفاقا آن را به غول رسانه‌ای بدل کرده که در هر شیوه‌ای از زیست انسانی از آن گریزی نیست. دامنه این اثرگذاری تا حدی است که در همین یک دهه اخیر در ایران شاهد حضور تلویزیون در مغازه‌ها و ادارات و بعضا برخی از اتومبیل‌ها هستیم.

ضمن این‌که شاهد رشد و توسعه درون‌زای تلویزیون هم هستیم به این معنی که خود این رسانه هم به تکثیر خود پرداخته و بر شبکه‌های خود افزوده است.

رشد و توسعه شبکه‌های تلویزیونی در سال‌های اخیر گرچه اتفاق خوبی بود و راه‌اندازی هر شبکه در جهانی که در جنگ رسانه‌ای به سر می‌برد به مثابه تولد یک سرباز تازه محسوب می‌شود، اما این موفقیت همیشه با دغدغه‌ای بزرگ همراه است که چگونه می‌توان برنامه‌های این شبکه‌ها را تامین کرد. رشد کمی بدون توسعه کیفی یک رشد ناقص است و صرفا نمی‌توان به راه‌اندازی یک شبکه دلخوش بود، چون برقراری و ماندگاری آن مهم‌تر است.

اگر از حیث مضمونی به کالبدشکافی شبکه‌های تازه‌تاسیس بپردازیم، متوجه خواهیم شد شبکه‌هایی با محوریت و موضوع نمایش بیش از سوژه‌های دیگر بهانه تاسیس شبکه‌های جدید قرار گرفته است. از خود شبکه نمایش گرفته تا شبکه‌های تماشا، آی‌فیلم و حتی نسیم که کارکردهای نمایشی بالایی دارند. گرچه در درون این شبکه‌های نمایش محور یک تقسیم‌بندی تخصصی اتفاق افتاده و فیلم و سریال‌ها از هم جدا شده است، یا حتی ژانر طنز در شبکه نسیم وجه مستقل پیدا کرده، اما همه آنها در یک هدف مشترک هستند و آن هم ایجاد سرگرمی و جلب رضایت مخاطب از طریق انواع و اشکال نمایشی است. این شبکه‌ها قطعا مسئولیت بیشتر یا بهتر بگویم کارایی بیشتری در تابستان نسبت به شبکه‌های عمومی داشته و باید حضور پررنگ‌تری در تامین اوقات فراغت مخاطبان داشته باشند.

گسترش شبکه‌های تلویزیونی در سال‌های اخیر و نقش اثرگذار این رسانه در پر کردن اوقات فراغت شهروندان موجب شد تلویزیون پای خود را به خارج از خانه‌ها نیز بگذارد و به درون مغازه‌ها و فروشگا‌ه‌ها برود. یکی از بارزترین مصداق‌های حضور پررنگ‌تر تلویزیون در زندگی اجتماعی، نصب آن در اتوبوس‌های بین‌ شهری است که با پخش فیلم و مستند و تصاویر سرگرم‌کننده، سلطه خود را تا جاده‌ها و خیابان‌ها نیز گسترش داده است. همچنین نصب و راه‌اندازی تلویزیون‌های بزرگ در برخی از پارک‌های تهران و شهرهای بزرگ نمادی دیگر از تسلط تلویزیون در زندگی فردی و اجتماعی انسان امروز است که خود به سوژه‌ای تلویزیونی بدل شده است که همواره به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به بازتولید این ابزار جادویی دست می‌زند و این هژمونی رسانه‌ای را بسط می‌دهد.

محصول این سلطه تلویزیونی که به واسطه تقدیر تاریخی‌اش، بسط جغرافیایی هم یافته است ارتقای جایگاه تلویزیون از یک ابزار سرگرمی به ابزار انسان‌ساز است که با حضور خود در ساحت‌های گوناگون زیست ـ جهان آدمی به هستی مجازی خود تداوم می‌بخشد و سوژه‌های خود را باز تولید می‌کند؛ که از آن با عنوان قدرت تلویزیون یاد می‌کنند. (سیدرضا صائمی/ ضمیمه قاب کوچک)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها