رضا یزدانی
کد خبر: ۱۱۷۴۷۱۲
لعنتی های دوست داشتنی

چقدر حرف دارم واسه گفتن چه قدر شعر دارم که آواز شه
چقدر قفل بستن رو مغزم ببین که با دستای تو باید باز شه
چقدر عاشقی به منو شب میاد چقدر فکر من سمت رویا بره
دلم جوری دیوونه بازی میخواد که عقلم یه عمری به اغما بره
تو چشمای من زل بزن ابری ام رنگین کمون پشت این ابر هست
یکم صبر کن صبر کن صبر کن … یه رنگین کمون پشت این صبر هست …
به لب های من اسمتو پیج کن اتاقم باید بوی نسرین بده
پیچک شو رو شونه هام تکیه کن که حال تو حالمو تسکین بده
تو هم با من این شعرمو لب بزن تو هر کوچه ای که به یاد منی
پر از خاطره بازی های توام پر از لعنتی های دوس داشتنی
تو چشمای من زل بزن ابری ام رنگین کمون پشت این ابر هست
یکم صبر کن صبر کن صبر کن … یه رنگین کمون پشت این صبر هست …
تو چشمای من زل بزن ابری ام رنگین کمون پشت این ابر هست
یکم صبر کن صبر کن صبر کن … یه رنگین کمون پشت این صبر هست …

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها