گفت و گو با علی فتحی‌گنجی

روایت رکورددار ایرانی از رانندگی در تاکسی اینترنتی

«برادرم مهدی هم دوومیدانی‌کار بود. عاقبت ورزش را رها کرد چون معتقد بود، آینده‌ ندارد. اما من نمی‌خواهم از چیزی که دوست دارم، دست بکشم.»
کد خبر: ۱۳۹۱۷۴۲
نویسنده آرزو قنبری - گروه ورزش

این‌ها را علی می‌گوید. درست وقتی که همه حواس‌شان به فینال قطر است و یک جورهایی کل ورزش شده فوتبال، رکورددار پرتاب نیزه ایران، در رسانه می‌گوید: «راننده اسنپ شده!‌« دقیقا شبی که مسی، در آبی‌ترین حالت آسمان جهان برفراز ابرهای سپید رؤیاهای آرژانتینی پرواز می‌کند، سرباز ۲۱ ساله‌ خرم‌آبادی می‌گوید: «تمام تلاش و حرف‌هایم برای رها نکردن است!»در هر گوشه این جام‌جهانی که چشم بگردانید، می‌بینید بالاخره هر کسی، چیزی به دست آورده... از تجربه‌های تلخ و شیرین تا افزایش قیمت بازیکنان، پاداش‌ها و خیلی چیزهای دیگر تا مثلا همین حواله‌ خودروهای خارجی بازیکنان تیم خودمان، تا مسی که جام بیست و دوم جهان را در آغوش کشیده و می‌خواهد در کمال شکوه خداحافظی کند... حالا این‌جا یکی، تقلا می‌کند تا سهم‌اش از ورزش، ماندن باشد و می‌گوید: «من عاشق پرتابم. می‌خواهم بمانم و به هانگژو برسم...»یاد آن سوال تکراری از ورزشکاران می‌افتم؛ «سقف آرزوهای تو تا کجاست؟» در این گفت‌وگو علی فتحی‌گنجی ماجرای کار در تاکسی اینترنتی، مشکلات و دغدغه‌های خود را برای «جام‌جم» روایت می‌کند.

داستان کار در تاکسی اینترنتی چیست؟

جدید نیست، به تازگی عنوان کرده‌ام. شرایط اقتصادی سخت و ورزش حرفه‌ای گران است. بالاخره هزینه‌ها باید تأمين شوند. از صبح تا حدود ساعت دو در تاکسی اینترنتی کار می‌کنم. بعد به تمرین می‌روم. اما با توجه به پیش‌رو بودن بازی‌های آسیایی هانگژو، خیلی نگرانم. زمان تمرینم کم شده.

چرا مشکل را در خانه، به خانواده نمی‌گویی؟

سوال خوبی پرسیدید. از کجا می‌دانید، تلاش نکرده‌ام؟ قبل از هر کاری، مشکل را در خانواده مطرح کردم. مسئولان ورزش استان به وعده‌ها عمل نمی‌کنند. گفتند، بعد از بازگشت از قونیه، برای تقدیر شنبه می‌رویم استانداری. آن شنبه هنوز نیامده.

آیا درخواست‌ات را با فدراسیون هم مطرح کردی؟

بله. برای قونیه کلا یک هفته اردو داشتیم. به آقای صیامی گفتم، در اوج مشکلات و ناآمادگی، من یک برنز گرفتم. اگر اردوی منظم داشته باشم، حتما در هانگژو نتیجه می‌گیرم. خواهش کردم حمايت کنند ولی پاسخی نگرفتم.

دقیقا چه حمایتی لازم داشتی؟

می‌خواستم با یک مربی ترکیه‌ای اردو داشته باشم اما گفتند قیمت ارز خیلی بالاست. امکان ندارد. البته برای ورزشکارهایی مثل احسان حدادی این هزینه‌ها انجام می‌شود، حتی اگر نتیجه نگیرد. پیشنهاد جايگزين دادم که حقوق بدهند. خرید مکمل، برنامه تغذیه متناسب ورزشی، تجهیزات لازم، حتی اردو رفتن و کار نکردن هم، هزینه‌ دارد. در نهایت گفتند ۵ میلیون حقوق می‌دهند که خودم کل هزینه‌ها را مدیریت کنم! واقعا مبلغ بسیار کمی‌‌ است، اما قبول کردم.

در حال حاضر، این مبلغ را به عنوان حقوق دریافت می‌کنی؟

خیر. همان پنج میلیون را هم ندادند.

با توجه به این‌که سرباز هستی، طبق اعلام فدراسیون هماهنگی‌های لازم صورت گرفته که اردو بروی. با حضور در اردو هم مسأله تمرین و حقوق حل می‌شود.

بله. ماموریت ورزشی صادر کرده‌اند که اردو بروم. البته این هماهنگی خاصی نیاز ندارد. اما هنوز به اردویی دعوت نشدم. از مربی‌ام هم پرسیدم، هیچ نامه‌ا‌ی در دعوت به اردو دریافت نکرده است.

ظاهرا پاداش قونیه هم خیلی مشکل‌گشا نبود.

سی میلیون تومان، با هزینه‌های سرسام‌آور زندگی و ورزش چقدر کارگشاست؟ قرار بود نصف مبلغ پاداش را به مربی هم بدهند که ندادند. من ده میلیون به مربی‌ام دادم. ایشان بدون حقوق خیلی زحمت کشید. حالا حساب کنید اگر با باقی پاداش، یک جفت کفش دوومیدانی بخرید چقدر این مبلغ کمک‌کننده است؟

قیمت یک جفت کفش دوومیدانی چقدر است؟

بستگی دارد. حدودا تا ده میلیون تومان. البته با نرخ جدید دلار حتماً گران‌تر. کسی نمی‌داند، من پیش از مسابقات ناچار شدم، حدود یک ماه در یک انباری در کاشان بخوابم تا با صرفه‌جویی کردن بتوانم با مربی‌ تمرین کنم.

فدراسیون از شرایط اسکان شما اطلاع داشت؟

خیر. فدراسیون می‌گوید برو تمرین کن. کسی خبری نمی‌گیرد از احوال یا تمرینات.

با وجود این مشکلات، هيچ‌وقت تصمیم به رها کردن نگرفتی؟

از وقتی خودم را شناختم عاشق ورزش بودم. دوومیدانی را در نوجوانی شروع کردم. حدود شش سال است که ملی‌پوشم. دوست ندارم از چیزی که می‌خواهم، دست بکشم.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها