فیلم «فرزند چهارم» که از شبکه 4 پخش شد را وحید موسائیان کارگردانی کرد

بشردوستی ایرانی در قاب سینما

گفت‌وگو با کارگردان «فرزند چهارم»

نفهمیدیم چگونه «فاخر» شدیم

اشاره: وحید موسائیان کارگردان اهل لرستان که چند جایزه جهانی از جمله نشان جشنواره فیلم مسکو را در کارنامه خود دارد، چند سالی است از فیلمسازی مستند فاصله گرفته است.
کد خبر: ۶۰۳۴۳۰
نفهمیدیم چگونه «فاخر» شدیم

به بهانه اکران آخرین فیلم او، «فرزند چهارم» با این فیلمساز به گفت‌وگو نشستیم و نظرش را درباره وضع اکران فیلم، بازخوردها و انتقادهای مطرح‌شده جویا شدیم.

از فیلم شما با عنوان اثری فاخر یاد می‌شود، اساسا فیلم فاخر چیست؟

در سینمای ایران، به فیلمی فاخر می‌گویند که بودجه و امکانات خیلی کلان و مناسبات و ارتباطات بسیاری داشته باشد. این تعریفی است که مدیران سینمایی یا کسانی که تصمیم گیرنده هستند، در ذهن جامعه سینمایی انداخته‌اند، حتی اگر فیلمی از آن امکانات مبرا باشد و آن مناسبات و روابط را نداشته باشد، ولی باز تصویری که در ذهن اهالی سینما و نه تماشاگران می‌آید، بودجه کلان است. وقتی که ما در آفریقا بودیم، در خبرها خواندیم که اسم فیلم ما هم جزو چند فیلمی است که از آن به عنوان فاخر یاد می‌کنند. برای من و دیگرعوامل فیلم این پرسش پیش آمد که این تعبیر فاخر مساوی با امکانات خیلی ویژه است، ولی چرا «فرزند چهارم» فقط یک عنوان گرفت و امتیازات مالی این‌گونه فیلم‌ها شامل حالش نشد؟! اولش زیاد حساسیت نداشتم، بالاخره فارابی برای فیلم سرمایه‌گذاری کرده و هر واژه‌ای را می‌تواند به فیلم‌هایش اطلاق کند. ما نمی‌توانیم بگوییم این واژه را به فیلم ندهید، ولی همین‌طور که پیش رفتیم بعدها گفتند فیلم شما واقعا فاخر است. فیلمی درباره جامعه بشری، فقر بشری و نجات کودکان؛ شما خودت قبول می‌کنی؟ گفتم بله من و گروهم با افتخار این مسأله را قبول می‌کنم.

اما صحبت‌ها حاکی از آن است که شما افزون بر آنچه گفته می‌شود، بودجه کلانی برای ساخت فیلم گرفته‌اید.

اگر مدیران جدید سینمایی آدم‌های منصفی باشند، می‌توانند تمام اسناد و مدارک مالی همه فیلم‌های ساخته شده از جمله این فیلم را ببینند. خودم وقتی سر یک فیلم می‌روم، ریز قراردادم را نشان تمام عوامل فیلم می‌دهم و هیچ چیز پنهانی ندارم. به صورت علنی می‌گویم با این‌قدر پول و با این شرایط قرار است فیلم ساخته شود. امیدوارم مدیران جدیدی که الان در راس سازمان سینمایی هستند بر اساس این شایعاتی که هست اسناد را بدهند، مردم ببینند که به فیلم فرزند چهارم با توجه به واژه فاخری که همراه دارد چقدر پول داده‌اند. اصلا شاید یکی از اشتباهات فارابی این بود که قرارداد این فیلم را منتشر نکرد. خودم بارها گفتم، اجازه بدهید این قرارداد را منتشر کنیم، چه اشکالی دارد؟ آن وقت متوجه می‌شوید که گروه فرزند چهارم با تمام مصیبت‌ها و مشکلاتی که در آفریقا داشتند، چطور با شرافت کار کردند. تیتر این گفت‌وگو می‌تواند این باشد: قراردادها را منتشر کنید!

در واقع مساله این است که فیلم شما اصلا فروش خوبی نداشته است.

من مسئولش نیستم، اول این که ما سینما نداشتیم. شما ده تا سینما دارید که تازه نصفشان هم تک سئانس نمایش می‌دهند. ما در قیاس با فیلم‌های دیگر سئانس زیادی نداریم. ضمن این‌که اعتقاد دارم پخش خوب خیلی مهم است.

آغاز اکران فرزند چهارم در بهترین نوبت اکران، یعنی عید فطر بود.

باید برای پخش هر فیلم یک برنامه‌ریزی و یک استراتژی باشد، آیا به صرف این که عیدفطر است زمان خوبی است؟ یا به صرف این که به شما می‌گویند توی این گروه سینمایی فیلمت را گذاشته‌اند خوب است؟ موفقیت در اکران به مناسبات سینمادار با پخش‌کننده برمی‌گردد. الان فیلم‌هایی در اکران موفق هستند که مناسبات تنگاتنگی بین سینمادار و پخش‌کننده آنها وجود دارد. جدولی دارند و می‌دانند که مثلا از آبان این فیلم‌ها و از آذر این فیلم‌ها را چطور پخش کنیم، با چه سالن‌هایی و با چه کیفیتی. با این شرایط واقعا فروش یک فیلم را نمی‌توانیم به حساب صرفا خود فیلم بگذاریم. خیلی از فیلم‌ها هستند که در سالن سینما می‌فروشند، ولی بعد شما می‌بینید فیلم خوبی نیست. پس چرا این قدر فروش کرده است؟ برای این که یک برنامه‌ریزی درست پشت سرش بوده است، یعنی یک اتاق فکری وجود دارد که مشخص می‌کند این فیلم با توجه به موضوعش و با توجه به بازیگری که دارد باید به این صورت پخش شود. اینها خیلی مهم است. نه این که یک دفعه به شما بگویند فیلمتان باید در فلان تاریخ اکران شود و اگر نشود اکران آن به اسفند منتقل می‌شود.

حالا که این فیلم ساخته‌شده و به نمایش درآمده است، تا چه اندازه توانسته اهداف و خواسته‌های شما را برآورده کند؟

باید مدتی بگذرد تا ببینیم آن چیزی که من برداشت کرده‌ام و آنچه که بیننده از فیلم برداشت کرده چه بوده و بعد ببینیم این برداشت‌ها چقدر با آن چیزی که من پیش از ساخت فیلم در پی آن بودم ارتباط دارد.

پیش از آغاز ساخت این فیلم، با خود نگفتید، بهتر است رنج‌های مردم هموطن و مناظر بکر وطنی را به تصویر درآورم؟

من به دنبال مناظر بکر و چشم‌انداز نبودم؛ داستان فیلم، داستان چشم‌انداز نیست. داستان شرایط و وضعی است که یک‌سری آدم با حرفه‌های مختلف در آن قرار می‌گیرند، ولی این که می‌گویید با توجه به مشکلات اقتصادی که در کشور خودمان هست با چه دیدی در سومالی فیلمی ساخته‌اید، آن یک بحث دیگر است که می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم. من به یک کشور بی‌صاحب و آشوبزده رفتم و فیلم ساختم. در این حرکت دو نکته وجود دارد؛ اول این که گرفتاری‌های کشورمان که از زمان ساخت این فیلم درست نشده است! از قبل هم بوده است. پرسش اینجاست که چرا بوده و چرا ادامه داشته است؟ یکی از وظایف خبرنگاران و رسانه‌ها انعکاس و بازتاب مشکلات جامعه است. شما به زابل و سیستان و بلوچستان و جنوب کشور بروید و ببینید با وجود ثروت نفتی موجود در آنجا چه خبر است. همه اینها پیش از فیلم من وجود داشته است، ولی فقط وظیفه من نیست.

ضمنا مگر ساخت فیلم در سومالی موضوع کمی است؟ این که روزی صد کودک می‌میرد، موضوع کم اهمیتی است؟ آیا این موضوع شما را به عنوان یک فیلمساز ترغیب نمی‌کند که بروید آنجا فیلم بسازید؟ اگر این موضوع شما را ترغیب نکند، پس روش فیلمسازی‌تان چیز دیگری است. همه این دغدغه‌ها در فیلمنامه هم وجود داشت. برای همین یک کارخانه با قدمت و عظمت کفش را نشان دادم که نابود شده است یا یک هنرپیشه سینما را داریم که با وجود این‌که می‌تواند مثل یک ستاره پز بدهد و توی رسانه‌ها باشد، اما اینها را رها می‌کند و می‌رود از کودکان کار عکاسی می‌کند. همه تلاشم این بود که با یک پیش‌زمینه اینچنینی، شخصیت‌هایمان را خلق کنیم و آنها را راهی سومالی کنیم.

پرداخت به بحران‌های حاکم در سومالی و عملکرد نیروهای امدادگر ما در این کشور آشوبزده در جهت سیاست خارجی از دغدغه‌های مسئولان بنیاد سینمایی فارابی است. وحید موسائیان تا چه اندازه با دغدغه فارابی و لزوم کمک به کشور سومالی همراه و همساز است؟

بیشتر کارهای کمک‌رسانی هلال احمر برایمان مهم بود، همچنین کارهایی که کمتر راجع به آن حرف زده یا دیده می‌شود، ولی قصد من تبلیغ هلال احمر نبود، توی دل داستان آدم‌هایی بودند که در آن شرایط خیلی سخت کار می‌کردند. اتفاقا فکر می‌کنم جا دارد فیلمی که واقعا راجع به کارهایی که پزشکان و امدادگران ایران در آنجا انجام می‌دهند، ساخته شود. این که سیاست خارجی ایران چه سیاست و چه اهداف سیاسی را دنبال می‌کند بحث ما نبود، اگر هم اشاره‌ای شد، بیشتر بحث هلال احمر است.

فیلم شما مستند داستانی یا ملودرامی با ساخت و پرداخت مستند است، به هر دو ژانر نزدیک می‌شود، ولی با این حال نه قصه‌گوست و نه تحقیقی و مستند. خودتان فرزند چهارم را در چه ژانر و دسته‌بندی‌ای جای می‌دهید؟

تمام تلاشم این بود که فیلم داستانش را در یک بستر مستند پیش ببرد و سعی کردم شخصیت‌ها بار عاطفی داشته باشند. بعد تلاش کردم این شرایط با واقعیت موجود در کشوری که آنجا می‌روند هم تلفیق شود. اهمیتی ندارد اگر بگویند فیلم ترکیبی از داستان و مستند است؛ اتفاقا خوشحالم که می‌گویند جلوه‌های مستند فیلم قوی است.

ابتدا قرار بود درباره این موضوع فیلم مستندی به نام «نُت‌های تشنه» بسازم، ولی وقتی قرار شد داستان را به یک فیلم سینمایی تبدیل کنم، تمام جنبه‌های مستند فیلم اولیه را حفظ کردم.

هر کدام از خرده روایت‌ها و بن‌مایه‌های فیلم ظرفیت پرداخت بسیاری داشت، استعمار نو، پذیرش فرزند خوانده، سقط جنین، تشنگی، گمشدن و انتظار، عشق، مرگ؛ چرا هیچ کدام از قابلیت‌های دراماتیک را پرورده نکردید؟

هر کدام از این شخصیت‌ها باید قابلیت‌هایی در این داستان می‌داشتند که یکی از این چیزها حرفه آنهاست. مثلا رویایی که بازیگر سینماست و یک زندگی ناموفق داشته و بچه‌ای را از دست داده، می‌توانست مقدمات رسیدن به صحنه نهایی را در اختیار ما قرار دهد، یا چرا مظفری تاجر ورشکسته کفش به این سفر می‌رود؟ تمام اینها جزئیاتی بود که ما در مرحله نوشتن فیلمنامه تلاش داشتیم نه به طور مستقل بلکه در دل فیلم بیان شود. فکر می‌کردیم که تماشاگر هوشمند ما به این نشانه‌ها قطعا پی خواهد برد.

پریا رحیمی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها