سریال‌های تلویزیونی تمام می‌شوند. ممکن است مردم داستان آنها و وقایع‌شان را فراموش کنند، اما تیتراژ این سریال‌ها تا مدت طولانی بین مردم زنده می‌ماند. آهنگ انتظار تلفن‌های همراه می‌شود و زیرلب زمزمه‌شان می‌کنیم. حتی برخی تیتراژها عمر طولانی‌تری هم دارند و با گذر چند سال هنوز هم فراموش نمی‌شوند و کارکردشان فراتر از یک تیتراژ سریال شده است.
کد خبر: ۵۸۲۵۰۵
غلبه تیتراژها بر موسیقی متن

شاید این مساله در روزهایی که سریال‌های مناسبتی از شبکه‌های مختلف تلویزیون پخش می‌شود، بیشتر خودنمایی کند. اگر نگاهی به تیتراژ برنامه‌های ماه رمضان سال‌های گذشته بیندازیم، می‌بینیم هنوز هم برخی از این کارها طرفداران زیادی دارند. محبوبیت این تیتراژها مساله‌ای نیست که بتوان آن را منفی دانست، اما این فضا کم‌کم به سمت و سویی رفته که توجه‌ نسبت به موسیقی فیلم کمتر شده و به نظر می‌رسد حتی توان و هزینه بیشتری برای این بخش گذاشته می‌شود.

تیتراژها قوت می‌گیرند

گرچه قبل از انقلاب بارها و بارها، موسیقی باکلام در تیتراژ سریال‌ها و فیلم‌ها اجرا شده بود و خواننده‌های مطرحی چون فرهاد مهراد با موسیقی همین تیتراژها شناخته شدند، اما بعد از انقلاب، این روند چند سالی از رمق افتاد تا این‌که اواسط دهه۶۰ بار دیگر اجرای تیتراژها رونق گذشته را پیدا کرد.

این بار خوانندگان پاپ آغازگر این راه نبودند. آواز محلی تیتراژ «میرزا کوچک‌خان جنگلی» با صدای ناصر مسعودی یا «بوعلی سینا» با صدای صدیق تعریف از جمله این قطعات بود.

ابتدای سال‌های دهه۷۰ بود که بار دیگر ساخت موسیقی با کلام تیتراژ آغاز شد و خوانندگان جدیدی از دل همین تیتراژها به جامعه موسیقی معرفی شدند که از جمله آنها می‌توان از محمد اصفهانی به عنوان خواننده تیتراژ سریال «پهلوانان نمی‌میرند» به آهنگسازی مرحوم بابک بیات یاد کرد.

اکنون هم که دیگر شرایط در ساخت یک مجموعه تلویزیونی به نوعی پیش می‌رود که از همان ابتدا، فکر انتها یعنی همان تیتراژ پایانی و آواز روی آن را هم می‌کنند و اگر حال و هوا تاریخی باشد، از یکی از خواننده‌های سنتی یا ملی ایران دعوت می‌شود و اگر داستان در جامعه امروز اتفاق بیفتد، بیشتر از هنرمندان موسیقی پاپ.

سراغ آهنگسازان و اهالی موسیقی رفتیم تا این موضوع را بررسی کرده و دلایل این محبوبیت تیتراژها و کم‌شدن توجه‌ نسبت به موسیقی فیلم را بررسی کنیم.

موسیقی با همراهی واژه‌ها

رضا یزدانی، خواننده‌ای که در عرصه سینما و تیتراژخوانی‌ها آثار خوبی داشته است درباره این موضوع به «جام‌جم» می‌گوید: این که تا چه میزان روی موسیقی یک فیلم کار و برای آن وقت و هزینه می‌شود، موضوعی است که خیلی گسترده است و نمی‌توان آن را براحتی بررسی کرد. او می‌افزاید: در ساخت موسیقی فیلم کارگردان، آهنگساز و موارد دیگری در کنار هم قرار می‌گیرد و موسیقی یک فیلم را شکل می‌دهد. اگر هم قرار باشد این موضوع را بررسی کنیم باید همه این دوستان جمع باشند و درباره این موضوع نظر بدهند.

خواننده آلبوم موسیقی «خاطرات مبهم» درباره اقبال مردم نسبت به تیتراژ سریال‌ها می‌گوید: فرهنگ موسیقی ما به گونه‌ای است که مردم هنوز ارتباط‌شان با موسیقی بی‌کلام برقرار نشده است و مطمئن هستم اگر نظر‌سنجی انجام شود، نشان خواهد داد کمتر از 10 درصد مردم ایران نسبت به موسیقی بی‌کلام اقبال نشان می‌دهند.

این خواننده ادامه می‌دهد: قشر اصلی جامعه ما هنوز موسیقی را بدون واژه‌ها دوست ندارند و نمی‌پذیرند. به همین دلیل هم حضور خواننده‌ها در قطعات موسیقی برایشان بسیار مهم است و تیتراژها را بیشتر می‌شنوند و دوست دارند.

یزدانی می‌افزاید: نمونه‌اش هم یکی از کارهای خود من است. مردم هنوز تیتراژ سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را به یاد داشته و دوستش دارند. حتی اگر خود سریال را هم فراموش کنند، اما تیتراژ را به یاد می‌سپارند.

تیتراژها اتفاقات خوبی هستند

اخشابی را شاید بتوان رکورددار اجرای ترانه‌های تیتراژ دانست. او آواز تیتراژ سریال‌هایی چون گمگشته، محله بنده‌نواز، مهتاب، همراز، خانه به دوش، متهم گریخت، بوی خوش زندگی را اجرا کرده است.

این هنرمند درباره تیتراژ مجموعه‌های تلویزیونی می‌گوید: این تیتراژها به نفع تهیه‌کننده است و آنها برای جلب توجه مردم، چند دقیقه از پایان سریال را به آن اختصاص می‌دهند.

اخشابی که از اجرای تیتراژهای خودش راضی است، می‌گوید: خدا را شکر تا به حال تمام کارهایی که اجرا کرده‌ام، مورد توجه مردم قرار گرفته و خوب بوده است. در مجموع هم به نظر من اجرای ترانه روی تیتراژ اتفاق خوبی است و اگر آهنگ و شعر خوب باشند و با فیلمنامه همخوانی داشته باشند، می‌توانند بسیار تاثیرگذار باشند.

او می‌افزاید: فکر می‌کنم موسیقی تیتراژ به مخاطب این اجازه را می‌دهد در حین شنیدن این موسیقی بتواند روی سریال تامل و تعمق کند. به هر حال سال‌ها تلاش در اجرای آوازهای تیتراژ، موجب به دست آوردن تجربه‌ای زیاد برای من شده است.

بهرام دهقانیار، آهنگساز فیلم اما معتقد است می‌توان راهکارهایی برای جذب مردم نسبت به موسیقی فیلم‌ها و موسیقی بی‌کلام یافت. او به «جام‌جم» می‌گوید: مردم ما عادت کرده‌اند عنوان‌های سریال‌ها را در تیتراژ پایانی بخوانند و به همین دلیل هم پای تیتراژها می‌نشینند. او ادامه می‌دهد: ما به شیوه سواد کلاسیک‌مان پای رسانه‌هایی چون سینما و تلویزیون می‌نشینیم و با استفاده از همین سواد کلاسیک، نوشته‌ها را می‌خوانیم، پس اگر گوش ما هم مانند چشم‌مان تربیت شود و به شنیدن موسیقی خوب عادت کند، این مشکلات برطرف می‌شود و مردم با موسیقی فیلم یا موسیقی بی‌کلام هم مانند تیتراژها ارتباط برقرار می‌کنند.

این آهنگساز می‌افزاید: برای تربیت گوش مردم باید این پروسه را از دوران کودکی آغاز کرد. اگر بچه‌ها از سنین پایین با موسیقی عادت کنند. دیگر با آن احساس بیگانگی نمی‌کنند و یاد می‌گیرند موسیقی را خوب بشنوند. او معتقد است در این صورت گوش کودک به شنیدن موسیقی خوب عادت کرده و با یافتن درک زیبایی‌شناختی از موسیقی ناخواسته آثار استاندارد را برای شنیدن انتخاب می‌کند و موسیقی‌های نامطلوب و بی‌کیفیت خواه ناخواه شنیده نمی‌شود.

دهقانیار می‌افزاید: در این مسیر صدا و سیما می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد. طی چند سال گذشته در مقوله آموزش و اطلاع‌رسانی موسیقی خوب عمل نشده و ضعیف بوده‌ایم. فکر می‌کنم بهتر است در این باره بازنگری‌هایی انجام شود و صدا و سیما هم با استفاده از افراد متخصص، موسیقی‌هایی را پخش کند که گوش مردم را به سمت شنیدن موسیقی‌های استاندارد سوق دهد. آن وقت مردم به طور قطع دیگر تنها به موسیقی باکلام توجه نشان نداده و موسیقی بی‌کلام را هم دوست خواهند داشت.

زینب مرتضایی‌فرد / گروه فرهنگ‌و‌هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها