ماه رمضان قدیم‌ترها حال و هوای دیگری داشت‌. افطار و سحرش در شرایطی برگزار می‌شد‌که هنوز رسانه‌های جمعی نقش اساسی‌ در ‌ اطلاع‌رسانی به دست نگرفته‌بودند. آن روزگار مردم برگزار‌کنندگان اصلی آیین‌های دینی ‌ بودند و هنوز هم خاطرات ماه رمضان سال‌های نه‌چندان دور را بسیاری به خاطر دارند.
کد خبر: ۵۷۸۴۸۷
موسیقی رمضان ‌در‌ مسیر ‌فراموشی

به اعتقاد کارشناسان، کسانی که تجربه زندگی در نیم‌قرن پیش را دارند، آیین‌هایی همچون مناقب‌خوانی ، نقاره‌زنی و... را می‌شناسند.

این آیین‌ها که تحت عنوان موسیقی‌های ماه رمضان بررسی می‌شود، امروزه دیگر فراموش شده‌ و فقط خاطره‌ای دور از آنها به جای مانده است؛ خاطره‌ای که نسل بعد هم آن را فراموش می‌کند و به خاطره‌ها می‌سپارد.

هوشنگ جاوید، کارشناس موسیقی درباره این موضوع می‌گوید: موسیقی‌های ماه رمضان تا حدود 50 سال پیش در کشورمان پررنگ بوده و سپس رو به فراموشی نهاده‌اند. ما تا 50 سال پیش در گوشه و کنار کشور، موسیقی ویژه ماه‌رمضان داشته‌ایم. صلوات‌خوانی، ذکرخوانی، بسم‌الله‌خوانی و منقبت‌خوانی‌ نمونه‌هایی از این موسیقی بوده‌اند که در قرن اخیر فراموش شده‌اند.

شناسایی موسیقی رمضان وظیفه پژوهشگران

جاوید می‌افزاید: بیش از 90 نوع صلوات‌خوانی گروهی در نقاط مختلف ایران وجود داشته که متاسفانه در حال حاضر تنها دو‌نوع آن را می‌شناسیم. شناسایی این هنرها، وظیفه پژوهشگران و حمایت برای همگانی‌‌شدن آن، وظیفه متولیان فرهنگی است. همان مسئولانی که در همه این سال‌ها تلاشی برای زنده ماندن نغمه‌ها و آیین‌های سنتی نکرده‌اند، در صورتی که می‌توانستند و می‌توانند بودجه مستقلی را به موسیقی مذهبی و از جمله موسیقی رمضان اختصاص دهند.

جاوید، موسیقی رمضان را به چند دسته تقسیم می‌کند و می‌گوید: ایرانیان مسلمان بنا بر یک رسم کهن عادت کرده‌بودند یک تا سه روز پیش از رویت هلال ماه رمضان به پیشواز این ماه بروند. به همین دلیل، یک ساعت به اذان صبح مانده به بام خانه خود می‌رفتند و اذان می‌گفتند و مردم را به صلوات فرستادن‌ دعوت می‌کردند. این‌گونه آوازها، اغلب در چهارگاه اجرا می‌شد و گونه‌ای چاووش‌خوانی بود. بعدها سحرخوان‌ها، علاوه بر آواز، نقاره هم می‌نواختند تا حنجره‌شان‌ دمی بیاساید. مناجات‌خوانی، اذان گفتن و دعا‌خواندن بخش‌های دیگری بود که به وقت سحر، یکی پس از دیگری اجرا می‌شد و اینها همه تمهیداتی بود که ایرانیان در گذشته برای بموقع بیدار‌کردن مومنین از خواب اندیشیده بودند.

جاوید می‌گوید: در هویت پنهان ما یک نگرانی نسبت به آنچه در حال کمرنگ‌شدن و از بین رفتن است، وجود دارد. ما باید فرهنگ و پیشینه فرهنگی خود را بخوبی بشناسیم و پاسدار آن باشیم، اما متاسفانه نتوانسته‌ایم آن‌گونه که باید و شاید، نسل جدید را با ریشه‌هایشان آشنا کنیم.

او تاکید می‌کند: رسانه‌ها، ارتباط ارگانیک مردم با فرهنگ و هنر خود را به‌هم ریخته و به فرهنگ آسیب زده‌‌اند. به همین‌ دلیل از کسی که ترانه‌ می‌خواند می‌خواهند با همان لحن، مناجات‌خوانی کند ، در حالی‌که این دو متفاوت با یکدیگر است.

جهانگیر نصراشرفی، پژوهشگر موسیقی نیز با اشاره به نقش شعر در آوازهای ماه رمضان می‌گوید: همه متون مورد استفاده در لحن‌های ماه رمضان الزاما در قالب شعر بیان و خوانده نمی‌شوند. برخی‌ دعاها و استغاثه‌ها همچون شطحیات که به وقت افطار و سحر خوانده می‌شد بر پایه متون و نوشته‌های مشایخ، فقها و بزرگانی مانند بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی استوار بود ، همان‌گونه که شعر شاعران بزرگ و کلاسیک ایران همچون سعدی، جامی، عطار و مولوی نیز در بسیاری از ندبه‌ها و سحرخوانی‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت.

پیوند میان موسیقی مذهبی و سنتی

نصر اشرفی در ادامه به بررسی پیوند میان موسیقی مذهبی و سنتی ایرانی می‌پردازد و می‌افزاید: موسیقی مذهبی از سنتی جدا نیست. موسیقی و الحان مذهبی ما ناشی از موسیقی سنتی یا قومی ‌ماست. موسیقی‌ای‌که ما به عنوان موسیقی مذهبی یا دینی ‌ـ ‌مذهبی می‌شناسیم چیزی جدا از موسیقی سنتی، ردیفی، قومی و نواحی نیست. بر این اساس وقتی تمام ساختارهای موسیقی قومی و ملی ما دستخوش تغییر شد، موسیقی مذهبی هم بالطبع دستخوش تغییر می‌شود.

او درباره استفاده موسیقی مذهبی از ردیف موسیقی سنتی ادامه می‌دهد: در تعزیه از گوشه‌هایی که مأخوذ از موسیقی ردیف بود، استفاده می‌شد. همچنین انواع سحری‌ها، مناجات‌خوانی‌ها، استغاثه‌ها و ندبه‌ها همه اینها مواردی بوده که از موسیقی سنتی و قومی ما ماخوذ بوده است اما وقتی در حال حاضر موسیقی ملی ما (انواع موسیقی ردیفی، نواحی یا موسیقی‌هایی که در سنت‌های فرهنگی ایران قابل تعریف است) دستخوش تغییر شده بالطبع موسیقی مذهبی هم که برداشتی از آنهاست دچار تغییر می‌شود و باعث از بین رفتن ساختارهای اصالت‌آمیز آنها می‌شود.

نصراشرفی می‌گوید: بیشتر خوانندگان و هنرمندان دوره قاجار مثل احمدخان ساوه‌ای ، هم راوی موسیقی مذهبی و هم راوی ردیف بودند. به عبارت دیگر این افراد در ایام مذهبی لحن‌های مذهبی را و در ایام غیرمذهبی، ردیف را می‌خواندند. همچنین همه خواننده‌های برجسته و شاخص قاجاریه و اوایل پهلوی اول بدون استثناء علاوه بر این‌که اذان، مناجات و... می‌گفتند ردیف هم می‌خواندند.

این پژوهشگر موسیقی می‌گوید: شرایط فرهنگی کشور به سمتی رفته که امروزه بسیاری از ساختارهای فرهنگ ملی و فرهنگ کلاسیک ما که به اشتباه به عنوان فرهنگ سنتی از آنها نام برده می‌شود دستخوش تغییراتی شده‌اند و به دنبال آن کم‌کم نوعی بی‌هویتی جایگزین آن می‌شود. باید جلوی بروز این اتفاق را بگیریم و اجازه ندهیم این بی‌هویتی، آیین‌های فرهنگی ما را بگیرد.

زینب مرتضایی‌فر - گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها