در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در همین ساعت شبکه دو سیما که رویکرد آن پس از راهاندازی شبکه پویا، از کودک و نوجوان محور بودن به رویکرد خانوادگی تغییر کرده است، پیامهای بازرگانی پخش میکند و پس از آن معرفی برنامهها در دستور کارش قرار میگیرد.
شبکه سه سیما که پرمخاطب ترین شبکه تلویزیونی نام دارد، مسابقه تیمهای ملی والیبال ایران و برزیل را در لیگ جهانی این رشته پوشش میدهد.
شبکه چهار سیما در مقطع زمانی نامبرده مستندی سیاسی را روی آنتن برده است.
شبکه تهران هم برنامهای با عنوان «در این هفته» را با هدف مرور بر مهمترین اخبار و رویدادهای ایران و جهان در بازه زمانی یک هفتهای پخش میکند.
شبکه خبر جدول پخش اخبار ورزشی را در عصرگاه جمعه 16 خرداد دنبال میکند
شبکه آی.فیلم پخش سریالها و فیلمهای تلویزیونی و سینمایی خاطرهانگیز و پرمخاطب را دنبال میکند و از این طریق، این شبکه ضمن فرصتسازی برای بینندگانی که موفق به تماشای این آثار نشدهاند، مروری بر ذائقه بصری مخاطبان در زمانی نهچندان دور دارد و روند سریالسازی و تولید آثار نمایشی را به طور غیر مستقیم به تصویر میکشد.
شبکه مستند سیما همچون نام خود مستند «تلاش برای زندگی» را در حوزه سلامت روی آنتن برده است و ضمن آن هشدارها و توصیههایی سلامت محور هم ارائه میشود.
شبکه آموزش هم نماآهنگی شاد همراه با تصاویری از طبیعت بکر بهار را برای مخاطبان پخش میکند.
شبکه قرآن نیز برنامه «سیمای حوزه» را به معرفی اصول و مباحث درسی حوزه و تعداد مقاطع تحصیلی و توضیحات آموزشی در این بخش اختصاص داده است.
به فهرست بالا باید برنامههای در حال پخش از شبکههای تازه تاسیس یا قدیمی دیگر را هم اضافه کرد. شبکههای مانند پویا، سلامت، ورزش، نسیم، افق و.... همچنین باید این نکته را هم در نظر گرفت که توضیحات فوق، شمایی کلی از شبکههای دارای پخش سراسری ارائه میکند. حال آن که باید به این آمار اسامی شبکههای 33 گانه استانی را هم اضافه کرد که هر کدام با در نظر داشتن مخاطبان بومی، استفاده از مولفههای قومیتی همچون زبان، گویش و لهجه، لباس، موسیقی نواحی، مفاهیم ارزشی و اعتقادی و آداب و رسوم و نظایر اینها برنامههایی مشخص را تولید کرده یا روی آنتن میبرند.
ضمن این که دیگر رسانه دوربرد (رادیو) که زیر مجموعه دیگر رسانه ملی است، نیز کارکردی مشابه دارد و شبکههای پرشمار آن هر یک به نیازها و سلایق مختلف مردم پاسخ میدهند.
حق انتخاب مخاطب بالا رفته است
هدف از بیان مقدمه طولانی فوق، تنها گذری بر وضع پخش شبکههای سیما نیست؛ بلکه منظور مورد ارزیابی قرار دادن نوبتی مشخص از پخش شبکهها یعنی عصرگاه و سطوح متفاوت برنامهسازی در شبکههای مختلف برای مخاطبان در این مقطع از یک روز تعطیل است. مروری دوباره یا چندباره بر عناوین و سرفصلهای برنامهها در تناسب با شبکههایی که از دریچه آنها به پخش میرسند، نشان میدهد که تلویزیون محورها و موضوعات متنوعی را در سبد انتخاب بیننده برای گذران وقت خود قرار میدهد. چنانچه او در آن واحد فهرست موضوعات متنوعی در حوزههای ورزشی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، خبری و اطلاع رسانی، سرگرم کننده و بهداشت و سلامت و... را پیش روی خود باز میبیند. منشأ این اتفاق و حق انتخاب وسیع را هم میتوان به تاسیس شبکههای تخصصی و تعریف رویکردهایی هدفمند برای آنها دانست و هم بخشی از آن را به جریان رسانهای حاکم بر دنیای امروزی نسبت داد، زیرا این روند رویدادی است که از سوی تمامی رسانههای نوظهور دنبال میشود و بسیاری از اتفاقات مهم داخلی و خارجی هر روز به صورت موازی در رسانههای مختلفی با زاویه دید متفاوت انعکاس مییابد.
دلیل اول جنبهای هدایتکننده برای برنامهسازان و دستاندرکاران تولید دارد و به انسجام روند اجرایی و پیشبرد اهدافی از پیش تعیینشده کمک شایانی میکند؛ زیرا عصر رسانهای کنونی عصر مخاطبمحوری است؛ از طرفی رسانههای دیگری هم که ماهیتا از این ویژگی برخوردار نیستند، در مسیر نزدیکشدن به آن گام بر میدارند. در شرایطی که مخاطبان برای گذران اوقاتفراغت خود، کسب اخبار و اطلاعات و افزایش سطح دانش و آگاهی خود یا هر دلیل دیگری جعبه جادویی تلویزیون را انتخاب میکنند، باید در لحظه برقراری ارتباط با این رسانه جذب برنامههایش شوند. به کار بردن واژه «باید» در این متن به منظور تعیین نوع ارتباط مخاطب با تلویزیون نیست؛ بلکه بر دستورالعملی تاکید کرده و بر آن صحه میگذارد که لازم است از سوی تلویزیون دنبال شود و بهتر است به عنوان اصل و قاعدهای اساسی در برنامهسازی سرلوحه ادامه فعالیت باشد.
این اصل همچنین یادآور میشود که برنامههای تلویزیونی در دوره اخیر قابلیتهای جذب مخاطب را هم به لحاظ فرمی و هم به لحاظ محتوایی دارا باشند تا در رقابت با دیگر رسانههای جمعی در اولویت مصرف رسانهای مردم قرار گیرد. ضمن این که برخورداری از این ویژگی یا حداقل تلاش برای نزدیکشدن به آن میتواند در شکلدهی یا تغییر الگوی مصرف رسانهای مخاطب موثر باشد.
بنابراین پس از آن که یک بیننده برنامهای روتین را هم مسیر با نیازهای خود بداند و آن را مفید و موثر در نگرش خود ارزیابی کند، آن را دنبال کرده و به جمع مخاطبان ثابت آن میپیوندد. این نتیجه برای رسانه مورد نظر به معنای سبقت گرفتن از رقیبان خود است و در مقیاس کلان حیات و پویایی آن را تامین میکند.
در کنار تخصصیشدن شبکهها تلویزیون که خواسته یا ناخواسته گروه بینندگانی خاص را برای آنان تعریف میکند، ساعت پخش برنامهها هم تاثیر زیادی بر محتوا و نوع مخاطبانشان دارد؛ برای مثال صبحگاهی زمان پخشی است که غالب برنامههای تلویزیونی را در عین داشتن تفاوتهای ساختاری و محتوایی به دنبال کردن رویکردی شاد و مجلهای وادار میکند. در واقع همه این نوع برنامهها باید انرژیبخش، امیدآفرین و سرگرمکننده باشند و هریک زمانی کوتاه و مختصر را به بیان سرفصلها یا گزیده خبرهای جالب اختصاص دهند. میتوان گفت این یکسانسازی عملکرد حتی تا ظهر هم پیش میرود، اما از این زمان به بعد فرم و محتوای برنامهها تنوع بیشتری پیدا میکند و عصرگاه محمل خودنمایی شبکههای تلویزیونی و فرصتی برای بازنمایی نگاهشان در برنامهسازی برای مخاطبان هدف خود است.
همچنین مناسبتها و تاریخهای تقویمی نیز عملکردی مشابه را برای شبکههای مختلف از نظر موضوعی رقم میزند. همه نکات گفته شده نشان میدهد که معیارها و استانداردهای رسانه در ترکیبی از ساختارهای ناهمگون و پیچیده تعریف میشود. رسانه ملی صرف نظر از هر نوع خلاقیت یا بدعتی که در رویه فعالیت خود ایجاد میکند، دارای سیری ساختارمند و خطمشیهایی معین است. به نحوی که هرگونه خلاقیت هم ابتدا از فیلتر ضمنی آن عبور کرده و در مرحله بعد به بدنه رسانه تزریق میشود.
و در پایان در کنار همه ویژگیهای ذکر شده در ترکیبی از خود برنامهها، ویژگیهای مختص آنها و معیارهای رسانه تعریق میشود. به این ترتیب برخی از برنامهها یا مجموعهها و آثار نمایشی به دلیل موفقیت تجربه شده در حفظ و جذب مخاطب این بار خلاقیت و مختصات خود را به رسانه تحمیل میکنند. تحمیلی که خودخواسته است و پذیرفتنی مینماید و از طرفی درباره دیگر برنامههای تلویزیونی که یا پیش از این در سیما تجربه نشدهاند یا بیش از حد پیشرو به نظر میرسند، این رسانه است که جهتدهی را به عهده میگیرد و به مرور زمان و در مسیر استقبال مخاطب نقش دروازهبانی آن کمرنگتر میشود.
گفتنی است راهاندازی شبکههای جدید تلویزیونی مستلزم دوراندیشی برای تامین محتوای آنها نیز هست. مخاطب سیما همزمان با آغاز فعالیت شبکهای جدید، خواستار تماشای محتوایی تازه و نو از دریچه آن نیز هست. ضمن این که باید در ساختار و رویکرد شبکه در حال تاسیس دقت نظر داشت. از این رو همپوشانی برنامههای شبکهای فعال با شبکهای که قرار بر راهاندازی آن است، در صورت نبود اطلاعرسانی و هدایت درست مخاطب در بزنگاهی حساس میتواند به سردرگمی او منجر شده و به منزله از دست رفتن گروهی از طرفداران باشد؛ زیرا شبکههای تلویزیونی ملی غالبا در تفکر مخاطبان خود هویتمند هستند و میتوان سویههای نظری و بنمایههای مضمونی خاصی را به آنها نسبت داد.
از اینرو تاسیس شبکهای جدید و از دسترفتن کارکردهای شبکهای قدیمی یا دستکم تغییر عملکرد مقطعی آن به درگیری ذهنی و احتمالی بیننده منتهی میشود و ممکن است او را به پیدا کردن رسانهای جایگزین هدایت کند. (رکسانا قهقرایی/ ضمیمه قاب کوچک)
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد